12 - 03 - 2023
تهران و ریاض در مسیر تنشزدایی
دکتر صلاحالدین هرسنی*
تا قبل از واسطهگری چین، روابط تهران- ریاض به واسطه حمله به سفارت و کنسولگری عربستان در تهران و مشهد، روابط دو کشور مبتنی بر تنش فزاینده در چارچوب رقابتهای منطقهای در منطقه پرآشوب غرب بوده است. تعقیب راهبرد وهابیت و سلفیگرایی، تعقیب توسعه بحران و جنگهای نیابتی از سوی عربستان و در مقابل تعقیب گفتمان هلال شیعی و راهبرد نفوذ و عمق استراتژیک در چهار پایتخت کلیدی منطقه غرب آسیا از سوی ایران، از جمله دلایل و اسباب و علل منازعه و تنش در روابط تهران- ریاض بوده است. حالا و در شرایطی که به نظر میرسید پنجرههای دیپلماسی برای پایان دادن به هفت سال تنش در روابط تهران- ریاض بسته است، چین با به دست گرفتن ابتکارات دیپلماتیک که سفر اخیر ابراهیم رییسی به چین جانمایه آن بوده است، شاهد آب شدن یخ روابط تهران- ریاض هستیم. قطعا با ازسرگیری روابط تهران- ریاض دو کشور میتوانند ضمن همکاری و راهبردهای سازنده به جای رقابتهای غیرسازنده، به تنشزدایی و برقراری ثبات و نظم سیاسی جدید در منطقه کمک کنند. این شرایط یعنی ازسرگیری روابط تهران- ریاض و ترمیم و بازسازی روابط بیش از همه بیشترین تاثیر را بر بزرگترین کانون و محل مناقشه مورد نظر تهران- ریاض یعنی یمن خواهد گذاشت. واقعیت آن است که یمن بزرگترین کانون جنگهای نیابتی ایران و عربستان بوده و اگر این رابطه به پایداری برسد، قطعا بزرگترین معضل بیثباتی منطقه یعنی تنش فزاینده تهران- ریاض نیز به پایان خواهد رسید. البته ابتکار دیپلماتیک چین در ازسرگیری روابط تهران- ریاض همه فواید و مطلوبیتهای برقراری تهران- ریاض نیست. قطعا ترمیم در روابط تهران- ریاض مورد استقبال سایر مجموعههای عربی به ویژه امارات متحده عربی و بحرین قرار خواهد گرفت. در واقع ابتکار دیپلماتیک پکن این امکان را فراهم میآورد که همچون گذشته سناریوی مهار و انزوای ایران در کنار سناریوی ایرانهراسی به پایان برسد. البته هرگونه امید به پایداری در روابط تهران- ریاض بسته به آن است که چه تهران و چه ریاض نخواهند به حوزه منافع ملی و امنیتی خود ورود کنند. طبیعی است که هرگونه ورود به حوزه منافع ملی، شرایط این دو کشور را به وضعیت گذشته خود یعنی تنش فزاینده میرساند. اگرچه برقراری روابط دیپلماتیک ریاض- تهران آن هم بعد از یک دوره پرتنش میتواند یک اتفاق و رویدادی مناسب باشد، اما لازم است که تهران نیز بخواهد مشکلات منطقهای خود با ریاض و مجموعه تحت ائتلاف او یعنی امارات و بحرین را در شرایط جدید حل کند. نکته آن است که برخی از بازیگران تحت ائتلاف ریاض مانند ابوظبی و منامه نیز با سیگنالهای مثبت ریاض برای برقراری با تهران موافقت نشان دادهاند و بر ضرورت تنشزدایی و برقراری ثبات در منطقه در شرایط حاضر تاکید کردهاند، چراکه بیثباتی و تنش جاری در هندسه ژئوپلیتیک غرب آسیا ناشی از رقابتها و تضاد ژئوپلیتیکی ریاض- تهران در منطقه است و به نظر میرسد اگر روابط دیپلماتیک ریاض- تهران برقرار شود، قطعا تنش و بیثباتی موجود در منطقه نیز به موازات آن به پایان میرسد. شاید این روابط و حل چنین منازعهای بتواند از سطح ائتلافسازی از سوی مجموعههای عبری- عربی علیه ایران بکاهد. افزون بر همه این موارد ترمیم در روابط تهران، نزدیکی ریاض و تهران به طور قابل توجهی نظم سیاسی موجود منطقه را تغییر خواهد داد و مجموعهای از برندگان و بازندگان جدید را ایجاد میکند. در این میان میتوان بزرگترین بازنده این روابط را اسراییل به ویژه در عصر قدرتیابی دوباره نتانیاهو دانست. در شرایطی بازنده شدن تلآیو بیشتر جلوه مینماید که تهران و ریاض بخواهند در شرایط جدید و در عصر همگراییها به بهبود روابط خود ادامه دهند.
* کارشناس مسائل بینالملل
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد