26 - 12 - 2019
تردیدها به پایان بحران جبلالطارق
دکتر صلاحالدین هرسنی*
آدریان دریا یا همان ابرنفتکش گریس ۱ که با انگیزههای سیاسی به مدت شش هفته در جبلالطارق توقیف شده بود، در حال حاضر و پس از آزادی نیز با انگیزههای سیاسی وارد فاز جدیدی از بحران میشود. در گام نخست آزادی این ابرنفتکش یک پیروزی دیپلماسی برای ایران تلقی میشود، چراکه تلاشهای واشنگتن نتوانست موجب متقاعد کردن مقامات جبلالطارق در منع آزادی این ابرنفتکش شود.
به واقع تصمیم مقامات محلی جبلالطارق نشان داد که میتوان در مقابل سیاستهای سرکش و نامنعطف حال حاضر مقامات واشنگتن مستقل بود و خود را از قیدوبندهای آن خارج ساخت. حالا و در شرایطی که همه زمینههای ادراکی و ذهنی برای پایان این بحران فراهم شده است، برخی از نشانهها بر تداوم بحران دلالت میکنند. در این میان اقدامات عصبی و تهاجمی آمریکا برای توقیف و مصادره این ابرنفتکش را باید اولین نشانه از تداوم بحران مزبور دانست. دلیل و انگیزه اصلی مداخله آمریکا در تداوم بحران مزبور بدان جهت است که تلاشهای آنها نتوانست در همراهسازی دادگاه جبلالطارق در ادامه و تمدید توقیف این ابرنفتکش قرین توفیق شود. مزید بر آن نگاه واشنگتن به حفظ تحریمهای اتحادیه اروپا از سوی ایران منفی است، چراکه گریس ۱متهم به نقض تحریمهای اتحادیه اروپا علیه سوریه بود و ایران هم تعهدی نداده است که این نفتکش بعد از آزادی به جای حرکت به سمت مدیترانه یا به سوی آبهای آزاد، روانه سوریه نشود. بنابراین از آنجا که واشنگتن در این بحران از دادگاه جبلالطارق رودست خورده است، تلاش خواهد کرد تا از عمق شکستی که از رهگذر تصمیمات مقامات دادگاه جبلالطارق نصیبش شده، جلوگیری کند. علاوه بر تلاشهای آمریکا، نشانههای دیگری نیز برای تداوم بحران مشاهده میشود که نشان میدهد نمیتوان به پایان زودهنگام این بحران خوشبین بود. در این ارتباط و آنگونه که از گزارشها شنیده شده است، در ادامه همکاری خدمههای این کشتی تردید به وجود آمده و برخی از آنها بازگشت به خانه و خدمت به خانواده را بر ادامه کار و خدمت بر عرشه این نفتکش ترجیح دادهاند. ضمن آنکه مساله مطالبه خسارات از سوی ایران بابت اقدام دولت بریتانیا در توقیف این ابرنفتکش باقی است و به نظر میرسد که ادله حقوقی آن جهت اخذ غرامت آن هم بعد از روانه شدن این کشتی به سوی آبهای مدیترانه از سوی ایران در حال آماده شدن است.
در سطحی دیگر، هر گونه امید به پایان این بحران بسته به رفتارهای لندن نیز خواهد بود، به این معنی که دولت نوپای بوریس جانسون چگونه میتواند تحت تاثیر پروپاگاندای واشنگتن در بزرگنمایی خطر ایران در معادلات خلیج فارس قرار نگیرد؟ واقعیت آن است که با توجه به اولویت برگزیت در دستور کار بوریس جانسون، حل بحران جبلالطارق میتوانست لندن را بیدغدغه مشغول رسیدگی به مسائل داخلی و مشخصا برگزیت کند، اما با رودست خوردن از مقامات محلی جبلالطارق، واشنگتن تلاش میکند لندن در پروژه آزار و ایذای ایران یا همان فشار حداکثری همراه واشنگتن شود. حال اگرچه رای دادگاه جبلالطارق را میتوان گامی در جهت کاهش تنش در روابط تهران- لندن دانست، اما به نظر میرسد که با توجه به اعلام آمادگی لندن در همراهی با ائتلاف امنیتی و توسعه حفاظت دریانوردی واشنگتن و همچنین تحمیل هزینههای حیثیتی بر لندن از سوی ایران آن هم در ماجرای آزادسازی این ابرنفتکش، سرانجام لندن تسلیم خواستههای واشنگتن شود. به ویژه اینکه همسویی و قرابتی میان بوریس جانسون و ترامپ در قبال تهران ایجاد شده است. به این ترتیب و در صورت اغوای لندن از سوی واشنگتن، بعید نیست که ابعاد این بحران گسترش یابد. این احتمال در شرایطی در حال قوت گرفتن است که نشانههایی از سوی تهران بابت آزادسازی کشتی استینا ایپمرو مشاهده و مخابره نشده است. حال اگر عزم ایران در تداوم توقیف کشتی انگلیسی جدی باشد، غیرمنتظره نیست که لندن بخواهد در پروژه آزار و ایذای ایران با واشنگتن همراه شود. این وضعیت به معنای تداوم بحران خواهد بود و باید منتظر ماند و دید که واشنگتن و لندن چگونه میتوانند از فردای آزادی از حرکت آدریان دریا به سوی مدیترانه جلوگیری کنند؟
* کارشناس مسائل بینالملل

لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد