19 - 01 - 2025
بورس در گیرودار اصلاح
«جهانصنعت»- بازار سرمایه در روز گذشته تجربهای سرد، خشن و به شکل غیرمنتظرهای منفی را پشتسر گذاشت. شدت افت شاخصها و رفتار کلی بازار برای بسیاری از فعالان غیرمنطقی و دور از انتظار به نظر میرسید. در این بخش به تحلیل عواملی که به این روند منجر شد و دلایل احتمالی وقوع چنین شرایطی میپردازیم. در روز چهارشنبه، بازار روندی متفاوت را تجربه کرد. حالتی از تغییر مسیر به سمت منفی با عرضههای پراکنده اما کمحجم مشاهده شد که نشاندهنده ضعف تقاضا بود. با وجود این نشانهها هیچ خبر خاصی که به تغییر جدی روند بازار دامن بزند، در دسترس نبود. در چنین فضایی گزارشهای مالی نیز بهطور معمول در لحظات پایانی به بازار میرسند و نمیتوانند نقش تعیینکنندهای در لحظه ایفا کنند. این ضعف تقاضا و کاهش کلی خرید، در روز گذشته با نبود خریداران فعال تشدید شد. بسیاری از فعالان بازار ترجیح دادند بهجای ورود به معاملات، نظارهگر باقی بمانند و برای روشنتر شدن شرایط صبر کنند. چنین تصمیمی میتواند ناشی از ابهاماتی در فضای کلی بازار و شرایط اقتصادی-سیاسی باشد. یکی از عوامل کلیدی که روز گذشته بر بازار تاثیر گذاشت، کاهش آشکار تقاضا بود. فشار فروش در بازار، اگرچه قابلتوجه نبود اما به دلیل نبود خریداران کافی، تاثیر چشمگیری بر روند کلی معاملات داشت. این وضعیت بهخوبی در افت محسوس حجم معاملات نمایان شد و گویای حاکمیت حالت تماشاچی بودن فعالان بر فضای بازار بود.
در این شرایط، فعالان حقوقی نیز که معمولا در روزهای منفی نقش حمایتی ایفا میکنند، تمایلی به ورود به معاملات نشان ندادند. این رفتار در روزهای مثبت ممکن است تغییر کند اما در روز گذشته حقوقیها نیز از ریسکپذیری خودداری کردند.
بازار از دید آمار
روز گذشته بازار سرمایه روندی منفی را پشتسر گذاشت که در بخشهای مختلف آن به وضوح قابل مشاهده بود. شاخص کل بورس با کاهش 50580واحدی افت 76/1درصدی را تجربه کرد و به 2815641واحد رسید. شاخص هموزن نیز با افتی 1/39درصدی بیش از 12560 واحد کاهش یافت و در محدوده 891430 واحد قرار گرفت. این وضعیت نشاندهنده فشار فروش و ضعف تقاضا در اکثر بخشهای بازار بود.
در بخش معاملات خرد ارزش فروش حقیقیها 8422میلیارد تومان بود که معادل 45/56درصد از کل معاملات را تشکیل میداد. در مقابل خرید حقیقیها 6811میلیارد تومان بود و تنها 84/36درصد از معاملات را شامل میشد. این نشاندهنده خروج پول حقیقیها از بازار است که نقش مهمی در تضعیف تقاضا ایفا کرده است. حقوقیها نیز بیشتر در سمت فروش فعال بودند و با فروش 9647میلیارد تومان سهم نسبت فروش 52/19درصدی را ثبت کردند. خرید حقوقیها در این میان به 11258میلیارد تومان رسید و نشان داد که این گروه نیز چندان فعال در تقویت بازار نبوده است.
از میان نمادهای معامله شده تنها 16درصد در محدوده مثبت قرار داشتند در حالی که 84درصد نمادها در محدوده منفی معامله شدند. این نسبت نشاندهنده جو کلی منفی حاکم بر بازار است که بسیاری از نمادها را تحت فشار قرار داده است.
افت شاخصها و کاهش ارزش معاملات در روز گذشته به دلیل ضعف تقاضا و افزایش فشار فروش رقم خورد. ارزش کل معاملات سهام و حقتقدمها حدود 18748میلیارد تومان بود. در همین حال صندوقهای سرمایهگذاری نیز با کاهش ارزش معاملات همراه شدند صندوقهای سهامی و مختلط 594میلیارد تومان و صندوقهای درآمد ثابت 56میلیارد تومان ارزش معاملات را ثبت کردند.
در بخش دیگری از بازار قدرت خرید پول حقیقیها به میزان 59/1- و قدرت خرید پول حقوقیها 41/1- ثبت شد که این موضوع نشاندهنده برتری فروشندگان نسبت به خریداران است. برتری فروشندگان حقیقیها با اختلاف زیاد نسبت به خرید خروج پول از بازار را تشدید کرد. در نمادهای بزرگ نیز حقوقیها سهم بیشتری از فروش نشان دادند که تمایلی به حفظ یا افزایش سهم خود ندارند.
نگاهی به وضعیت کلی نشان میدهد که بازار همچنان تحتفشارهای سیستماتیک و روانی قرار دارد. نبود تقاضای مؤثر از سوی خریداران حقیقی و حقوقی در کنار کاهش ارزش معاملات و افت نمادهای مثبت فضای بازار را منفیتر کرده است. به نظر میرسد روندهای اصلاحی همچنان ادامه داشته باشد مگر آنکه تغییرات بنیادی یا اخبار مثبت بتوانند جو کلی را تغییر دهند. بازار سرمایه در روز گذشته یکی از روزهای ضعیف خود را تجربه کرد. کاهش شاخصهای کل و هموزن افزایش نسبت فروش به خرید در میان حقیقیها و حقوقیها و کاهش ارزش معاملات صندوقها نشاندهنده فشار فروش و ضعف تقاضا بود. در این شرایط به نظر میرسد سرمایهگذاران ترجیح میدهند نظارهگر بازار باقی بمانند تا تغییرات جدیتری در فضای بازار رخ دهد.
نگاه اشتباه به الگوهای پیشین
یکی از نکاتی که موجب شگفتی بسیاری از فعالان شد، غیرمنتظره بودن این افت بود. برخی همچنان با عینک دورههای صعودی گذشته به بازار نگاه میکنند و انتظار دارند روندها به همان الگوهای پیشین بازگردند. این در حالی است که بازار وارد دورهای جدید شده است که ویژگیهای آن با گذشته تفاوتهای محسوسی دارد.
دورههای اخیر، بهویژه پس از رشد سریع بازار در مقاطع گذشته با ماهعسل رشد بازار خداحافظی کردهایم و اکنون در دورهای قرار داریم که حرکتها کندتر، هدفمندتر و وابسته به اخبار خاصتر است. این تغییر رویکرد، بسیاری از انتظارات گذشته را نامعتبر میکند و فضای متفاوتی را برای بازار ترسیم کرده است.
عوامل خارجی و فضای پرابهام
یکی دیگر از دلایل محتمل برای رفتار بازار در روز گذشته، فضای پرابهام در سطح کلان اقتصادی و سیاسی است. گذار قدرت از بایدن به ترامپ و تحولات منطقهای از جمله عواملی هستند که فضای بازار را با ابهام همراه کردهاند. این شرایط موجب شده است که بسیاری از سرمایهگذاران از ورود به بازار خودداری کنند و منتظر روشنتر شدن وضعیت باشند.
در روز گذشته، فقدان اخبار مثبت یا گزارشهای جذاب نیز به این ابهام دامن زد و فضا را برای فروشندگان باز گذاشت. این ابهام اگرچه در کوتاهمدت اثرگذار است اما بهعنوان یکی از ویژگیهای ذاتی بازارهای مالی، همواره در مقاطع مختلف وجود داشته و عبور از آن نیازمند مدیریت روانی و اطلاعاتی دقیقتر است.
الگوهای اصلاح و انتظار
رفتار بازار در روز گذشته، بهنوعی یادآور الگوهای اصلاحی است که پس از دورههای صعودی سریع شکل میگیرد. در این شرایط، بهانه برای اصلاح قیمتها و خروج از روند صعودی بیشتر میشود. در حالی که افتها و اصلاحها امری طبیعی و بخشی از چرخه بازار هستند، نگرانی از تداوم افت یا عدم ورود تقاضای جدید میتواند چشمانداز بازار را مبهمتر کند.
نتیجهگیری از این شرایط نیازمند بررسی دقیقتر عملکرد بازار در روزهای آینده و تاثیرگذاری عوامل کلان است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
اهمیت گزارشها در تثبیت فضای بازار
گزارشهای مالی همواره یکی از ارکان مهم برای تصمیمگیری در بازار سرمایه بودهاند و میتوانند بهعنوان معیاری مطمئن برای ارزیابی عملکرد شرکتها و کل بازار عمل کنند. روز گذشته نیز این موضوع بار دیگر خود را نشان داد و ثابت کرد که انتشار گزارشهای دقیق و بهموقع میتواند خیال جمعی سرمایهگذاران را از سطح ارزندگی و منطق قیمتها راحت کند. در شرایطی که بازار دچار ابهام و ترس شده، گزارشها میتوانند نشان دهند که آیا واقعا در نقاط غیرمنطقی و ترسناک قرار داریم یا خیر.
ضعف در نحوه انتشار گزارشها
یکی از مشکلات همیشگی که روز گذشته نیز بار دیگر به چشم آمد، تاخیر در انتشار گزارشها بود. تا پیش از آغاز روز معاملاتی، بیش از ۹۰درصد گزارشها منتشر نشده بودند و طبق معمول انتشار آنها به روزهای پایانی مهلت موکول شد. این روند نهتنها به شفافیت بازار کمکی نمیکند، بلکه باعث افزایش نگرانیها و کاهش اعتماد سرمایهگذاران میشود. لازم است سازمان بورس و مسوولان مربوطه به این معضل رسیدگی کنند چرا که تداوم این وضعیت میتواند اثرات منفی بیشتری بر بازار داشته باشد.
تاثیر گزارشهای ماهانه و میاندورهای
در روزهای آتی، موجی از گزارشهای میاندورهای و سپس گزارشهای ماهانه به بازار خواهد رسید اما نکتهای که باید به آن توجه کرد، این است که اینبار گزارشهای ماهانه، به دلیل تاثیر اصلاحات ارزی و تحولات بورس کالا، اهمیت بیشتری خواهند داشت. نرخ فروش شرکتها در این گزارشها احتمالا اطلاعات کلیدی درباره وضعیت واقعی بازار و شرکتها ارائه خواهد کرد.
گزارشهای میاندورهای نیز از اهمیت برخوردارند اما به نظر میرسد اثرگذاری آنها بر روند قیمتی شرکتها به اندازه گزارشهای ماهانه نخواهد بود. ترکیب این دو نوع گزارش میتواند به سهامداران کمک کند تا با تحلیل دقیقتر، پرتفوی خود را اصلاح و بهینهسازی کرده و برای کسب سود با کیفیت واقعی اقدام کنند.
تجربههای گذشته و اهمیت گزارشهای مستمر
یکی از راههای موفقیت در شرایط پرابهام بازار، توجه به شرکتهایی است که در انتشار گزارشهای خوب و مستمر عملکرد درخشانی دارند. تجربه نشان داده است که تمرکز بر این دسته از شرکتها میتواند سرمایهگذاران را از طوفانهای سیاسی و اقتصادی تا حد زیادی مصون نگه دارد. پرتفوی متکی بر اطلاعات بنیادی و گزارشهای شفاف، میتواند حتی در دوران رکود بازار نیز بازدهی نرمال و قابلقبولی داشته باشد.
نقش گزارشهای قوی در ایجاد اعتماد
اگر گزارشهای ماهانه و میاندورهای قوی و منطقی باشند، میتوانند ترس بازار را کاهش داده و اعتماد سرمایهگذاران را به سطح ارزندگی قیمتها بازگردانند. چنین گزارشهایی نشان میدهند که افتهای اخیر غیرمنطقی نبوده و بازار در نقاط قیمتی معقولی قرار دارد. این اعتماد میتواند زمینهساز بازگشت خریداران و تقویت تقاضا در بازار شود.
خطر گزارشهای ضعیف
در سوی مقابل، انتشار گزارشهای ضعیف میتواند برای بازار به مثابه تیغ دولبه عمل کند. این گزارشها بهانهای برای فروشهای سنگین و اصلاحات گسترده خواهند بود چرا که سرمایهگذاران و صندوقهای بزرگ معمولا تصمیمات خود را براساس همین دادههای بنیادی میگیرند. بنابراین، در صورت ضعف گزارشها، شرکتها باید خود را برای مواجهه با عرضههای سنگین آماده کنند.
واکنش بازار به تحولات بینالمللی
روزهای گذشته، حضور ترامپ در کاخ سفید و تغییرات سیاسی مربوط به او، فضای کلی بازار را تحتتاثیر قرار داده است. بسیاری از فعالان بازار تحولات آتی را در معاملات فعلی خود لحاظ کرده و منتظر اثرات سیاسی و اقتصادی این تغییرات هستند. در چنین شرایطی، بازار سرمایه با پیچیدگیهای زیادی روبهرو است که نمیتوان بهراحتی یک سناریو را محتملتر از دیگری دانست.
بررسی 4 سناریوی پیشرو
برای فضای فعلی بازار، میتوان چهار سناریوی کلی را در نظر گرفت که هرکدام میتوانند بر یکی از بازارهای اوراق درآمد ثابت، سهام یا بازار دلار، سکه و صندوقهای طلا تاثیرگذار باشند.
سناریوی اول: بهبود شرایط اقتصادی و سیاسی، همراه با گزارشهای قوی که میتواند روند صعودی بازار را تقویت کند.
سناریوی دوم: ادامه ابهام و انتشار گزارشهای ضعیف که میتواند بازار را وارد یک اصلاح عمیقتر کند.
سناریوی سوم: تثبیت نسبی شرایط و نوسانات محدود که بیشتر سرمایهگذاران را در حالت تماشاچی نگه میدارد.
سناریوی چهارم: بروز یک رویداد غیرمنتظره که ممکن است به سقوط یا صعود ناگهانی بازار منجر شود.
هر چهار سناریو در فضای فعلی احتمال وقوع مساوی دارند و سرمایهگذاران باید برای مواجهه با تمامی احتمالات آماده باشند.
سناریوهای پیش روی بازار سرمایه
در فضای کنونی بازار، چهار سناریوی کلان برای آینده قابل تصور است که هرکدام میتوانند تاثیرات متفاوتی بر روند سرمایهگذاری و بازار داشته باشند. این سناریوها به بررسی وضعیت بازار سرمایه، دلار، طلا و سایر بازارهای مرتبط پرداخته و رویکردهای متفاوتی را ترسیم میکنند. اگر چه نمیتوان این سناریوها را قطعی دانست اما درک آنها میتواند به سهامداران و سرمایهگذاران در مدیریت بهتر تصمیماتشان کمک کند.
سناریوی اول؛ فشار حداکثری و تقابل مستقیم:در این سناریو، فرض بر این است که ترامپ سیاست فشار حداکثری را در قبال ایران دنبال کرده و تقابل سیاسی و اقتصادی تشدید شود. اگر دولت همچون گذشته نرخ دلار نیما را ثابت نگه داشته و اجازه همگام شدن آن با نرخ دلار آزاد را ندهد، بازار سرمایه با خروج پول مواجه خواهد شد. در این حالت سرمایهها به سمت دلار و صندوقهای طلا هدایت میشوند و بازار سرمایه درجا خواهد زد. این شرایط، سرمایهگذاری در اوراق درآمد ثابت را نیز توجیهناپذیر میکند. سناریوی اول، چشماندازی از رکود برای بازار ترسیم میکند که باعث میشود بسیاری از فعالان بازار از ماندن در آن صرفنظر کنند.
سناریوی دوم؛ مسیر توافق و آغازی خوشبینانه: این سناریو به آغاز روندی از توافق و تعامل بین ایران و ایالات متحده اشاره دارد. نشانههایی مانند چراغسبزهای سیاسی از سوی عمان، قطر و حتی ایلان ماسک گمانهزنیها درباره وقوع این سناریو را تقویت کردهاند. در این حالت، بازارهای ارز و طلا با کاهش مواجه میشوند و دلار ممکن است به مرزهای ۷۲ تا ۷۳هزار تومان برسد. ثبات نرخ نیما و افت حباب سکه، همراه با رکود بازارهای موازی، شرایطی فراهم میکند که بازار سرمایه رشد کند. افزایش نسبت قیمت به درآمد (P/E)شرکتها و بازگشت سرمایهگذاران به بازار از دیگر پیامدهای این سناریو است. اگر چه این سناریو امیدبخش به نظر میرسد، اما تحقق آن با موانعی مانند مخالفت برخی گروهها در داخل و خارج از ایران مواجه است. این مسیر در صورت وقوع میتواند بازار سرمایه را از بنبست فعلی نجات دهد.
سناریوی سوم؛ افزایش دلار نیما و همگامی با بازار آزاد: در این سناریو، فشار حداکثری همچنان ادامه دارد، اما دولت اجازه میدهد دلار نیما با نرخ آزاد همگام شود. در این شرایط، بازار سرمایه پس از دورهای کوتاه از نوسانات، مسیر رشد را در پیش میگیرد. بازار سرمایه بهطور سنتی با نرخ دلار رابطهای مثبت و معقول دارد و همگامی نیما با دلار آزاد میتواند جذابیت سرمایهگذاری در سهام را افزایش دهد. در این سناریو، بازارهای موازی نظیر دلار، سکه و صندوقهای طلا نیز رشد خواهند داشت و سرمایهگذاری در این بازارها جذابیت خود را حفظ میکند. این حالت برای سهامداران بازار سرمایه نسبتا مطلوب است و میتواند بازدهی مناسبی به همراه داشته باشد.
سناریوی چهارم؛ فشار حداکثری همراه با ریسکهای سیستماتیک: این سناریو، ناخوشایندترین سناریو برای بازار سرمایه است. در این حالت فشارهای حداکثری ترامپ با سرعتی بیشتر بر دلار آزاد اعمال میشود اما دلار نیما همچنان عقبتر باقی میماند. علاوهبراین، ریسکهای سیستماتیک نظیر زمزمههای جنگ یا تحولات سیاسی جدی به افزایش نگرانیها دامن میزنند. این وضعیت باعث میشود بازدهی بازار سرمایه کاهش یابد و سرمایهها به سمت دلار و طلا هدایت شوند. خروج پول از بازار سرمایه شدت میگیرد و بازار وارد شرایط رکودی میشود. اگرچه ممکن است برخی شرکتها بازدهی داشته باشند اما بهطور کلی این سناریو برای بازار سرمایه چندان خوشایند نخواهد بود.
جمعبندی و نگاه به آینده
سناریوهای پیش رو نشان میدهند که بازار سرمایه در نقطهای حساس قرار دارد. از یکسو، وقوع سناریوهای مثبت مانند آغاز مسیر توافق یا همگام شدن دلار نیما با نرخ آزاد میتواند بازار را به سمت رشد و بازدهی مناسب هدایت کند. از سوی دیگر، سناریوهای منفی نظیر تشدید فشار حداکثری یا ریسکهای سیاسی میتوانند به رکود و خروج سرمایهها منجر شوند.
در شرایط فعلی، سرمایهگذاران باید با در نظر گرفتن تمامی احتمالات، تصمیمات خود را با دقت بیشتری اتخاذ کنند. تحلیل گزارشهای مالی شرکتها، توجه به تحولات سیاسی و اقتصادی و مدیریت ریسکهای موجود میتواند به سهامداران کمک کند تا در این فضای پیچیده، تصمیمات بهتری بگیرند و از فرصتهای پیش رو بهرهمند شوند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد