14 - 06 - 2018
بودنبروکها
ششم ژوئن زادروز توماس مان داستاننویس بنام آلمانی است که سال ۱۸۷۵ در لوبک به دنیا آمد.مان نویسنده رمان، داستان کوتاه و مقالات بود که جایزه نوبل سال ۱۹۲۹ را عمدتا به خاطر رمان بزرگش بودنبروکها که به عنوان یکی از آثار ادبیات کلاسیک بهطور پیوسته شهرت روزافزون کسب کرده است، از آن خود کرد. رمانهای بلند و کوتاه این نویسنده به دلیل بینشهای روانشناسانه و خردمندانهاش بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند. تجزیه و تحلیلها و انتقادات او نسبت به جامعه اروپایی و آلمانی با بهرهگیری از داستانهای مدرنشده آلمان و انجیل و همچنین اندیشههای گوته، نیچه و شوپنهاور صورت گرفته است.برادر بزرگتر و سه نفر از فرزندان توماس مان از نویسندگان مطرح آلمان بودهاند. کلاس خانوادگی در کتاب بودنبروکها در واقع برگرفته از خانواده بورژوای خود مان است. این کتاب از نخستین کتابهای خانوادگی در ادبیات آلمانی به شمار میرود و به علت پایبندی به رسوم و سنتهای آلمان بسیار مورد توجه عموم قرار گرفت و مان را به نویسندهای مشهور بدل کرد. او دارنده جایزه ادبی گوته و دارای دکترای افتخاری از دانشگاههای آکسفورد و کمبریج نیز هست و علاوه بر این موفق به دریافت نشان شوالیه از دولت فرانسه شده.در گیرودار جنگ جهانی اول حس میهنپرستی توماس مان بسیار برانگیخته شد او به تعهدات اجتماعی هنرمندان اعتقاد پیدا کرد بنابراین شروع به انعکاس نقطهنظرات خود در مورد حکومت آلمان در متن کتابهای خود کرد و این فعالیتها تا جایی پیشروی کرد که در جنگ جهانی دوم، سخنرانیهای زیادی بر ضد حزب نازیسم و انتقاد از شخص هیتلر از او منتشر شود. مان که از پیش مجبور به فرار از آلمان و پناه بردن به کشورهایی مانند سوییس و آمریکا شده بود، این بار با تحریم و سوزانده شدن آثارش در آلمان توسط نازیها مواجه شد. کتابهایی چون بودنبروکها، تونیو کروگر، کوه جادو، مرگ در ونیز و ماریو و ساحر از جمله کتابهای توماسمان هستند که در ایران به فارسی ترجمه شدهاند.
توماس بودنبروک گفت: «چه موجهای بلندی. ببین چطور در زنجیرهای بیپایان یکی بعد از دیگری بیهوده و عبث پیش میآیند و سر به ساحل میکوبند. با این همه مثل هر چیز ساده و ضروریای آرامشبخش و تسلیدهندهاند. در این چند روز من دلبسته دریا شدهام. شاید به دلیل دوری راه بود که پیشترها کوهستان را ترجیح میدادم. حالا دیگر شوق کوهستان در دلم نیست. به گمانم در کوهستان بترسم و خجل بشوم. کوهستان بیش از اندازه خودکامه، بینظم و متنوع است. شک ندارم که در کوهستان احساس حقارت میکنم. راستی کسانی که یکنواختی دریا را ترجیح میدهند، چه کسانی هستند؟…

لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد