20 - 06 - 2020
بینظمی نوین جهانی
فاطمه رحیمی- در حالی که امسال ۷۵ سالگی تاسیس سازمان ملل در بحبوحه بحران کرونا شاید مانند همیشه برگزار نشود، اکونومیست نگرانی خود را درباره از دست رفتن نظم جهانی و جایگزینی آن با بینظمی نوین جهانی ابراز کرده است، به گونهای که عملکرد رهبران جهان و به ویژه آمریکا را مورد انتقاد قرار داده و تاکید کرده که رهبران امروز جهان باید آنچه پیشینیان خود در سال ۱۹۴۵ با شکوه به دست آوردند، حفظ کنند. به باور اکونومیست، نظم جهانی در حال حاضر نوعی سرگرمی به نظر میرسد. خروج آمریکا از پیمانهای جهانی نظیر خروج از سازمان بهداشت جهانی، برجام، تغییرات اقلیمی و تاکید او بر انزواگرایی موجب شده که در این نشریه تاکید شود که اگر آمریکا از موسسات جهانی خارج میشود، سایر قدرتهای جهان باید گامی به پیش بگذارند.
هفتاد و پنج سال پیش ۵۰ کشور در سانفرانسیسکو منشوری را برای تاسیس سازمان ملل به امضا رساندند– آنها یک جای خالی هم برای لهستان نگه داشتند که چند ماه بعد به پنجاه و یکمین عضو موسس تبدیل شد. از برخی جهات سازمان ملل از انتظارات هم فراتر رفته است. برخلاف جامعه ملل که پس از جنگ جهانی اول بنیانگذاری شد، این سازمان توانسته به کار خود ادامه دهد. به لطف استعمارزدایی، تعداد اعضای آن به ۱۹۳ کشور افزایش یافته و هیچ جنگ جهانی سومی رخ نداده است.
با این حال سازمان ملل نیز مانند بسیاری از ساختارهای دیگر، از جمله سازمان تجارت جهانی و پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای که برای ایجاد نظم از درون بینظمی و آشوب طراحی شدند، در تلاش و کشمکش است. این سیستم که سازمان ملل نیز در راس آن قرار دارد، با مشکلات داخلی، کشمکش جهانی برای مقابله با خیزش چین و از همه مهمتر با بیتوجهی– حتی انزجار- کشوری که معمار ارشد و حامی آن بوده– ایالات متحده- محاصره شده است.
تهدیدی که متوجه نظم جهانی است، همه کشورها از جمله آمریکا را تحت تاثیر قرار خواهد داد. اما اگر ایالات متحده عقبنشینی کند، همه کشورها باید گامی به پیش بگذارند، از قدرتهای میانهای مانند ژاپن و آلمان گرفته تا قدرتهای رو به رشدی مانند هند و اندونزی که همگی به اینکه آمریکا کارهای سخت را بر عهده بگیرد، عادت کرده اند. اگر آنها درنگ کنند، خطر یک فروپاشی بزرگ را ایجاد خواهند کرد؛ اتفاقی بسیار شبیه به کابوسی که در دهه ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ رخ داد و این متحدان را وادار به راهاندازی سازمان ملل و سازمانهای همراه آن کرد.
به نوشته اکونومیست، سازمان ملل بروکراتیک و اعصاب خردکن است. آژانسهای آن در بسیاری جهات نمایشی و ریاکار هستند، مثلا وقتی حاکمان مستبد در شورای حقوق بشر این سازمان هنوز هم اسراییل را سانسور میکنند. شورای امنیت به فرانسه و بریتانیا حق وتو میدهد، قدرتهایی که از ۱۹۴۵ بسیار محو شدهاند اما به کشورهایی چون ژاپن، هند، برزیل، آلمان یا هر کشور آفریقایی عضویت دائمی نمیدهد. افسوس که این سازمان تقریبا غیرقابل تغییر به نظر میرسد. با این حال، نظم جهانی ارزش حفظ شدن را دارد. همانطور که داگ همرشولدف دومین دبیرکل سازمان ملل گفت: این سازمان «نه برای راهی کردن بشر به بهشت، بلکه برای نجات بشر از جهنم راهاندازی شد». حافظان صلح سازمان ملل با بودجهای کمی بیشتر از بودجه اداره پلیس نیویورک، از ۱۲۵ میلیون انسان محافظت میکنند.
اگر کشورها را به حال خود رها کنیم، به سمت خصومت کشیده میشوند. نگاهی به درگیری مرگبار نیروهای چین و هند طی هفته گذشته بر سر یک اختلاف مرزی بیندازید. موسسات چندجانبهای مانند سازمان ملل، ناتو و انپیتی نمیتوانند صلح را تضمین کنند اما از احتمال جنگ کاسته و آن را محدودتر میکنند. فرانسه و متحدانش به جلوگیری از گسترش درگیریها در ساحل صحرا کمک میکنند.
بدون یک تلاش چندجانبه، ممکن است مشکلات قدیمی عمیقتر شوند؛ حتی سوریه پس از ۹ سال خونبار بالاخره یک روز آماده برنامههای نماینده سازمان ملل برای صلح خواهد بود. در عین حال مشکلات تازهای هم وجود دارند که ممکن است لاینحل بمانند، مانند پاندمی. این ویروس نهتنها نیازمند راهحلهای جهانی مانند دارو و واکسن است، بلکه ناامنی داخلی را نیز تشدید میکند. در مورد تغییرات جوی و جرائم سازمان یافته نیز همینطور است. حفاظت از این سیستم در برابر نیروهای بینظمکننده در حرف آسانتر از عمل است. یکی از تهدیدهای موجود تخاصم میان آمریکا و چین است که میتواند باعث تضاد آرا در دستگاههای جهانی شود. تهدید دیگر این است که آمریکا به رفتار بیتفاوت خود نسبت به موسسات چندجانبهگرا ادامه دهد؛ به خصوص اگر دونالد ترامپ در دور دوم ریاستجمهوری خود هم به اندازه دور نخست، ویرانکننده عمل کند. ترامپ سازمان بهداشت جهانی و سازمان تجارت جهان را تحقیر کرده و طی هفته گذشته نیز اعلام کرد یک سوم نیروهای آمریکایی مستقر در آلمان را خارج خواهد کرد؛ مسالهای که ناتو را تضعیف و دامنه پیشبرد قدرت آمریکا از اروپا به آفریقا را محدود میکند.
خوشبختانه جهان هنوز به نقطه بیبازگشت نرسیده است. با وجود آنکه آمریکا بر بسیاری از شرایط جهانی مسلط است، اما سایر کشورها هنوز هم میتوانند کارها را به انجام برسانند، با یا بدون کمک گرفتن از کاخ سفید.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد