9 - 07 - 2017
برنامه خوب یا لابی قدرتمند
ساسان آقایی- گزینههای شهرداری تهران قاعدتا کسی جز همین افرادی که مدتی است مطرح میشوند، نمیتوانست باشد اما در وزنکشی نامها و احزاب،چیزی به کلی از یاد رفته است؛ «برنامه».
شانسهای اصلی کنونی برای شهردار شدن محمود حجتی، حسین مرعشی، محمدرضا عارف و محسن مهرعلیزاده، شاید بهتر باشد به جای لابی گسترده حزبی به سپهر عمومی بیایند و بگویند، میخواهند برای تهران چه کنند؟ شهروندان باید بدانند اولویت این شانس شهرداری با آن یکی چه تفاوتی دارد، هر یک، کدام الگوی شهری را برای تهران در نظر دارند و ما باید بدانیم که میخواهند با ویرانه ارثیه قالیباف چه کنند. با دهها هزار میلیارد بدهی و ۸۰ هزار پرسنل، آیا برنامه آنها با این واقعیت تطابق دارد؟
بهعنوان ساکن پایتخت، هنوز نمیدانم کدام گزینه ممکن است حل ترافیک را ماموریت اصلی خود بداند، کدام یک توسعه مترو را راهکار میداند و کدام یک میخواهد در نخستین اولویت به ایمنی شهری و وضعیت بغرنج آتشنشانی رسیدگی کند؟ حتی شاید گزینههایی باشند که اولویت آنها مسایل دیگری مانند بهبود وضعیت حاشینهنشینی باشد.
مشکلات تهران را همه روی کاغذ میدانیم. از ترافیک و آلودگیهوا، فرسودگی و وضعیت امداد شهری تا نبود فضای سبز و مبلمان شهری و… اما آیا منابع شهر و یک فرصت چهارساله میتواند همه این معضلات را با هم حل کند و تهران بشود شهری آرمانی و استاندارد در دنیا؟ وقتی میگوییم «برنامه»، دقیقا پاسخ به همین پرسش است که ما کدام چالش تهران را بهعنوان مساله اصلی برمیگزینیم و چه راهکار مشخصی برای حل آن داریم؛ با چه بودجهای و در چه زمانی؟
برنامه واقعی، نه کاغذ نوشتههای سرهمبندیشده و کپی چند مدیر و مشاور. این موارد به ما به عنوان مالکان اصلی شهر نشان میدهد روی این گزینهها، چه موضوعاتی وجود دارد و چگونه قرار است به حل آن رسید و چون قرار است با آنچه این مدیران از جیب ما ایجاد میکنند، زندگی کنیم، حتما این برنامه باید عمومی باشد تا بتوان در بازههای زمانی مشخص کارنامه شهردار را با آن سنجید. به حتم افراد لابیکننده تا امروز صدها صفحه خود را مطرح کرده و آن را به نام برنامه به منتخبان شورا ارائه دادهاند و آنها هم جز نگاهی به جلد گلاسه برنامهها و روخوانی نامها، وقت خود را برای خواندن اینهمه کپی تلف نکردهاند؛ همان مناسک آشنای برنامه وزرای پیشنهادی. اما از نظر نگارنده، برنامه یعنی گزینهها از سوی شهروندان تهران و نمایندگانشان در رسانهها و توسط کارشناسان علمی و شهری به چالش کشیده شود. تا به امروز ندیدهایم که هیچکدام از گزینههای شهرداری تهران خود را موظف بدانند به مردم این شهر توضیح دهند چرا میخواهند شهردارشان شوند و حاضر باشند در کمیسیونهای علمی مرتبط به چالش تخصصی و مصداقی کشیده شوند تا عیار تجربه و برنامهشان روشن شود.
در تمام این فرآیند مانند گذشته، مردم و متخصصان که قرار است شهرشان با منابع خودشان از تصمیمگیریهای این مدیران سود ببیند یا زیان، غایبند و هیچکاره. به این اگر نگویند «قرضالحسنه عمومی» به الیگارشی حاکم، میتوان در بهترین حالت آن را به «دموکراسی زینتی» تشبیه کرد؛ انتخاب کسانی که قرار است بدون حضور و دخالت ما برای انتخاب کسی تصمیم بگیرند که خودش را بینیاز از هر توضیحی به منبع اصلی آرا میداند. البته نگران نباشید؛ چهارسال بعد دوباره سراغ ما خواهند آمد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد