15 - 12 - 2017
تبعات تصمیم ترامپ از منظر حقوق بینالملل
محمد محمدی*- تصمیم اخیر دونالد ترامپ را میتوان در تضاد با حقوق بینالملل و نظم نوین جهانی عنوان کرد، واقعیت این است که آمریکا در ساخت نظم جهانی نقش اصلی دارد، اما با اقدامات ترامپ به ویژه در ارتباط با قدس سیستم روابط بینالملل خود را که بعد از جنگ جهانی دوم ایجاد کرده بود از میان برده است. ترامپ با تصمیم خود مقررات قطعنامههای مجمع عمومی و شورای امنیت سازمان ملل را نقض کرده است. شورای امنیت پس از جنگ سال ۱۹۶۷، قطعنامه ۲۴۲ را تصویب کرد که مطابق آن باریکه غزه و کرانه باختری رود اردن که قدس شرقی را دربر میگیرد، سرزمین اشغالی محسوب میشود و رژیم اسراییل باید از این مناطق عقبنشینی کند و بخش شرقی قدس را متعلق به فلسطینیان میداند. تصمیم ترامپ نقض آشکار قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت است. تصمیم اولیه برای انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس در سال ۱۹۹۵در کنگره آمریکا به تصویب رسید، از آن زمان تا به امروز همه روسایجمهور آمریکا با وجود اینکه در جریان انتخابات قول عملی این مصوبه را داده بودند، به بهانه بحران خاورمیانه و تاثیر آن بر امنیت آمریکا، پس از ورود به کاخ سفید از به اجرا گذاشتن این مصوبه طفره رفتند، حتی تصمیم یک جانبه ترامپ، مخالفت دبیرکل سازمان ملل را به همراه داشت که تاکید کرد هرگونه تصمیمی درباره بیتالمقدس باید با مشارکت و مداخله شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل و قطعنامههای مصوب این نهاد صورت گیرد. از منظر حقوق بینالملل چنین تصمیم یکجانبه و دخالت در منطقه پیامدهای جبرانناپذیری را در منطقه از جمله افزایش تنش و نفوذ گروهای افراطگرا در منطقه، تضعیف تلاش برای از سر گرفتن صلح و تحریک مسلمانان و قطع روابط دیپلماتیک کشور را به همراه خواهد داشت.
بسیاری از سیاستمداران آمریکایی، کشورهای اروپایی خصوصا متحدان آمریکا از پیامدهای خطرناک این تصمیم ترامپ به خود میلرزند و هر اتفاقی را برای خودشان احتمال میدهند. موج واکنشها به اقدام ترامپ در اروپا گسترش یافته است، مسکو که اصولا مخالف سیاستهای آمریکا در غرب آسیاست، این اقدام ترامپ را زمینهساز نارامی در منطقه دانست و کشورهای اروپایی اعلام کردند که به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسراییل، اقدامی فاجعهبار و درباره پیامدهای خشونتآمیز تصمیم ترامپ به وی و دولت آمریکا هشدار دادند. رییسجمهور آمریکا که طی ۱۱ ماه حکومتش ثابت کرده است اصولا مرد پیچیدگیهای دیپلماتیک نیست، ممکن است برای آمریکا، اروپا و متحدان منطقه فردی نامطلوب باشد اما برای جهان اسلام و فلسطین یک فرصت است. ترامپ میخواهد با اقدام خود قضیه هفت دههای فلسطین را یکسره کند. این اتفاق ممکن است رخ بدهد اما نه بر اساس ذهنیتی که خود ترامپ دارد، بلکه بر اساس خواسته بحق مردم فلسطین و ملتهای منطقه تحولات به پیش خواهد رفت. از این پس شرایط برای اسراییل به شدت سخت خواهد شد چرا که حتی قویترین متحدانش، عربستان سعودی؛ در منطقه برای اینکه در قدرت بمانند، مجبورند که مقابل اسراییل و آمریکا بایستند.
مثلث آمریکایی- اسراییلی- سعودی همزمان با پروژه ایرانهراسی تلاش کردند تا حساسیت افکار عمومی را به خیال خود نسبت به قضیه فلسطین و به ویژه قدس به حداقل برسانند. رییسجمهور آمریکا که در کارزار انتخاباتی خود وعده انتقال سفارتش به اسراییل را داده بود در سال ۲۰۱۷ وعده خود را از جانب آمریکا عملی کرد. کشورهای عربی نقش بسزایی در این تصمیم ترامپ ایفا کردند، جهان عرب در هیچ برههای مانند امروز ناتوان نبوده است. رژیمی مانند عربستان سعودی که مدعی به اصطلاح جهان اسلام بوده، با اعمال سیاستهای تفرقهافکنانه و فرقهگرایانه خود در جهان اسلام و عرب و همچنین دخالتهای نظامی بیرحمانه خود در عراق، سوریه و یمن که مجموعهای از جرایم ضد بشری را مرتکب شده، بیشترین ضربات را بر کشورهای اسلامی وارد کرده است. تبعات این وضعیت باعث خواهد شد بیاعتمادی به آمریکا به عنوان کشور به اصطلاح میانجی و حامی روند سازش و مذاکرات صلح خاورمیانه، افزایش چشمگیری یابد.
* دانشجوی دکترای حقوق بینالملل
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد