22 - 01 - 2024
«بدترین شیطان»؛ یک اکشن خارقالعاده و غافلگیرکننده
داستان تقابل پلیسهای نفوذی و باندهای تبهکار شاید قصهای کاملا آشنا و تکراری به نظر برسد، اما سریال «بدترین شیطان» (The Worst of Evil) این داستان را به شکلی غافلگیرکننده، متفاوت و فوقالعاده جذاب برای مخاطبش روایت میکند.
صحنه اول سریال کاملا شوکهکننده است؛ این شاید یکی از خونینترین و خشنترین سکانسهای اکشنی باشد که اخیرا در یک سریال دیدهاید؛ یک راهروی باریک که در آن تعداد زیادی آدم با انواع سلاحها در حال سلاخی همدیگر هستند؛ یک نبرد تمامعیار در محیط بسته که فیلمبرداری و فضاسازی درخشانش شما را بلافاصله میخکوب میکند. این سکانس فوقالعاده، یک افتتاحیه عالی برای داستانی درباره مبارزه بیپایان میان باندهای تبهکار و نیروهای پلیس است؛ داستانی که جذابیتش لحظهبهلحظه بیشتر میشود و مخاطب را در هر قدم بیشتر مجذوب خودش میکند. ماجرای سریال ابتدا در دو قلمرو متفاوت جریان دارد که به تدریج به یکدیگر پیوند میخورند. در یک طرف یک دیجی جوان به اسم جونگ گیچول قرار دارد که به درخواست رییس باند تبهکار محله گانگنام، مسوولیت اداره یک کلوپ شبانه را به عهده میگیرد. او بعد از مدتی با رییس باند به اختلاف میخورد و تصمیم میگیرد با کمک رفقایش رییس و همراهانش را از بین ببرد و خودش رییس محله گانگنام شود. در یک درگیری خونین، رییس باند کشته میشود، اما یکی از نزدیکترین دوستان گیچول هم به قتل میرسد. با در دست گرفتن کنترل گانگنام، گیچول پیش رییس بزرگ تبهکاران سئول میرود و از او میخواهد ریاست او بر محله را به رسمیت بشناسد و در عوض ماهانه ۵۰ میلیون وون دریافت کند. این پیشنهاد پذیرفته میشود و گیچول تصمیم میگیرد بزرگترین باند قاچاق مواد مخدر را راهاندازی کند.
در طرف دیگر ماجرا یک پلیس دونپایه به اسم پارک جون مو را داریم که به خاطر عدم پیشرفت در کارش همیشه از خانواده همسرش سرکوفت میخورد. همسر او مقام بالایی در اداره پلیس سئول دارد و پایینتر بودن پارک از همسرش همیشه برای او مایه تحقیر است. در مجموع اگر به داستان پلیسهای نفوذی در باندهای تبهکار علاقه داشته باشید، این یکی از بهترین سریالها از این جنس است که میتوانید دنبال کنید.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد