24 - 02 - 2025
بحران نامرئی پیری جمعیت
جهانصنعتنیوز- پیری جمعیت به طور نامرئی در حال رخ دادن است و هیچ راهحل سادهای برای آن وجود ندارد. پیری جمعیت در حال تغییر اساسی اقتصادها و جوامع است. درک اینکه چرا این تغییر جمعیتی «نامرئی» همچنان از دید عموم پنهان مانده است- و چگونه میتوانیم به آن رسیدگی کنیم- برای جلوگیری از یک بحران بیسابقه اجتماعی و اقتصادی ضروری است.
یک بحران آشکار اما نادیده گرفتهشده
جوامع در حال پیرتر، کوچکتر و منزویتر شدن هستند درحالیکه نیروی کار آنها کاهش مییابد، بهرهوری راکد میماند، رشد اقتصادی افت میکند و سیستمهای بهداشت و تامیناجتماعی تحت فشار فزاینده قرار میگیرند. پیامدهای اقتصادی و اجتماعی پیری جهانی بسیار گسترده هستند و بر نحوه مدیریت سایر چالشهای جهانی نیز تاثیر خواهند گذاشت. به عنوان مثال، پیری جمعیت میتواند رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) را سالانه بین 5/0 تا یکدرصد کاهش دهد؛ اثری که حتی از تغییرات اقلیمی نیز شدیدتر است.
بحران جمعیتی در کوتاهمدت و میانمدت قطعیت بالایی دارد. پیشبینی تغییرات جمعیتی در ۲۰ تا ۵۰سال آینده، به دلیل وابستگی به عوامل کند و شناختهشدهای مانند نرخ باروری و امید به زندگی بسیار دقیق است. اگرچه پیشبینیهای بلندمدت عدم قطعیت بیشتری دارند اما باز هم بهمراتب دقیقتر از مدلهای پیچیدهای هستند که برای سایر بحرانهای جهانی به کار گرفته میشوند.
چالش بزرگ این بحران این است که هیچ راهحل مشخصی برای آن وجود ندارد درحالیکه فناوریهای جدید، مانند سلولهای سوختی هیدروژنی یا جذب کربن صنعتی میتوانند بسیاری از اثرات مخرب فعالیتهای انسانی را کاهش دهند اما افزایش طول عمر انسان به سقف خود نزدیک شده است. در حال حاضر، هیچ فناوری یا مهندسی اجتماعی در افق دیده نمیشود که بتواند کاهش نرخ باروری جهانی را معکوس کند، همچنین شوکهای بهداشتی و اقتصادی جدید یا جنگهای بزرگ میتوانند روند کاهش جمعیت را سرعت ببخشند.
ماهیت بیسابقه این بحران بدان معناست که نمیتوانیم برای مقابله با آن، به تجربیات تاریخی متکی باشیم. این امر چگونگی شکلگیری این بحران و واکنشهای مناسب به آن را غیرقابلپیشبینی میسازد.
چرا پیری جمعیت از کانون توجه دور مانده است؟
تحولی به این وسعت که جوامع و اقتصادها را تغییر میدهد، باید در صدر دستور کار سیاستگذاران و گفتمان عمومی قرار گیرد اما چرا با وجود وخامت و قطعیت این بحران، همچنان در سایه مسائلی مانند تغییرات اقلیمی، مهاجرت و کاهش فقر باقیمانده است؟ چند عامل ممکن است این بیتوجهی را توضیح دهند:
1- پوشش رسانهای محدود: بحران جمعیتی به طور ناگهانی و آشکار رخ نمیدهد و در قالب رویدادهای نمایشی ظاهر نمیشود. این بحران به آرامی و عمدتا از طریق آمار و ارقام نمایان میشود که کمتر مورد توجه رسانهها قرار میگیرد. برای بسیاری از مردم، بهویژه نسلهای جوانتر، این بحران انتزاعی و دور از ذهن به نظر میرسد. انسانها معمولا مشکلاتی را که پیامدهای فوری دارند، در اولویت قرار میدهند؛پدیدهای که به آن «سوگیری حال»
(Present Bias) گفته میشود. از آنجا که پیری جمعیت و کاهش نرخ زاد و ولد به عنوان «مشکلات آینده» تلقی میشوند، کمتر در اولویت قرار میگیرند.
2- عدم توجه گروههای تجاری و سیاسی: این بحران اثری گسترده اما پراکنده بر اقتصادها دارد و برخلاف سایر چالشهای جهانی، به طور خاص بر یک صنعت یا بخش متمرکز نیست که بتواند حمایت یا مخالفت گروههای ذینفوذ را برانگیزد، همچنین برخلاف بحرانهایی مانند تغییرات اقلیمی، پیری جمعیت دشمن مشخصی ندارد که بتوان علیه آن بسیج شد.
علاوه بر این بحث درباره اثرات پیری جمعیت مانند افزایش هزینههای مراقبتهای بهداشتی و اصلاحات در سیستمهای بازنشستگی ممکن است بهگونهای تعبیر شود که به نفع یک نسل و به ضرر نسل دیگر تمام شود. این پیچیدگی باعث میشود سیاستمداران از پرداختن مستقیم به آن اجتناب کنند.
3- عدم وجود فوریت زمانی: برخلاف بحرانهایی که نقطه بحرانی مشخصی دارند، پیری جمعیت فاقد یک آستانه مشخص است که پس از آن، اوضاع بهسرعت وخیمتر شود. به همین دلیل، این موضوع فاقد حس فوریت لازم برای اقدام فوری است.
این بحران در رقابت با اولویتهای کوتاهمدتی مانند کاهش تورم، بیکاری و رشد اقتصادی قرار دارد و معمولا در برابر این مسائل شکست میخورد. روایتهای مثبت درباره پیری- مانند پیشرفت در افزایش طول عمر، رشد «اقتصاد نقرهای»
(Silver Economy) و نقش هوشمصنوعی در رفع مشکلات پیری جمعیت- ممکن است فوریت این بحران را کمرنگ کنند.
4- پیچیدگی راهحلها: بسیاری از چالشهای جهانی راهحلهای نسبتا ساده و مشخص دارند. بهعنوان مثال توسعه واکسنهای mRNA امیدها را برای مقابله با پاندمیهای آینده افزایش داده است. یا گذار به انرژیهای تجدیدپذیر و اقدامات هماهنگ کشورها برای کاهش انتشار کربن میتواند بحران تغییرات اقلیمی را کاهش دهد.
در مقابل، مقابله با پیری جمعیت و کاهش نرخ زاد و ولد به عوامل اجتماعی و فرهنگی پیچیدهای بستگی دارد که کمتر مستعد مداخله مستقیم سیاستی هستند. تجربه کشورهایی مانند فرانسه، مجارستان، روسیه و لهستان نشان داده که هیچ کشوری نتوانسته کاهش جمعیت را در بلندمدت معکوس کند. این عدم موفقیت باعث کاهش توجه عمومی و سیاسی به این بحران شده است.
5- تضاد با چارچوبهای اقتصادی سنتی: این بحران چالشهایی اساسی برای مدلهای سنتی رشد اقتصادی ایجاد میکند زیرا این مدلها بر مبنای افزایش مستمر جمعیت و مصرفکنندگان استوار هستند. تمایل به اجتناب از بازنگری در این مدلها ممکن است یکی از دلایل بیتوجهی به این بحران باشد.
6- محدود بودن بُعد بینالمللی بحران: برخلاف تغییرات اقلیمی که به هماهنگی جهانی نیاز دارد، پیری جمعیت عمدتا یک مساله ملی محسوب میشود. استراتژیهای کشورها برای مقابله با این بحران غالبا به رقابت بین کشورها منجر میشود مانند تلاش کشورهای توسعهیافته برای جذب مهاجران ماهر. این امر باعث میشود که بحران پیری کمتر در سطح بینالمللی مورد توجه قرار گیرد.
چرا باید اقدام کرد؟
کشورهای توسعهیافته پیش از آنکه پیر شوند، ثروتمند شدند اما کشورهای در حال توسعه با سرعتی سرسامآور در حال پیر شدن هستند، بدون آنکه فرصت ثروتمند شدن را داشته باشند. این تغییر الگوی تاریخی تهدیدی برای ایجاد زنجیرهای از بحرانهای اجتماعی و اقتصادی است که مدلهای توسعه کنونی قادر به مدیریت آن نیستند.
جامعه بینالمللی باید پایداری جمعیتی را به عنوان یکی از اولویتهای اصلی جهانی در نظر بگیرد، منابع بیشتری را به این مساله اختصاص دهد و دانش جدیدی تولید کند تا کشورها بتوانند برای پیامدهای پیری آماده شوند. جهان باید اکنون اقدام کند تا از تبدیل این بحران (تقریبا) نامرئی به یک فاجعه غیرقابلکنترل جلوگیری شود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد