12 - 04 - 2020
بیرجند جاوید «۲»
کاظم طباطبایی*-در نوشته قبلی درباره بیرجند («جهان صنعت» ۱۲/۷/۹۷) سعی کردیم شما را با این شهر زیبا، آرام و دلباز آشنا کنیم.
این قسمت از گزارش را به ارائه برخی ویژگیها و مشخصات جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی و گیاهی بیرجند اختصاص میدهیم.
استان خراسان جنوبی که به مرکزیت بیرجند شناخته میشود با یک کشور و پنج استان همسایه دیوار به دیوار است. کشور افغانستان در شرق و از جنوب شرقی تا شمال غربی به ترتیب استانهای سیستانوبلوچستان، کرمان، یزد، اصفهان، سمنان و بیرجند با وجود آنکه در منطقه قشنگ و تقریبا گرم کویری قرار گرفته اما دارای انواع گوناگون و متنوع گیاهان دارویی است و شمار بالای عطاریها و گیاه درمانی فروشان اثباتی بر این مدعی است.
در کتاب بیرجند نوشته دکتر محمدرضا بهنیا استاد دانشگاه که آن را باید معتبرترین و قابل اعتناترین معرف بیرجند بدانیم به این گیاهان اشاره شد و میتوانیم از چند نمونه برتر و بیشتر آن نام ببریم مانند آویشن، اسطخدوس، بابونه، اسپند، بارهنگ، بومادران، پیرک، پونه و تاتوره.
اما آنچه مایه فخر و سربالا نگه داشتن بیرجندیان است دردانهای است به نام زعفران چنانکه با مناسبت خواهد بود اگر بیرجند و خراسانجنوبی را پایتخت زعفران جهان بنامیم. در بازار کوچک بیرجند که قدم بزنی چنان رایحه و شمیم زعفران مشامت را بویناک میکند که شاید تا مدتها خواب و رویایت زعفرانی باشد. رنگ زعفران، گل زعفران، بوی زعفران و گلهای زیبای آنکه مشکل بتوان مشابه آن را در گلبنهای دیگر دید.
جدای از این محصول رستنی بیرجند که با نام این منطقه همراه شده است، عناب است و سنجد که این هر دو به عنوان معتزمین رکاب شاهزاده زعفران در بسته سوغات هرکسی جای میگیرند. به این ترتیب خرید و تهیه رهاورد از این خطه کویری کار چندان سخت و مشکلی نیست. هم تهیه برای مسافر راحت است و هم گیرنده میداند که آورندهاش چه آورده و از کجا آمده است.
گفتنی اینکه از میان مجموعه ۱۹ جلدی فرهنگ گیاهان دارویی ایران، هفت جلد معرف گیاهان دارویی منطقه بیرجند است و این هم نشان میدهد که منطقه بیرجند چه ثروت عظیمی را در خود میپروراند و به ما عرضه میکند.
برای شناخت چرایی نام بیرجند دو روایت تاریخی وجود دارد که در اکثر نوشتهها بدانها اشاره شده است؛ نخست آنکه در دوره ساسانیان (برکند) گفته میشد که به معنای نصف و نیم و کند هم به معنی شهر است که شاید به واسطه کوچک بودن شهر آن را برکند یا بعدا بیرجند گفتهاند.
روایت دیگر میگوید نام بیرجند از نام بیژن قهرمان بزرگ شاهنامه گرفته شده که بنیانگذار بیرجند بوده است.
تا سالهای جنگ بینالملل دوم از زمان نادرشاه، افشار سران یکی از قبایل بزرگ عرب بر منطقه قائنات حکومت میکردند که مردان آنان محمد ابراهیم علم یا شوکتالملک و فرزندش اسداله تا پایان رژیم دودمان پهلوی بر منطقه ولایت و سرپرستی داشتند.
در کتاب مرجع بیرجند که در بخش قبلی به معرفی آن پرداختیم چند صفحهای به معرفی مشاغل معمول در منطقه بیرجند اختصاص یافته که آگاهی از آن خالی از لطف نیست و کنجکاویها را آرام میکند.
مشاغلی چون اشترچرانی، چراغچی، جارچی، دعانویسی، دایگی، سبدبافی، غسالی، قیطانبافی، تونتابی، نمدمالی، هیزمکنی، ذاشگری (کورهپزی)، علافهبندی (تسبیح درستکنی)
البته توجه داشته باشید که مشاغل نامبرده در کنار مشاغل معمول است که روزمره در تمام شهرهایمان مشاهده میکنیم.
قالی و قالیچهبافی در بخش خوسف و شهر کوچک مود رواج بسیار دارد و بنا بر گفته یکی از ساکنان این شهر یک قالی هفت متری کار دستان هنرآفرین مود در راهرو و در مدخل ورودی موزه بریتانیا بر دیوار آویخته است.
شمار بسیاری از هنرمندان پرآوازه بیرجند قابل ذکرند که در میان آنان باید به خانم سیما بینا که او را جمعآوریکننده و پرچمدار فولکلور بیرجند میدانند، عزیزاله رفیعی نوازنده نی، برادران شکوهی و نخعی از میان نوازندگان تار اشاره داشت و این شماره سفرنامه بیرجند را با معرفی غذاهای بومی خراسان جنوبی به پایان ببریم و حداقل شما را با نام چند غذای بومی و خانگی بیرجند آشنا کنیم.
غذاهایی چون ارزنپلو، ساوری یا گندمپلو، کشک آردی یا سالاری، بزباش، کاچی گاورس، قاتق چغندر، نان جوش و اشکنه گشنیز. برایتان سفرهای خوش همراه با گردشهای بسیار، اشتهای خوب و لذت بردن از همه جای سرزمین دیدنیمان ایران بزرگ را آرزومندیم.
*روزنامه نگار
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد