8 - 04 - 2025
برنامهریزی برای رنسانس فناوری در ایران
سیدمسیح علوی*
ایران با چالشهای بزرگی مواجه است که هر روز عمیقتر میشوند. قطعیهای مکرر برق در تابستان و زمستان، همراه با کمبود گاز برای نیروگاهها و صنایع در فصول سرد، زندگی روزمره و فعالیتهای اقتصادی را به شدت مختل کرده است. این کمبودها، نیروگاهها را به استفاده از مازوت واداشته و آلودگی هوا را در کلانشهرها تشدید کرده است. به عنوان مثال در سال ۱۴۰۳ تهران تنها پنج روز هوای پاک داشت و از ۲۷۶روز سپریشده، ۹۴روز آن با هوای ناسالم یا آلوده سپری شد. در همین سال ذخایر آب سدها ۳۰درصد کاهش یافت و مصرف برق به ۷۳هزار مگاوات رسید در حالی که ظرفیت تولید عملی کشور فقط ۶۰هزار مگاوات بود. این اعداد نشاندهنده عمق بحرانند و وابستگی بیش از حد به اقتصاد مبتنی بر نفت و گاز، ما را در وضعیتی شکننده قرار داده است. ساختارهای مدیریتی ناکارآمد و بوروکراسی پیچیده نیز این مشکلات را پیچیدهتر کردهاند و پیشبینیها حاکی از آن است که در سال ۱۴۰۴ با ناترازی ۳۰هزار مگاواتی برق، شرایط به مراتب دشوارتر خواهد شد. این وضعیت نمیتواند ادامه پیدا کند و حالا که سال۱۴۰۴ آغاز شده، ضرورت تغییر بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. بهرهگیری از انرژی خورشیدی یکی از راهحلهای کلیدی به نظر میرسد چراکه با بیش از ۳۰۰روز آفتابی در سال، ایران پتانسیل تولید بالای برق را دارد اما این ظرفیت عظیم بهتنهایی عملی نیست و اگر بدون تدبیر و مدیریت صحیح توسعه یابد، خود به بحرانی جدید تبدیل خواهد شد. وابستگی به سوختهای فسیلی باید کاهش یابد و پایداری شبکه برق بهبود پیدا کند اما این هدف تنها با تکیه بر خورشید محقق نمیشود. در کنار آن، توسعه خودروهای برقی میتواند راهکاری موثر برای کاهش آلودگی هوا باشد. تهران، اصفهان و مشهد در سال۱۴۰۳ به ترتیب ۱۲۰، ۹۰ و ۸۵روز هوای ناسالم را تجربه کردند و این آمار، فوریت اقدام را نشان میدهد. فناوری شارژرهای سریع که خودروها را در کمتر از یک ساعت به سطح قابل قبولی شارژ میکند، همراه با باتریهای جامد با ظرفیت بالاتر در دسترس است و میتواند حملونقل را متحول کند. با این حال ما باید چندین موضوع را به صورت موازی پیگیری کنیم. ایجاد نیروگاههای کوچک CHP و CCHP در مراکز مصرف، ظرفیت شبکه انتقال برق را افزایش میدهد و بار روی شبکه را کم میکند. گسترش طرحهای صرفهجویی در صنایع و معابر، مصرف غیرضروری را کاهش خواهد داد. بالا بردن راندمان نیروگاههای حرارتی که اکنون در سطح ۳۵درصد و گاه کمتر است باید به هدف ۴۰درصد نزدیک شود. تغییرات جدی در اقتصاد بیمار صنعت برق، همراه با تسهیل فرآیند توسعه شرکتهای خردهفروش برق و تغییر رویکرد جدی وزارت نیرو در وضع قوانین جدید ضروری است تا این صنعت
از بنبست خارج شود همچنین توسعه استفاده از خودروهای برقی برای کاهش مصرف سوختهای فسیلی و ایجاد زیرساختهای مناسب مثل ایستگاههای شارژ باید در اولویت قرار گیرد. با این حال اجرای این راهحلها به تلاشی فراتر از توان دولت فعلی نیاز دارد. افزایش تعرفه واردات خودروهای برقی و هیبریدی به ۱۰۰درصد، تصمیمی غیرمنتظره و ناامیدکننده بود که نشاندهنده نبود عزم جدی در این حوزه است. از سوی دیگر شرکتهای خودروسازی داخلی که سالهاست درجا زدهاند باید خود را با نیازهای روز هماهنگ کنند و در این مسیر بهروزرسانی خطوط تولید و تغییر رویکردشان اجتنابناپذیر است. در این میان بخشخصوصی واقعی میتواند نقش تعیینکنندهای ایفا کند و با ورود به عرصه تولید و توسعه فناوریهای مرتبط، بخشی از بار مسوولیت را برعهده بگیرد. جهان نمونههای موفقی پیشروی ما قرار داده است که نباید نادیده بگیریم. چین در سال۲۰۲۳ بیش از ۸میلیون خودرو برقی فروخت و شبکهای عظیم ایستگاه شارژ ایجاد کرد در حالی که آمریکا کماکان همچنان در تلاش برای گسترش زیرساختهاست. این پیشرفتها نشان میدهد که فناوریهای مورد نیاز وجود دارند و ما نیازی به ابداع دوباره آنها نداریم بلکه باید از تجربههای موجود بهره ببریم. به جای هدایت خطوط گاز به منازل، اولویت باید تامین گاز نیروگاهها باشد و با احداث نیروگاههای کوچک CHP، در مراکز مصرف که همزمان برق و گرما تولید میکنند، میتوان فشار روی شبکه برق را کاهش داد. راندمان فعلی نیروگاههای حرارتی کشور که کمتر از ۳۸درصد است و افزایش آن به بیش از ۴۰درصد، صرفهجویی قابلتوجهی به همراه خواهد داشت.
رفع این چالشها زمانبر بوده و نیازمند بازنگری اساسی در نگرشهاست. باید از مصرفکننده بودن فاصله بگیریم و به سمت تولید واقعی حرکت کنیم. ایران میتواند در حوزه فناوریهای تجدیدپذیر، چه در بخش سختافزار مانند پنلهای خورشیدی و باتریها و چه در بخش نرمافزار برای مدیریت انرژی، به تولیدکنندهای فعال تبدیل شود. این هدف دور از دسترس نیست اما مستلزم برنامهریزی دقیق و سرمایهگذاری هدفمند است. در سال۱۴۰۳ مجوز احداث ۱۰هزار مگاوات نیروگاه خورشیدی صادر شد اما درصد بسیار کمی از آنها به بهرهبرداری رسیدند که نشاندهنده ضعف در ایجاد رغبت برای سرمایهگذاری، مدیریت و اجراست. برای جبران این کاستی باید سازوکاری برای جذب سرمایههای مردمی، مانند ایجاد صندوقهای سرمایهگذاری انرژی، طراحی شود تا منابع مالی به سمت پروژههای تجدیدپذیر هدایت شوند. برنامهریزی استراتژیک، گام نخست این تحول است و باید با شناسایی اولویتها آغاز شود. حذف قوانین دستوپاگیر، تخصیص درآمدهای نفتی به توسعه فناوریهای تجدیدپذیر، تربیت نیروی انسانی متخصص و افزایش آگاهی عمومی از دیگر اقدامات ضروریاند. اجرای پروژههای آزمایشی در مقیاس کوچک نیز میتواند راه را برای گسترش این فناوریها هموار کند. این بحرانها، از آلودگی هوا گرفته تا کمبود انرژی، فرصتی هستند که اگر درست مدیریت شوند، میتوانند به پیشرفت منجر شوند. سال۱۴۰۴ آغاز شده است و بدون اقدام فوری، با بحرانی بزرگتر مواجه خواهیم شد اما با تکیه بر فناوریهای موجود، از خودروهای برقی و شارژرهای سریع گرفته تا نیروگاههای خورشیدی و ذخیرهسازهای انرژی، میتوان مسیر را تغییر داد. شرکتهای داخلی باید خود را با این واقعیت هماهنگ کنند و به جای تکیه بر روشهای قدیمی، به تولیدکنندهای در حوزه تجدیدپذیرها تبدیل شوند. اگر امروز گامهای محکمی برداریم، میتوانیم از این تنگنا به سوی آیندهای پایدار حرکت کنیم.
* مدیرعامل کرانه نیلگون تیس ویر
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد