13 - 07 - 2024
تخریب قیمتی املاک بانکی
براساس قانون برنامه هفتم توسعه که اخیرا ابلاغ شده است، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و وزارت امور اقتصادی و دارایی موظف هستند نسبت به اصلاح ساختار نظام بانکی اقدام کنند که فصل دوم این قانون به این موضوع پرداخته است. در این زمینه موضوع تعیینتکلیف داراییهای مازاد بانکها به تفصیل در ماده 8 این قانون مورد توجه قرار گرفته است. پیش از این، بانکها موظف بودند تا در راستای مصوبه شورایعالی هماهنگی سران قوا و آییننامه اجرایی آن اقدام به مدیریت داراییهای مازاد خود کنند که ظاهرا این موضوع توفیق چندانی نداشته است. اکنون قرار است این موضوع در طول دوره برنامه هفتم توسعه براساس فصل دوم قانون و بهویژه ماده 7 آن تحقق یابد. به طور معمول یکی از راهکارهای جبران ناترازی بانکها در سالهای اخیر، استفاده از داراییهای ملکی یا تملیکی راکد و مازاد آنهاست. بانکهای کشور دارای ناترازی شدید بهویژه از نظر نسبت کفایت سرمایه یا CAR هستند که از حاصل تقسیم سرمایه پایه به مجموع داراییهای موزون شده به ضرایب ریسک به دست میآید. این نسبت براساس توصیههای کمیته بال معادل 12درصد تعیین شده است ولی میدانیم که بانکهای کشور به علت ناترازی خود، فاصله زیادی با این استاندارد دارند به طوری که براساس دستورالعملهای بانک مرکزی، بانکها موظفند به حداقل 8درصد برای این نسبت برسند. یکی از راههای افزایش این نسبت علاوه بر افزایش سرمایه پایه، کاهش داراییهای غیرمالی یا همان مخرج کسر CAR است. به همین علت قانونگذار تصمیم گرفته که به طور جدی در این زمینه ورود پیدا کرده و به ساماندهی این موضوع بپردازد. اصل ماجرا این است که بانکها در این زمینه باید چند اقدام مهم انجام دهند:
1- بانکها باید به ساماندهی داراییهایی که سمت راست ترازنامه آنها را متورم کرده و باعث کاهش کفایت سرمایه آنها میشود اقدام کنند.
2- بانکها باید با تفکیک اموال غیرمنقول مورد نیاز و مازاد خود، برنامهای مشخص برای آن دسته از اموال خود داشته باشند که مازاد تلقی شده و سالیان سال راکد و بلااستفاده مانده است.
3- در نظام موجود و قبل از برنامه هفتم، مصوبه شورایعالی هماهنگی اقتصادی سران قوا مرجع اقدامات بود و با ورود بانک مرکزی به موضوع براساس برنامه هفتم، این موضوع باید به صورت جدی در دستور کار بانک مرکزی قرار گیرد.
در برنامه هفتم توسعه، موضوعات زیر به عنوان راهکارهای ساماندهی اموال راکد و مازاد تملیکی و ملکی بانکها در نظر گرفته شده است که میتواند تحولی جدی در این زمینه تلقی شود.
در بند «الف» ماده «8» قانون آمده است که هدف از این اقدامات، اصلاح ساختار مالی نظام بانکی و حلوفصل ناترازی موسسات اعتباری میباشد. اهم این اقدامات در حوزه مدیریت املاک و مستغلات بانکی عبارتند از:
1- تجدید ارزیابی داراییهای بانکهای دولتی که حسب تشخیص بانک مرکزی میتواند منجر به بهبود کفایت سرمایه آنها شود.
2- راهاندازی سامانه املاک و مستغلات شبکه بانکی توسط بانک مرکزی.
3- ضرورت درج اطلاعات مرتبط با املاک و مستغلات تحت تملک بانک یا املاک و مستغلاتی که مدعی مالکیت آنها هستند در سامانه فوق.
4- تاسیس شرکت مدیریت داراییهای شبکه بانکی ذیل صندوق ضمانت سپردهها با سرمایه آن صندوق با هدف مولدسازی، بازاریابی و فروش داراییهای مازاد بانکهای ناتراز ناسالم (غیرقابل احیا).
5- انتقال داراییهای ثبت نشده توسط بانکها در سامانه مذکور پس از گذشت شش ماه از ابلاغ دستورالعمل بانک مرکزی به شرکت مدیریت داراییهای شبکه بانکی.
به این ترتیب، قانونگذار سعی در نهادسازی و ضابطهگذاری (تنظیمگری) برای مدیریت داراییهای مازاد بانکها به نحوی داشته که بانکها نتوانند در طول برنامه هفتم توسعه، به ادامه روال موجود و قفل کردن سرمایههای ملکی مازاد خود بپردازند.
در شرایط موجود، یکی از راهکارهای گریز بانکها از ناترازی خود، قیمتگذاری بیش از واقعیت بازار بهویژه برای اموال تملیکی (خارج از املاک ملکی) خود است. در هر حال ثروت ناشی از املاک هر بانک در زمینه املاک و مستغلات، از ارزش هر ملک به دست میآید و میدانیم که ارزش ملک نیز توسط کارشناسان مربوطه صورت میگیرد. با تعیین ارزش املاک و مستغلات بانکی بیش از حد واقعیت بازار، این امر چند اثر نامطلوب خواهد داشت:
1- عدم همخوانی قیمت املاک بانکی با واقعیات بازار، موجب افزایش بیدلیل و غیرواقعی قیمت پیشنهادی سایر مالکان (بخشخصوصی و مردم) میشود و این امر نیز به نوبه و در حد سهم بانکها از بازار مسکن و املاک و مستغلات، باعث ایجاد تورم قیمتی مصنوعی و غیرواقعی در بازار خواهد شد.
2- تقاضاکنندگان املاک و مستغلات در بخش واحدهای مسکونی، خدماتی (مانند اداری) و تجاری که عمده املاک مازاد بانکی را شامل میشوند، معمولا قیمت پیشنهادی بانکها را به عنوان کف قیمت در بازار تلقی میکنند و با توجه به مبنا بودن این قیمتها (براساس نظریه PIVOT PRICE) علائمی که این قیمتها به دستاندرکاران بازار میدهند، علائم تورمی و نامناسب است. در نتیجه به اندازهای که بانکها براساس داراییهای مازاد خود در بازار سهم دارند، این اقدام موجب شکست بازار در زمینه کشف قیمت شده و اطلاعات نامتقارن به بازار میدهد. ر این زمینه به دلیل وجود نهادسازی (تأسیس شرکت مدیریت داراییهای شبکه بانکی) در برنامه هفتم توسعه، پیشنهاد میشود که شرکت تأسیسی در این زمینه مراقبت لازم برای موضوع تخریب قیمتی بانکها در بازار املاک و مستغلات بهویژه املاک مسکونی، اداری و تجاری (فارغ از املاک کشاورزی، صنعتی و…) را داشته باشد تا این موضوع منجر به افزایش بیش از پیش تورم در حوزه املاک و مستغلات از ناحیه بانکها نشود. در واقع قرار نیست که افزایش قیمت در بازار املاک و مستغلات به خاطر کاهش ناترازی بانکها و حل مشکل بانکها، منجر به تورم بیشتر قیمتی در حوزه مسکن و سایر املاک و مستغلات شود و در نتیجه، کاهش مشکلات بانکها به قیمت بحران بیشتر در بازار املاک انجام شود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد