13 - 08 - 2024
برای یک لقمه نان
گروه جامعه- قصه زندگی کولبران یا همان شاغلان بدون شغل که برای نان درآوردن از جان و سلامت خود میگذرند، قصه غمانگیزی است. همین که چند ده کیلوگرم بار سنگین را بر پشت بگذاری و از باریکه راههای کوهستانی بگذری، دردناک است چه برسد به اینکه جانت هم در معرض خطر باشد. قصه مرگ کولبران، داستان غمانگیز و پر از غصهای است که گهگاه تکرار میشود؛ یا سقوط میکنند یا تیر میخورند و یا بعد از چند سال از دردهای استخوانی و دیسک کمر و آرتروز زمینگیر میشوند. شاید هیچ کس نتواند رنجهای اینگونه زیستن را برای لحظهای تصور کند. چندین سال است که شاهد فوت کولبران هستیم. آخرین نمونه خبری است که در سیزدهم مرداد سال جاری منتشر شد. در این خبر آمده است که یک کولبر ۴۲ساله سردشتی بر اثر سقوط جان خود را از دست داد. این حادثه در ارتفاعات مرزی «نیروان» در استان کردستان رخ داده است و منابع کارگری، هویت متوفی را ناصر عثمانی اعلام کردهاند. از قرار معلوم، کولبر متوفی متاهل و اهل شهر «ربط» واقع در شهرستان سردشت در استان آذربایجان غربی است. در طول تمام این سالها کولبران جان در کف برای لقمه نانی پا در کوهستانهای مرتفع گذاشتند اما برخوردهای نیرویهای مرزبانی منجر به مرگ آنها شده است. این در حالی است که سردار گودرزی، فرمانده مرزبانی فراجا در نشست خبری با اصحاب رسانه اعلام کرد که طبق قانون جدید تجارت مرزی، کولبری منسوخ بوده و هر کس خلاف این را انجام دهد، قاچاقچی است. وی ادامه داد: اینکه در فضای مجازی میگویند کولهبران را کشتند و فلان کردند، صحت ندارد. برخی کولهبران روی مینهای جنگی میروند یا توسط گروههای مسلح کشته میشوند و ربطی به مرزبانان ندارد. تمام این سخنان در حالی بیان شده است که 8اردیبهشت سال 95 رهبر معظم انقلاب اسلامی درخصوص برخورد با کولبرها فرمودند: «مراد من از قاچاق، فلان کولهبَرِ ضعیف نیست که میرود یک چیزی را برمیدارد روی کول خودش میآورد. با او مبارزه هم نشود اشکالی ندارد.» در همین رابطه مسوولان مرزی بارها بازارچههای مرزی را راهاندازی کردند و کارت سبز به آنها تعلق گرفت تا کولبران اجناس خود را آنجا بفروشند. حتی مرحوم سیدابراهیم رییسی هم سال گذشته قانون ساماندهی و نظارت بر تجارت مرزی (کولبری و ملوانی) و ایجاد اشتغال پایدار مرزنشینان را به تایید شورای نگهبان رساند و برای اجرا به ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز و وزارتخانههای امور اقتصادی و دارایی، صنعت، معدن، تجارت، راهوشهرسازی و کشور ابلاغ کرد اما همچنان برخی مسوولان کولبران را قاچاقچی میدانند و بدون در نظر گرفتن معیشت و مشکلات اقتصادی آنها قانونهای جدیدی وضع میکنند چراکه برخلاف تصورات کولبری «شغل» نیست، یک اجبار است. کولبران براساس تعاریف سازمان جهانی کار «شاغل» محسوب نمیشوند و کولبری هیچ یک از مولفههای شغل شایسته و استاندارد را ندارد. حوادث ناشی از کار کولبران، بسیار متفاوت از حوادث کارگاهی است. اساسا «حادثه کار» نیست؛ این نانآوران خانوار سالیان متعددی است که از مرز جان گذشتهاند. در این بین، مهمترین مساله، ناتوانی تصمیمگیرندگان در درک شرایط سخت داوطلبان اجباری کولبری است؛ این اجبار، ناخوانده مانده است. هیچکس به دلخواه چنین مسیر سختی را در پیش نمیگیرد. احمد، یکی از کولبران سردشت در این باره میگوید که نمیدانند نان خالی نداشتن در سفره یعنی چه. به ما میگویند قاچاقچی و مثل خلافکاران با ما برخورد میکنند. اگر کاری داشته باشد که حقوق مرتب ماهانه داشته باشد حتی ماهی ۴ یا ۵میلیون تومان، دیگر سراغ کولبری نمیرود؛ قسم میخورد که دیگر هرگز نمیرود.
فقر و کولبری
یکی از کولبرانی که نخواست نامش فاش شود به «جهانصنعت» گفت: کولبری سختترین و کمدرآمدترین شغلی است که این گروه از مرزنشینان برای تامین معاش زندگی خود و خانوادهشان به اجبار برمیگزینند؛ مسوولان باید از خود بپرسند در این شهرهای مرزی چه کردهایم که توقع داریم مردم امروز برای تامین معیشتشان به کوه و کمر نزنند. حدود چهار استان درگیر این مشاغل هستند. آیا دولتمردان و مجلسیها هرگز مصوبهای گذراندند تا اشتغال پایدار و شایسته در این مناطق ایجاد شود؟ آیا نرخ بیکاری در این استانها متعارف و طبیعی است؟ چند خط تولید کارخانه و شرکتهای سهامی عام در این مناطق راهاندازی شده، آیا فعالان حوزه بخش خصوصی در توسعه و صیانت از کار در منطقه موفق بودهاند؟ مسوولان باید پژواک صدای کولبران را در کوهستانهای مرزی بشنوند.
وی افزود: در پاوه و مریوان زنانی هستند که مجبورند کولبری کنند. آنها برای تامین خرج و مخارج زندگی خود دست به این کار میزنند. زنان در همین برف هم کولبری میکنند، چیزی مانند زنجیر به کفش خود میبندند تا در برف سر نخورند. باید از نزدیک ببینید این کولبران با چه سختیای نان برای خانه و زندگی خود تامین میکنند. همچنین در این میان زنانی هستند که نان محلی درست میکنند و به آبادیهای سمت عراق میبرند تا بفروشند و برای این کار چند ساعتی در راه هستند. برخی از زنان روستایی سبزی سرخ میکنند و در عراق آنها را میفروشند و موقع برگشت هم کالایی با خودشان به ایران میآورند و میفروشند.
این کولبر ادامه داد: پول نداریم و از نداشتن شغل و کار مناسب دست به کولبری میزنیم. اگر کسی یک شغل مناسب داشته باشد هیچوقت راضی به کولبری نمیشود. کولبرها زن و بچه دارند، مستاجر هستند، هیچ شغلی هم ندارند، حتی اگر خطرناک هم باشد مجبورند کولبری کنند. یک بار در مسیر برگشت متوجه شدم چند نفری ایستادهاند و گریه میکنند، نزدیک که شدم دیدم یکی از دوستانشان از ارتفاع سقوط کرده و سرش به شدت آسیب دیده است.
آن لحظه به خودم گفتم دیگر کولبری نمیکنم اما مجدد به خاطر بیپولی بار را روی کولم گذاشتم و دوباره کولبر شدم. حال که میگویند کولبری نکنید، اگر میگویند کول بردن همان قاچاق بردن است و با مجرمان قاچاقچی به شدت برخورد میشود، به ما بگویند چه بکنیم، بگویند از چه راهی یک لقمه نان خالی سر سفرههایمان بیاوریم. اگر پاسخ این سوال را بدهند، مطمئن باشید من و امثال من دیگر بار بر دوش نمیگذاریم و به کوهستانها نمیرویم. هیچکس از دلخوشی «کولبر» نمیشود، باور کنید هیچکس!
کولبر برای نان میجنگد و قاچاقچی نیست
امید کریمیان، نماینده مجلس در رابطه با قانون جدید کولبری و مصوباتی که به نام اشتغال پایدار ثبت شده به «جهانصنعت» گفت: کولبر حق حیات دارد و برای یک لقمه نان میجنگد. آنها هیچگاه قاچاقچی نبوده و نیستند. خواهشمندم در این زمینه دقت لازم را داشته باشید. در این رابطه لازم است کمیسیون صنایع اقتصادی حتما تاکیدات لازم را به رییسجمهور داشته باشند.
وی افزود: خواهشمندیم همچنان که در ایام انتخابات فرمودید صدای بیصدایان خواهم بود، صدای کولبران، مردم مناطق مرزی و محرومان باشید. هفته گذشته که مجلس تعطیل بود دو کولبر از شهروندان مریوانی و سروآبادی با شلیک کشته شدند؛ پاسخ آنها گلوله نیست. آقای وزیر تا به حال یک بار از مرزبانی پرسیدهاید که به چه جرمی و چه گناهی و در کدام محکمه و دادگاهی خانوادههای این جوانان بیکار و سرمایههای کشور را داغدار کردهاند، در حالی که اسلام به صراحت سوال کرده بأی ذنبٍ قتلت؟ به نظرم برخی مسوولان نمیدانند سرمای تا مغز استخوانسوز کوههای مرزی چه بر سرشان میآورد، نمیدانند خطر افتادن از صخره و راههای کوهستانی چه معنایی دارد، نمیدانند هر بار رفتن و برگشتن، یعنی مصون ماندن از پرت شدن، از سرما، از نرفتن روی مین و غرق شدن در رودخانه و واقعا نمیدانند کولبری و بار صد کیلویی بر پشت حمل کردن فقط برای نان شب یعنی چی؟
این نماینده مجلس تاکید کرد: در حالی که اکثر همکاران ما و نمایندگان مجلس مطالباتشان در سطح سلسله مراتب نیازها و عالی و بالاتر از میانگین کشوری است روزی نیست که مطالبات نمایندگان غرب کشور و استانهای مرزی در سطح آب، نان، مسکن و امنیت نباشد. بار دیگر از دکتر پزشکیان خواهشمندیم همچنان که در ایام انتخابات فرمودند صدای بیصدایان خواهند بود، صدای کولبران، مردم مناطق مرزی و محرومان باشند.
گفتنی است کولبری کار نیست. فقر و بیکاری گسترده در شهرهای مرزی ایران بیش از دهها هزار نفر از مردان، زنان، پیران، کودکان و حتی انسانهایی که مریض هستند یا بخشی از بدن خود را از دست دادهاند را ناچار کرده که به این کار روی آورند. از سوی دیگر کولبران روزانه مورد استثمار تاجران در دو سوی مرز و دلالان بازار که سهمی از سود انتقال کالا را میبرند و به هیچ قانون کار و حقوق انسانی پایبند نیستند، قرار میگیرند. تنوع و گستردگی افرادی که به کولبری میپردازند، خود نشانه عمق بحران بیکاری در مناطق مرزی ایران به خصوص کردستان است.
تحصیلکردهها و فارغالتحصیلان دانشگاهی که امکان استخدام ندارند، زنانی که نانآور خانواده هستند، بیمارانی که برای تامین هزینه زندگی و خرج کمرشکن دارو و دکتر ناچار به کولبری شدهاند، سالمندانی که نه حقوق بازنشستگی دارند و نه بیمه بیکاری، همه و همه ناچار به کولبری شدهاند. برخی مسوولان به جای ایجاد شغل پایدار آنها را بار دیگر قاچاقچی نامیدند و جانشان در خطر است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد