3 - 02 - 2021
تنهایی استراتژیک ایران در جهان امروز
کشور ایران به طور کلی درمیان کشورهایی قراردارد که سابقه کهن دشمنی با ایران دارند. ایران در غرب با ترکیه و جمهوری آذربایجان در شمال روبهروست و در شرق هم با پاکستان روبهروست و به طور کلی ایران با همسایگانی احاطه شده که اگر دشمنی فعالی با ایران نداشته باشند، اما نظر خوبی هم به ایران ندارند. از این نظر مشکل است که دیدگاهی را که فقط به دنبال تکیه کردن به همسایگان در ایران است، به طور کامل مورد پذیرش قرار داد. البته نیاز به تعامل و رابطه با همسایگان است و این موضوع بدیهی است، اما ایران باید در شرایطی با همسایگان رفتار کند که آنها نیز خواهان این روابط خوب باشند و نه این که فقط از ایران استفاده ابزاری برای اهداف خودشان داشته باشند. مساله دیگر این که اهمیت ایران طی حدود ۳۰۰ سال گذشته این بوده که به عنوان یک حائل برای قدرتهای بزرگتر اهمیت داشته است و در دوران قرن ۱۹ امپراطوری روسیه و انگلیس و بعد از جنگ جهانی دوم نیز رقابت بلوک شرق و غرب در منطقه داشتهاند. این وضعیت به ایران امنیت داد، اما ضررهایی نیز داشت و هیچکدام از این دولتها نمیخواستند که ایران تحت سلطه دیگری قرار گیرد و این ویژگی استراتژیک ایران است. ایران همیشه بالقوه مانده و بالفعل نشده و این امکان را داشت که به عنوان یک قدرت متوسط در منطقه حضور داشته باشد. قدرتهای بزرگ هیچ وقت قدرتهای میانه را دوست ندارند، چون برایشان رقیب منطقهای میشود. مثلا ترکیه که قدری موقعیت بهتری پیدا کرده با تقابل دیگر قدرتهای بزرگ روبهرو میشود.
فروپاشی شوروی به زیان ایران شد
یکی از مهمترین اتفاقات بینالمللی، فروپاشی شوروی بود و باید قبول کرد که آن طوری که شایسته است این موضوع مورد توجه قرار نگرفته و اثر این فروپاشی در موازنه قدرت بینالمللی به خوبی مورد ارزیابی قرار نگرفته است. فروپاشی شوروی صد در صد به ضرر ایران بود. این فروپاشی موازانه بینالمللی را به هم زد. گرچه این مبارزات در دوره جنگ سرد پیش میرفت، ولی هم شوروی و هم آمریکا خود را در موقعیتی میدیدند که خود را در منطقه مهار کنند و تا حدی از دخالتهای زیاد مستقیم و بهویژه نظامی پرهیز میکردند. حتی قبل از فروپاشی شوروی این موضوع بسیار مهم بود. آمریکا در جریان جنگ اول خلیج فارس پس از حمله عراق به کویت، اگر شوروی روی کار بود، این دخالت نظامی را نمیکرد. حتی در ۱۰ تا ۱۵ سال اول پس از فروپاشی شوروی آمریکا از دخالت نظامی پرهیز میکرد، اما پس از ۱۱ سپتامبر شرایط برای آمریکا تغییر کرد. عضو شورای روابط خارجی آمریکا در ادامه یادآور شد: مساله دیگر این که در دهههای اول و دوم غرب به ویژه اسراییل که در همه این سیاستها اثرگذار بوده است که شاید چندان به این موضوع توجه نشده است و به نفوذ این کشور توجه نشده است و اینها به دنبال دشمنی با یک «دیگری» بودند که بتوان از آن استفاده کنند و ایران همان «دیگری» شد که برای دشمنی مورد نیاز این کشورها بود که با توجه به خطر واقعی یا ساختگی این خطر مشروعیت پیدا کرد.
تغییر در خاورمیانه
استاد دانشگاه جورج تاون تاکید کرد: آمریکاییها پس از شوروی آمدند با سیاست مداخلهجویانهای، ماهیت حکومتهای خاورمیانه را تغییر دهند و مسائل تغییر رژیم که در عراق شروع شد و در لیبی و دیگر جاها ازجمله در سوریه دنبال شد و برخی از این سیاستها عملی شد و اسراییل از همه این شرایط بهره برد، از جمله عراق تا چند سال آتی یک قدرت موثر در منطقه نخواهد بود و فقط به دنبال همکاری با برخی دیگر از کشورهای عربی خواهد بود. سوریه هم یک دولت شکستخورده است و لیبی هم وضعیت خوبی ندارد و مصر هم مانند پلنگ بی دندان است و نمیتواند کاری کند، اما فعلا نمیتوانند ترکیه را به دلیل موقعیت این کشور در دریای سیاه و مدیترانه چندان تغییر دهند. وی افزود: اسراییل به ایران هم طوری نگاه میکند که گویی تل آویو ایران را تنها رقیب خود میبیند که همچنان سرپا ایستاده است. خوشبختانه وسعت ایران و پیچیدگیهای آن نوعی عامل بازدارنده است و این باعث میشود اگرچه شاید حمله به ایران آسان باشد، اما هضم ایران آسان نخواهد بود و مشکلات بزرگتری را برای دشمنان آن ایجاد خواهد کرد. آن سیاستی که الان از طرف اسراییل در پیش گرفته شده و در عصر ترامپ هم دنبال شده، سیاستی یک روزه نیست و یکروزه ایجاد نشده است.
ایران تنهاست
وی افزود: ایران موقعیت خاصی در خاورمیانه دارد و ایران چه از نظر جغرافیایی و چه فرهنگی موقعیت قابل توجهی در منطقه دارد. در نشستی که به تازگی به میزبانی یک موسسه قطری برگزار شد، همه سوالات حول این محور بود که ایران در سوریه چکار خواهد کرد؟ در عربستان چکار خواهد کرد؟ چرا ایران در کار کشورهای عربی دخالت میکند؟ و… این را توضیح دادم که آنچه در منطقه عربی میگذرد بر ایران هم تاثیر میگذارد و ایران نمیتواند در برابر این تحولات در کشورهای عربی ساکت باشد و ایران بدون توجه به ماهیت نظام میباید به یکسری مسائل امنیتی توجه کند. استاد دانشگاه جورج تاون تأکید کرد: ایران تحولات منطقه را باید جدی بگیرد. موضوع عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسراییل از همان زمان پس از فروپاشی شوروی آغاز شد و کنفرانس صلح مادرید در سال ۱۹۹۳ برگزار شد و از همان زمان تلاش شد کشورهای خاورمیانه وادار به پذیرش اسراییل شوند. برقراری روابط میان امارات و بحرین با اسراییل قابل توجه است و البته هنوز عربستان مسیر رسمی عادیسازی روابط با اسراییل را طی نکرده و شاید بخواهد این موضوع را به عنوان یک کارت در دولت بایدن در اختیار داشته باشد تا ریاض خواستههای خود علیه ایران را به دولت بایدن در برابر شناسایی اسراییل بقبولاند. وی تصریح کرد: مشخص است که این تحولات ایران را تضعیف خواهد کرد. تکنولوژی اسراییل و پول امارات باعث قدرتمندی بیشتر آنها خواهد شد و اثر بسیار منفی بر ایران خواهد گذاشت. اعراب ایران را دوست ندارند و این موضوع را شخصا حتی در محیط دانشگاهی درک کردهام. ایران نزدیکی اعراب و اسراییل را باید جدی بگیرد.
منبع – پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد