7 - 01 - 2024
تهران در مسیر آشتی با قاهره
ثبات منطقهای به دنبال برقراری مجدد روابط بین ایران و عربستان سعودی، ممکن است مصر و اردن را به فکر نزدیک شدن به ایران وادار کند. سایت specialeurasia در مقالهای با قلم
«سیلویا بولتوک» نوشت: پتانسیل غیرمنتظره برای پیشرفت دیپلماتیک بین ایران و مصر ریشه در تغییر پویاییهای منطقهای دارد، به ویژه در رویکرد تجدیدنظرشده مصر در قبال سوریه تحت ریاستجمهوری السیسی و روند آشتی گستردهتر بین ایران و عربستان سعودی. اگرچه دو کشور فاقد همسویی ایدئولوژیک هستند، اما منافع مشترک منطقهای به عنوان نیروی محرکه برای چشمانداز بهبود روابط در حال ظهور است. ترجمه متن مقاله در ادامه میآید.
تماس تلفنی اخیر بین «ابراهیم رییسی» رییسجمهوری ایران و «عبدالفتاح السیسی» رییسجمهوری مصر، لحظه مهمی را نشان میدهد که بر ظهور بالقوه فصل جدیدی در روابط ایران و مصر تاکید میکند.
این تحول در پسزمینه روابط نزدیک بین تهران و ریاض- یک تغییر منطقهای مهم – رخ میدهد. علاوه بر این خاورمیانه با بحران عمیق ناشی از درگیری اسرائیل و فلسطین دستوپنجه نرم میکند که با عملیات نظامی تلآویو در نوار غزه تشدید شده است. گفتوگوی رهبران حاکی از ارزیابی مجدد استراتژیک روابط در مواجهه با این شرایط چالشبرانگیز است که به تلاشهای مشترک برای رسیدگی به نگرانیهای مشترک منطقهای و تقویت ثبات در خاورمیانه ناآرام اشاره دارد.
روابط ایران و مصر از زمان انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ قطع بوده و تنها ۱۱ سال بعد در سطح کاردار از سر گرفته شده است. علیرغم خوشبینی اولیه در دوران رهبری اخوان المسلمین مصر، اختلافاتی بر سر حمایت ایران از بشار اسد ظاهر شد. ابراهیم رییسی در تاریخ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۳ در تماس تلفنی با عبدالفتاح السیسی رییسجمهوری مصر، انتخاب مجدد وی را تبریک گفت. گفتوگو میان این دو نهتنها موضوعات دوجانبه بلکه وضعیت حساس نوار غزه را نیز دربر میگرفت که نشاندهنده پویاییهای ژئوپلیتیکی در حال تحول در منطقه است.
خاورمیانه، ایران و مصر
پتانسیل غیرمنتظره برای پیشرفت دیپلماتیک بین ایران و مصر ریشه در تغییر پویاییهای منطقهای دارد، به ویژه در رویکرد تجدیدنظرشده مصر در قبال سوریه تحت ریاستجمهوری السیسی و روند آشتی گستردهتر بین ایران و عربستان سعودی. اگرچه دو کشور فاقد همسویی ایدئولوژیک هستند، اما منافع مشترک منطقهای به عنوان نیروی محرکه برای چشمانداز بهبود روابط در حال ظهور است.
در میان این تحولات، نقطه کانونی در خاورمیانه وضعیت نوار غزه است، جایی که هدف عملیات نظامی اسرائیل ریشهکن کردن حماس و جهاد اسلامی فلسطین در پی حملات سازماندهیشده توسط جنبش مقاومت اسلامی در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ است. با توجه به حمایت تاریخی ایران از آرمان فلسطین و نگرانیهای امنیتی اخیر در منطقه، برخورد احتمالی تهران و تلآویو تهدیدی مهم برای ثبات خاورمیانه است.
پیامدهای امنیتی فراتر از بازیگران درگیر خواهد بود و مصر در پیوند عواقب احتمالی قرار دارد. مصر با داشتن مرز مشترک با اسرائیل و نوار غزه، مستقیما تحت تاثیر هرگونه تشدید درگیری بین ایران و اسرائیل قرار خواهد گرفت، بنابراین نوسازی روابط بین تهران و قاهره یک بعد استراتژیک پیدا میکند و به طور بالقوه به عنوان عاملی بازدارنده برای ادامه عملیات نظامی اسرائیل علیه نیروهای ایرانی در خاورمیانه عمل میکند.
در مقابل بهبود روابط ایران و مصر این پتانسیل را دارد که به ثبات منطقهای کمک کرده و همکاری در جهان عرب و مسلمان را تقویت کند. پویاییهای در حال تحول در این چشمانداز پیچیده ژئوپلیتیکی بر پیوستگی کشورهای خاورمیانه و تعادل ظریف مورد نیاز برای هدایت ثبات منطقه تاکید میکند. بازگشایی بالقوه گذرگاه رفح چالشی چندوجهی برای مصر به همراه دارد و خطرات مرتبط با پویایی پیچیده منطقهای و موقعیت ظریف رییسجمهوری السیسی بین متحدان غربی و اتحادیه عرب را به دنبال دارد.
نگرانی در مورد نفوذ حماس در میان آوارگان فلسطینی با توجه به روابط تاریخی بین حماس و اخوان المسلمین، نهادی که در زمان به قدرت رسیدن السیسی با مخالفت روبهرو شد، لایهای از پیچیدگی را اضافه میکند. مصر با ایجاد توازن ظریف بین تعهدات منطقهای و نگرانیهای امنیت داخلی باید به دقت پیامدهای بالقوه تسهیل دسترسی به نوار غزه را بررسی کند.
نزدیکی پیشبینیشده بین ایران و مصر، بعد دیگری را ایجاد میکند و شبح تشدید تنشها با اسرائیل را افزایش میدهد. تلآویو ممکن است در پاسخ به تهدیدات متصور برای منافع خود، استراتژی تهاجمی را تدوین کند که هم حضور نظامی ایران در خاورمیانه و هم نفوذ مصر در فلسطین را هدف قرار دهد. برخورد تلآویو و قاهره که ناشی از افزایش همکاریهای ایران و مصر است، میتواند خطرات ژئوپلیتیک منطقهای را تشدید کند و پیامدهای گستردهای برای لجستیک و حملونقل محلی داشته باشد. چنین تحولاتی ممکن است اثر موجی داشته باشد و بر منطقه وسیعتر اوراسیا تاثیر بگذارد و رویکردی ظریف را جهت کاهش پیامدهای احتمالی ضروری کند.
تحلیل سناریوهای روابط ایران و مصر
سناریوی خوشبینانه این است که تلاشهای دیپلماتیک و میانجیگری منطقهای به ثمر نشست و راه را برای بهبود تدریجی روابط ایران و مصر هموار کرد. این مسیر مثبت میتواند کمک قابلتوجهی به افزایش ثبات در خاورمیانه کند. قاهره که در موقعیت راهبردی بین تهران و تلآویو قرار دارد، ممکن است نقش میانجی را برعهده بگیرد و گفتوگو را تقویت و از وخامت بیشتر در منطقه جلوگیری کند. همسویی موفقیتآمیز منافع دیپلماتیک نهتنها میتواند تنشهای موجود را خنثی کند، بلکه چارچوبی برای همکاری ایجاد میکند که پتانسیل تاثیر مثبت بر پویاییهای منطقهای گستردهتر را دارد.
سناریوی ادامه وضعیت موجود علیرغم تبادلات دیپلماتیک اولیه: پیشرفت اساسی در روابط ایران و مصر دستنیافتنی است و هر دو کشور رویکردهای محتاطانه خود را حفظ میکنند. فقدان بهبود ملموس ممکن است ناشی از اختلافات مداوم، پیچیدگیهای منطقهای مداوم یا عدم تمایل به مصالحه در مورد مسائل کلیدی باشد. این سناریو حاکی از ادامه وضعیت موجود با چشمانداز محدود برای پیشرفتهای قابل توجه در روابط دوجانبه است که منطقه را در وضعیت نامشخص قرار میدهد.
سناریوی منفی یعنی تشدید تنشهای منطقهای که عمدتا ناشی از مسائل حلنشده مانند گذرگاه رفح است. این تشدید نهتنها چشمانداز بهبود روابط ایران و مصر را مختل میکند بلکه منجر به افزایش بیثباتی در خاورمیانه میشود. پیامدهای چنین بیثباتیای میتواند فراتر از بازیگران فوری باشد و به طور بالقوه کل زمینه ژئوپلیتیکی در خاورمیانه را در هرج و مرج فرو ببرد. این به نوبه خود ممکن است محیط مساعدی برای ظهور گروههای تروریستی و شرکتهای نظامی خصوصی باشد و چالشهای امنیتی را در سراسر منطقه تشدید کند.
تغییر در موضع اتحادیه عرب در قبال سوریه و ایران
باید گفت بازگشایی بالقوه گذرگاه رفح چالشی پیچیده برای مصر ایجاد میکند و تعادل ظریف بین پویایی منطقه و نگرانیهای امنیت داخلی را دنبال میکند. روابط تاریخی بین حماس و اخوانالمسلمین لایههایی از پیچیدگی را میافزاید و نیازمند بررسی دقیق در تسهیل دسترسی به نوار غزه است. نزدیکی پیشبینیشده بین ایران و مصر بعد دیگری را ایجاد کرده که احتمالا تنشها با اسرائیل را تشدید میکند. برای کاهش این خطرات، نظارت مستمر بر چشمانداز ژئوپلیتیکی در حال تحول برای انطباق و واکنش موثر به رویدادهای در حال ظهور ضروری است.
از منظری گستردهتر، اخیرا دو روند حساس در خاورمیانه ظهور کرده است: تغییر در موضع اتحادیه عرب در قبال سوریه و ایران. بلوک عربی اکنون رویکردی واقعی را دنبال میکند که مبتنی بر عملگرایی و منافع اقتصادی است. غلبه بر اصطکاک بین برخی از کشورهای عربی و ایران برای ثبات و توسعه منطقه ضروری است. در مورد تهران، این سناریوی جدید کاملا با استراتژی «حسن همجواری» دولت رییسی همخوانی دارد. این استراتژی مبتنی بر تلاشهای دیپلماتیک شدید برای ایجاد ارتباطات حیاتی و تقویت روابط دوجانبه با کشورهای قفقاز، آسیای مرکزی و خاورمیانه است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد