9 - 03 - 2018
تازههای ادبیات نوجوان نشر هیرمند
خانواده گرانت در حال فرار
خانواده گرانت نه یک دشمن بلکه چندین دشمن دارند. خوشبختانه دشمنان آنها پشت میلههای زندان هستند. اما آنجا هم دست برنمیدارند و برای گرفتن انتقام نقشه میکشند. این گنده بک کیست که لباس پرندهها را پوشیده؟ یا این زن مومیایی شده؟… چرا سازمان حمایت از حیوانات دنبال دشمنان خانواده گرانت است؟ چرا خانم اورنری با ماهیتابه به جنگ مزاحمان میرود؟ چرا این خرگوش دست از سر دمپایی خانم گرانت برنمیدارد؟
این کتاب چهارمین کتاب از مجموعه خانواده گرانت است، خانوادهای که نه تمیز هستند و نه باهوش، اما ماجراهای خندهداری دارند.
کابوسها
ردم اُرویل فالز کابوسهای وحشتناکی میبینند و برای خلاصی از این خوابهای بد، دارویی به اسم «معجون آرامش» را مینوشند. اما این معجون اثر هولناکی دارد. هر کس از آن بخورد، به یک خوابگرد تبدیل میشود. خوابگردها نمیتوانند حرف بزنند، نمیتوانند درست راه بروند، نمیتوانند فکر کنند و حتی غذا هم نمیخورند. چارلی و دوستانش باید به این مردم کمک کنند، چون این بیماری کم کم دارد به شهر آنها هم سرایت میکند. اما چطوری باید پادزهر این داروی وحشتناک را درست کنند؟
خانواده گرانت در هلفدونی
وای نه! خانواده گرانت آزاد میشوند. این بار موقعیت آنها خیلی خطرناک است. اگر مادر خانم گرانت یعنی مالانگ یا همان عجوزه اندوه، وارد چادر بزرگ مسابقه مرباها و مارمالادهای سالم شود، چه اتفاقهایی ممکن است بیفتد؟ خیلی! حالا کسی که دماغش را سنجاب گاز گرفته، زنبورهای فراری، آتشبازی خطرناک و سقوط هواپیماها «دوباره!» را هم به آن اضافه کنید تا ببینید سانی و میمی بیچاره با چه مشکلاتی باید دست و پنجه نرم کنند. البته اینها قبل از به زندان افتادن خانواده گرانت است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد