تصمیمات متناقض، انتظارات متناقض

تناقض در تصمیم‌گیری‌ها و نحوه اطلاعات در بخش ارزی کشور باعث شده تا بازار هر لحظه تنش‌های مختلفی را تجربه کند.

از قرار معلوم دولت در مورد ارز می‌خواهد سیاست‌های متفاوتی را اعمال کند. حرکت به سمت ارز تک‌نرخی، تغییر نرخ ارز مرجع و اولویت‌بندی کالاها برای دریافت ارز دولتی تا اینجای کار از تریبون‌های مختلف اعلام شده و به دنبال آن بازار با تاثیرات منفی روبه‌رو شده است.

در اینکه سیاست‌های ارزی نقش مهمی در آینده بازار دارد شکی نیست اما تناقض در اعلام این سیاست‌ها برخلاف روال عادی و قوانین بازار است. اگرچه سیاست‌های متناقض که فعلا گریبان ارز را گرفته مختص امروز نیست و در گذشته نیز شاهد چنین تناقض‌گویی‌هایی بوده‌ایم اما در این شرایط از مسوولان و تصمیم‌گیران انتظار چنین رفتاری که منجر به آشفتگی بازار شود، نمی‌رود. به جرات می‌توان گفت که مهم‌ترین عامل تنش‌های موجود در بی‌ثباتی تصمیم‌گیری‌های ارزی است.

اگر نگاهی به بخشنامه‌های ارزی دولت بیندازیم می‌بینیم که از خردادماه سال ۹۰ تا خردادماه امسال ۵۴ بخشنامه ارزی صادر شده که هر کدام به نوبه خود با دیگری در تضاد است با این حال پیش‌بینی کارشناسان حاکی از آن بود که سیاست‌های ارزی متناقض به ته خط برسد که این اتفاق تا به امروز رخ نداده است به همین دلیل شاهد افزایش ۲۰۰ تومانی نرخ دلار ظرف سه تا چهار روز اخیر هستیم.

 زمانی که بانک مرکزی از افزایش قیمت دلار ۱۲۲۶ تومانی خبر داد بازار را چنان به تکاپو انداخت که مجددا بخشی از سرمایه‌های سرگردان جذب این بازار شد اما حالا شاهد مخالفت برخی مسوولان با این سیاست هستیم در همین راستا موج جدیدی از نگرانی‌ها هم در میان مردم و هم در میان فعالان اقتصادی به راه افتاده، موجی که می‌تواند بازار را دوباره به همهمه و آشفتگی سوق دهد که در صورت روی دادن این اتفاق مسوولان باید دوباره به فکر راهکاری

 هیجان‌انگیز- غیرمنطقی- برای بازگرداندن ثبات باشند.

بدیهی است که دولت می‌خواهد از تب بازار کم کند اما توسل به روش‌های ناپخته تبعات جبران‌ناپذیری به‌جا خواهد گذاشت.

در حال حاضر بسیاری از فعالان بازار به دلیل آینده مبهم ارزی دست از کار کشیده‌اند و در سردرگمی به‌سر می‌برند این در حالی است که اگر تصمیمات اتخاذ شده بعد از انجام کار کارشناسی اعلام می‌شد شاهد چنین نتایجی نبودیم. درست آنچه در همه جای دنیا اتفاق می‌افتد در کشورما عکس آن رخ می‌دهد. اعلام تصمیمات کارشناسی نشده و پس از آن نقض و زیر سوال رفتن آن در وهله اول باعث بروز تقاضای غیرواقعی در بازار و نوسان لحظه‌ای قیمت‌ها می‌شود، اتفاقاتی که بعد از سال جدید به صورت سریال‌وار مشاهده کردیم و جز نابسامانی‌های موجود چیزی ندیدیم.

اصولا مهم‌ترین عاملی که آرامش بازار را رقم می‌زند ثبات در سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌گیری‌هاست که ما آن را در وضعیت فعلی نمی‌بینیم.