8 - 12 - 2024
برزخ پوتین
آیا ترامپ میتواند باعث جدایی شی و پوتین شود؟
دونالد ترامپ حدود یک ماه قبل از انتخابات آمریکا در مصاحبهای با تاکر کارلسون، مفسر سیاسی با افتخار گفت: چیزی که هرگز نمیخواهیم اتفاق بیفتد این است که روسیه و چین با هم متحد شوند. باید آنها را از هم جدا کنم و فکر میکنم میتوانم این کار را انجام دهم. رییسجمهور منتخب آمریکا همچنین در طول مبارزات انتخاباتی بارها گفته بود که در عرض ۲۴ساعت به جنگ اوکراین پایان میدهد و نسبت به چین بسیار سختگیرتر از جو بایدن خواهد بود.
ترامپ هرگز به طور دقیق توضیح نداده است که برنامهاش برای جدا کرد این دو کشور چیست و براساس سابقهاش، ممکن است به طور ناگهانی آن را طراحی کند اما نشانههای اولیه حاکی از آن است که دولت آینده او ممکن است به دنبال آسیب رساندن به اتحاد چین و روسیه با کاهش تنشها (و حتی بهبود روابط) با مسکو باشد تا به پکن فشار وارد کند. چیزی شبیه به عکس کاری که هنری کیسینجر بیش از ۵۰سال پیش انجام داد؛ یعنی زمانی که ایالاتمتحده برای بهرهبرداری از اختلافات چین و شوروی، به دنبال تنشزدایی با چین بود. به نظر میرسد این مکتب فکری در میان بسیاری از افراد در حلقه ترامپ، از جمله کسانی که برای تیم امنیت ملی او نامزد شدهاند، محبوب است. به عنوان مثال، مایکل والتز، عضو کنگرهای که ترامپ او را به عنوان مشاور امنیت ملی خود انتخاب کرده است، در مصاحبه با اکونومیست از طرح ترامپ برای پایان جنگ سریع در اوکراین حمایت کرد تا منابع و نیروهای کشورش به مقابله با چین تمرکز داشته باشند.
در همین رابطه در پکن و مسکو، شی جینپینگ و ولادیمیر پوتین به عنوان رهبران دو کشور در انتظار دوره گذار چند هفته آینده و آغاز دوره جدید ترامپ هستند. اولویت اصلی کرملین این است که این دوره را با خیال راحت پشت سر بگذارد و از تشدید تنشهای عمده با ایالاتمتحده بر سر اوکراین قبل از ورود ترامپ به کاخ سفید جلوگیری کند. در واقع ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه امیدوار است که ریاستجمهوری ترامپ منجر به کاهش قابل توجه حمایت غرب از کییف شود، حتی اگر به پایان رسمی خصومتها در اوکراین منجر نشود.
نگرانیهای پکن کاملا برعکس است. دیدار شی جین پینگ، رییسجمهور چین با بایدن در ماه نوامبر در جریان اجلاس اوپک نشان داد که دولت بایدن در مسیر خروج خود از کاخ سفید، روابط ایالاتمتحده با چین را به طور قابل توجهی مختل نخواهد کرد. در مورد تیم ورودی جمهوریخواهان اما، پکن دلایلی برای نگرانی دارد، هم به دلیل لفاظیهای انتخاباتی و هم به دلیل شخصیتهایی که ترامپ برای مشاغل کلیدی در دولت خود نامزد کرده است.
جزئیات «طرح صلح» ترامپ برای اوکراین اندک است و مقامات ارشد روسیه اظهارات عمومی خود را در مورد پتانسیل آن محدود کردهاند اما حتی قبل از ورود به گفتوگوی رسمی با ترامپ، کرملین باید چند هفته آینده را پشت سر بگذارد که آن را یکی از خطرناکترین دورههای جنگ اوکراین میداند.
پس از نزدیک به یک سال بررسی دقیق، دولت بایدن سرانجام به کییف اجازه داده از سلاحهای دوربرد تولید شده توسط کشورهای عضو ناتو، از جمله موشکهای تاکتیکی ارتش (ATACMS) ساخت ایالاتمتحده و موشکهای سایه طوفان بریتانیا، علیه اهداف نظامی در داخل خاک روسیه که به طور بینالمللی به رسمیت شناخته شده است، استفاده کند. در ۱۹نوامبر، یک انبار مهمات روسیه در منطقه بریانسک مورد اصابت این موشکها قرار گرفت و دو روز بعد یک پست فرماندهی که گفته میشود میزبان ژنرالهای کرهشمالی بوده است، توسط موشکهای سایه طوفان در منطقه کورسک روسیه هدف گرفته شد.
این شکستها هرچند ممکن است برای روسها دردناک باشد اما تاثیر قابل توجهی بر مسیر جنگ نخواهد داشت. روسیه به تدریج در جبهه شرقی زمین بیشتری به دست میآورد. چیزی که کرملین را نگران میکند، بیتوجهی آشکار غرب به خطوط قرمز و بازدارندگی هستهای مسکو است. پوتین بارها گفته است که اوکراین نمیتواند بدون کمک فنی پرسنل ناتو از سیستمهایی مانند ATACMS و سایه طوفان استفاده کند، بنابراین از دیدگاه کرملین، استفاده آنها توسط اوکراینیها مانند تیراندازی ائتلاف غربی به روسیه است. در پاسخ به این تجاوز غرب، روسیه در ۱۹نوامبر دکترین هستهای جدیدی را منتشر کرد که به طور قابل توجهی آستانه استفاده از سلاحهای هستهای را کاهش میدهد و راه را برای حملات هستهای علیه کشورهای غیرهستهای (مانند اوکراین) هموار میکند. برای تقویت این تهدیدهای لفظی که غرب به آنها توجه زیادی نکرده است، روسیه در ۲۱نوامبر یک موشک با قابلیت حمل کلاهک هستهای را به سمت یک کارخانه نظامی در دنیپرو شلیک کرد. با توجه به انفجارهای نسبتا جزئی، این به معنی یک سیگنال سیاسی بود که نشاندهنده توانایی و تمایل کرملین برای تشدید تنشها بود. از دیدگاه مسکو، توپ اکنون در زمین واشنگتن است. پوتین به صراحت به رهبران غربی هشدار داده که به هرگونه اقدام تشدیدکننده، مانند حملات جدید به روسیه یا اعزام نیرو به اوکراین، با تلافیجویی هدفمند پاسخ خواهد داد. او با این کار امیدوار است که اوضاع را تا زمان تحلیف ترامپ که پنجره جدیدی از فرصت را برای مذاکره برای پایان دادن به درگیری به نفع کرملین باز میکند، تثبیت کند. کرملین آگاه است که آخرین اقدامات دولت بایدن، از جمله لغو محدودیتها در مورد تسلیحات ارائه شده به اوکراین، نفوذ واشنگتن را در هرگونه مذاکرات آتی افزایش میدهد، به همین دلیل است که مسکو با قاطعیت نسبت به اینگونه اقدامات مقابله میکند. در حالی که در برابر مواردی که اهمیت کمتری دارند، مانند تحریمهای جدید علیه سیستم مالی روسیه یا تصمیم واشنگتن برای تامین مینهای زمینی برای نیروهای مسلح اوکراین، اقدامات تلافیجویانهای انجام نمیدهد.
در نتیجه هنگامی که دوره گذار بایدن- ترامپ به پایان رسید، کرملین نباید انتظار داشته باشد که دولت دوم ترامپ مسیر آسانی را پیش روی آنها بگشاید. ایدههایی برای پایان دادن به جنگ که توسط برخی از اعضای تیم امنیت ملی ترامپ، از جمله جیدی ونس، معاون رییسجمهور منتخب و کیت کلوگ، فرستاده ویژه ترامپ برای اوکراین، مطرح شده است، شامل آتشبس در امتداد خطوط تماس فعلی در اوکراین و توقف طولانیمدت عضویت ناتو برای کییف در ازای یک تضمین امنیتی برای این کشور است.
چنین طرحی ممکن است برای مسکو مطلوب به نظر برسد اما در حال حاضر هیچ نشانهای وجود ندارد که پوتین آماده است از اهداف اولیه و بسیار حداکثری خود عقبنشینی کند. البته کرملین خوشحال خواهد شد که به اهدافش در میز مذاکره دست یابد، اما اگر نتواند پیششرط حیاتیترین خواسته خود یعنی توقف حمایت غرب از اوکراین را محقق کند، پوتین به طور قطع به جنگ ادامه خواهد داد. به این امید که در یک جنگ فرسایشی، زمان به نفع روسیه است و ذخایر تسلیحاتی فرسوده غرب و عدم تمایل به تشدید تنشها، توانایی ترامپ برای کمک به اوکراین را محدود خواهد کرد.
شاهینهای جدید چین
برخلاف پوتین، شی جین پینگ دلایل زیادی برای انتظار دارد که گذار از بایدن به ترامپ دوره نسبتا آرامی در روابط بین چین و ایالاتمتحده باشد. با این حال، هنگامی که ترامپ قدرت را به دست گیرد، وضعیت برای پکن ممکن است خطرناک شود. در سالهای اخیر، پکن و واشنگتن سخت تلاش کردهاند تا ثبات و پیشبینیپذیری را در روابط خود حفظ کنند. پکن و واشنگتن با استفاده از چندین کانال ارتباطی، از جمله تماسهای منظم بین جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالاتمتحده و وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، انتخابات ریاستجمهوری ژانویه در تایوان را پشت سر گذاشتند، عمدتا از جنگهای تجاری و کنترل صادرات مخرب اجتناب کردند و تنشها را در نقاط داغ بالقوه برای رویارویی نظامی، از جمله تنگه تایوان و دریای چین جنوبی کاهش دادند.
آخرین دیدار بایدن و شی در ماه نوامبر تایید کرد که آنها قصد دارند این رویکرد را تا ۲۰ژانویه ادامه دهند. مجموعه جدید اقدامات کنترل صادرات دولت که بخش تولید تراشه چین را هدف قرار میدهد، بلافاصله با ممنوعیت صادرات چندین ماده معدنی حیاتی از جمله گالیم، ژرمانیوم و آنتیموان به ایالاتمتحده توسط پکن تلافی شد اما این اقدامات مدتی پیش آماده شده بودند و تعجبآور نبودند. در حال حاضر، هر دو طرف دلیلی برای حفظ آرامش و خویشتنداری دارند. بایدن با جنگهای اوکراین و خاورمیانه سر و کار دارد و چین با توجه به بدتر شدن شرایط اقتصادی، تمایلی به رویارویی غیرضروری ندارد.
با این وجود، در حالی که پوتین دلایلی برای خوشبینی نسبت به ترامپ دارد، شی نگرانیهای زیادی دارد. در طول اولین دوره ریاستجمهوری ترامپ، او جنگ تجاری با چین را آغاز کرد و غول فناوری چینی هوآوی را با تحریمها و یک کمپین فشار برای حذف تجهیزاتش از شبکههای متحدان هدف قرار داد. از سوی دیگر مشارکتهای نظامی ایالاتمتحده را در هند و اقیانوسیه تقویت و جنگ تبلیغاتی بر سر همهگیری کووید-۱۹ را آغاز کرد. از نظر شی، اوضاع این بار ممکن است بدتر هم به نظر برسد. در سال ۲۰۱۶، اقتصاد چین در مسیر رشد بسیار قویتری نسبت به امروز بود و اقتصاد ایالاتمتحده ضعیف بود، حالا اما اوضاع تغییر کرده است.
در همین رابطه اکثر مقامات ارشدی که ترامپ برای تیم امنیت ملی و تجاری دولتش معرفی کرده، به دلیل دیدگاههای تندروانهشان در مورد چین شناخته میشوند و از هزینههای بیشتر دفاعی برای مقابله با پکن و همچنین تعرفههای تنبیهی، محدودیتهای بیشتر کنترل صادرات و حمایت از تایوان صحبت میکنند. بدتر از آن، اکثر مقامات ارشد دولت جدید ترامپ یا در چین کاملا ناشناخته هستند یا سالهاست که به این کشور نرفتهاند و در عوض وقت خود را در تایوان گذراندهاند. به طور مشابه، تیم فعلی شی- به ویژه معاونان ارشد او در اقتصاد- نیز در واشنگتن به خوبی شناختهشده نیستند. از سال ۲۰۲۲، شی خود را با افرادی احاطه کرده که دارای سابقه بینالمللی نسبتا کمی هستند، انگلیسی صحبت نمیکنند و از زمان ارتقای آنها به دفتر سیاسی، عمدتا برای واشنگتن غیرقابل دسترس بودهاند. اگر دوره اول ریاستجمهوری ترامپ سرشار از کانالهای غیررسمی بین چین و ایالاتمتحده بود، در دوران دولت دوم ترامپ بزرگترین امید چین ممکن است ایلان ماسک باشد که منافع تجاری متعددی در چین داشته و شرکت خودروسازی الکتریکی او یعنی تسلا، کارخانهای در شانگهای دارد.
طرح معکوس کیسینجر
در میان تمام عدم قطعیتی که دولت جدید ترامپ به همراه خواهد داشت، آخرین چیزی که پوتین و شی نگران آن هستند، توانایی واشنگتن برای ایجاد شکاف واقعی بین کشورهایشان است.
اول از همه، هنوز مشخص نیست که ترامپ میتواند بر سر اوکراین با پوتین به توافقی برسد که او را راضی کند یا خیر؟ اگر به نگرانیهای اصلی کرملین رسیدگی نشود، مسکو ممکن است به جنگ ادامه دهد و کل طرح بهبود روابط با کرملین نامشخص خواهد بود. حتی اگر همه طرفها بر سر اوکراین به توافق برسند و ترامپ تحریمهای ایالاتمتحده علیه روسیه را کاهش دهد، ابر سمی اطراف اقتصاد روسیه بلافاصله از بین نخواهد رفت. ارائه جریانهای نقدی اضافی به مسکو مستلزم موافقت اروپاست که به هیچ وجه تضمینشده نیست زیرا بسیاری از پایتختهای اروپایی نسبت به روسیه پوتین همچنان بدبین هستند و نمیخواهند به دوران وابستگی اقتصادی قبل از جنگ بازگردند.
از سوی دیگر روسیه از نظر اقتصادی به چین بسیار وابسته شده است، به طوری که ۴۰درصد از واردات روسیه از چین و ۳۰درصد از صادرات روسیه در دو سال گذشته به سمت این کشور میرود. این وابستگی در حال تعمیق است و نمیتوان آن را یک شبه از بین برد. معکوس کردن این وابستگی مستلزم تلاشهای هماهنگ آمریکاییها و اروپاییها برای افزایش تجارت دوجانبه با روسیه بوده که تصور آن در دوران ترامپ دشوار است.
در نهایت، پوتین و شی میدانند که این آخرین دوره ریاستجمهوری ترامپ خواهد بود و به راحتی میتواند رییسجمهوری جانشین او شود که هرگونه توافقی که در دوران وی حاصل شده را لغو کند. در مقابل، شی و پوتین هر دو قصد دارند پس از سال ۲۰۲۹، زمانی که دوره ریاستجمهوری ترامپ به پایان میرسد، در قدرت بمانند. جدای از رابطه شخصی بین این دو نفر، بیاعتمادی مشترک آنها به واشنگتن و امیدهایشان برای قدرتمندتر شدن در یک نظم چندقطبی نوظهور احتمالا پایه محکمی برای حفظ ثبات و رشد اتحاد چین و روسیه فراهم میکند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد