21 - 04 - 2020
بوف کور
ونسان مونتی، خاورشناس فرانسوی و دوست هدایت، در کتاب صادق هدایت که هشت ماه پس از مرگ هدایت و به زبان فرانسه در تهران منتشر شد، سال ۱۳۰۹ خورشیدی (۱۹۳۰ میلادی) را به عنوان سال نوشتهشدن بوف کور معرفی میکند. او که از راهنماییهای خانواده هدایت، دوستان فرانسوی او و بزرگ علوی برخوردار بوده، در این کتاب هیچ دلیلی را برای این تاریخ ذکر نکرده است و به نظر میرسد این تاریخ را از قول آنها نوشته است. بعدها افراد دیگری (از جمله مصطفی فرزانه در کتاب آشنایی با صادق هدایت) نیز سال ۱۳۰۹ را به عنوان سال نگارش بوف کور ذکر کردهاند.
هدایت تا نیمه سال ۱۳۰۹ مشغول به تحصیل در فرانسه بوده است. او پس از بازگشت به ایران بلافاصله مجموعه داستان زنده به گور و نمایشنامه پروین دختر ساسان را منتشر کرد. به نوشته فرزانه: «هدایت مدعی بود که بوف کور را در فرنگستان نوشته و بعدا، برای چاپ آن- که به گمانش در ایران زمان رضاشاه امکان نداشته است- به هند میرود و از این رومان تعداد پنجاه نسخه پلیکپی میکند»
در سال ۱۳۱۴ جمالزاده هدایت را به سوییس دعوت کرد. هدایت نیز تمام کتابهایش را به مبلغ ۴۰۰ تومان فروخت تا خرج سفرش را بپردازد. با این وجود این سفر به دلیل مشکلاتی (از جمله ندادن ارز خارجی به هدایت)، منتفی شد. هدایت در آن زمان به دلیل فعالیتهای ادبیاش در سال ۱۳۱۳، ممنوعالقلم شده بود و در واقع هیچ امیدی برای ادامه فعالیتهای او در ایران وجود نداشته است. در سال ۱۳۱۵، شین پرتو که از دوستان قدیم هدایت بود و در آن زمان در کنسولگری ایران در بمبئی کار میکرد، به تهران آمد و به هدایت پیشنهاد کرد که با وی به هندوستان برود. بدین ترتیب هدایت دست خالی رهسپار هندوستان میشود. هدایت در نامهای به مجتبی مینوی (از بمبئی به لندن) به تاریخ ۱۲ فوریه ۱۹۳۷ (۲۳ بهمن ۱۳۱۵، یعنی زمانی که چند ماه از زمان اقامتش در هند میگذشته است) ماجرا را چنین شرح میدهد: «تا اینکه دری به تخته خورد و دکتر پرتو به عنوان مرخصی به ایران آمد. از دهنش در رفت گفت: آمدم تو را با خودم ببرم. کور از خدا چه میخواهد: دو چشم بینا … باری تا موقعی که از خرمشهر وارد کشتی شدم خارج شدن از گندستان را امری محال تصور میکردم در فیلمی مشغول بازی هستم… همینقدر میدانم که از آن قبرستان گندیده نکبتبار ادبار و خفهکننده عجالتا خلاص شدهام. فردا را کسی ندیده»
آنچه مسلم است این که هدایت دستنویس بوف کور را با خود به بمبئی برده بوده است. شین پرتو، همسفر هدایت در این باره نوشته است: «بوف کور را هدایت قبل از مسافرت به هند نوشته است و هنگامی که من صادق را از تهران به بمبئی میبردم پس از آنکه در کشتی سوار شدیم و به اتاق خود رفتم، هدایت با بوف کور و یک ماشین تحریر «اریکای آند»، نسخه خطی آن را به من داد که بخوانم.»[یادداشت ۱] هدایت خود در نامهای به مینوی مینویسد: «تقریبا ۲۰ نوول و یک تئاتر و یک «بوف کور» و دو سه سفرنامه حاضر چاپ دارم.» بوف کور نخستین بار در سال ۱۳۱۵ خورشیدی (۱۹۳۷ میلادی) در بمبئی چاپ شد. صادق هدایت نسخه دستنویس بوف کور را در حدود پنجاه نسخه به صورت پلیکپی چاپ کرد. هدایت در نامه ۱۶ تیر ۱۳۱۶ (دو ماه پیش از بازگشتش از بمبئی به تهران)، به مینوی در لندن مینویسد: «همهاش چهلپنجاه جلد [بوف کور] بیشتر چاپ نکردم اگر بنا شود به ایران برگردم یک صفحه کاغذ و نوشته نیز نخواهم توانست با خودم ببرم، آیا ممکن است کاغذهایم را به تو بفرستم و بعد به وسیلهای به من برسانی؟» هدایت در نهایت حدود سی نسخه از بوف کور را برای جمالزاده به سوییس میفرستد و پس از بازگشت هدایت به ایران، یکی از دوستان جمالزاده به نام ژرژ دوستور که از ژنو عازم ایران بوده است، کمتر از سی نسخه از بوف کور را در تهران به دست هدایت میرساند. در سالهای ۱۳۵۰ تنها دو نسخه از این چاپ بوف کور نزد جمالزاده مانده بوده است که او یک نسخه را به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران داد و یک نسخه دیگر (که حاوی یادداشتهایی از خود جمالزاده بوده) نیز همان نسخهای است که بعدها در سال ۱۹۹۰ توسط مصطفی فرزانه در خارج از ایران چاپ شد.

لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد