12 - 07 - 2022
توسعه بدون حکمرانی
«جهانصنعت»- جدیدترین کتاب دکتر محمد قلی یوسفی تحت عنوان «به سوی توسعه بدون حکمرانی» در دست چاپ بوده و قرار است به زودی راهی بازار کتاب شود. در پشت جلد این کتاب آمده است:
«دکتر محمد قلی یوسفی استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی است که ضمن تدریس در دانشگاههای مختلف کشور، در سمینارهای داخلی و خارجی مشارکت فعال و مستمر دارد. وی صاحب تالیفات بسیاری است که شامل مقالات علمی متعدد و کتابهای ارزشمند در زمینههای مختلف اقتصادی است. از جمله آثار این اقتصاددان، میتوان به کتاب «صنعتی شدن و سیاستهای تجاری کشورهای عضو اپک» (به انگلیسی)، «مسائل صنعتی اقتصاد خرد»، «اقتصاد صنعتی»، (در دو جلد)، «بنیانهای نهادی اقتصاد آزاد»، «استراتژیهای رشد و توسعه اقتصادی»، «خطاهای فکری علم اقتصاد»، «معرفتشناسی علم اقتصاد» و «تکامل و توسعه» اشاره کرد. وی در ارائه تحلیلهای جدید خود «عقلانیت ساختگرا» و «نظامهای مداخلهگرایانه» را به چالش کشیده است. کتاب حاضر، جدیدترین اثر او است که در اختیار فارسیزبانان قرار میگیرد.
«به سوی توسعه بدون حکمرانی» کتابی است که در آن نویسنده، «توسعه» را یک فرآیند تکاملی خودانگیخته تعریف میکند که بینیاز از حکمرانی است و نمیتوان آن را از بالا به پایین مهندسی و یا از خارج به داخل تزریق کرد. او توضیح میدهد که دولت فاقد انگیزه و دانش لازم برای مدیریت اقتصاد است و هرگز نمیتواند همان نقشی را ایفا کند که کارآفرینان خصوصی و مالکیت فردی در بازار آزاد به صورت خودانگیخته انجام میدهند. از این رو، تاکید میکند که باید از مداخله دولتها در مسائل اقتصادی به طور جدی اجتناب شود. گفته میشود تمایل هر دولت حداقلی بر این است که به دولت حداکثر تبدیل شود. نویسنده جامعه انسانی را در مشابهت با علم زیستشناسی، به مثابه یک ارگانیسم، ترسیم میکند که از طریق یک فرآیند تقلید و یادگیری اجتماعی، مناسبترین نهادهای فکری و فرهنگی را گزینش میکند و نظمی را برقرار میسازد که در آن فعالیتهای نفعطلبانه افراد به صورت خودانگیخته و بدون نیاز به نظارت و یا طرح انسانی، همگرا میشود و به صورت تکاملی رشد و توسعه مییابد.»
دکتر محمد قلی یوسفی درباره این کتاب و معرفی آن شعری سروده است که در ادامه میخوانید:
نمودم تلاشی بر گدار غریب/ که با شعر توصیف کنم این کتاب جدید
نوشتم کتابی با عشق و جان / که کارم درخت «تکامل» در آن
زدوید و شوید از این سرزمین/ غرور و تعصب و تبعیض و کین
به خواننده هدیه دهم این کتاب/ کند رفع از تشنگی چون ز آب
عنوان کتاب دارد پیامی/ «به سوی توسعه بیحکمرانی»
که توسعه باشد «خودانگیخته »/ نه یک محصول «تراریخته»
ندارد توسعه از خود نشانی/ که توجیهی بود بر حکمرانی
که هرجا که دولت دخالت کند/ نشاید که دردی را درمان کند
نه انگیزه دارد که ابداع کند/ نه آن دانشی را که اصلاح کند
بههم میزند نظم بازار را/ زشاخص بیندازد هر معیار را
زیان آورد سعی به تسکین کند/ ز فرد سلب آزادی و رای به تمکین کند
نه طینت نه نیت ثمرساز است/ نه دستور بالا به پایین کارساز است
نه برنامه و طرح لازم بود/ نه جراح و قصاب، کارکن بود
نه سنجش میسر بود کار را/ نه بیآن انگیزه باشد فعال را
چو بازار باشد شاخص راهنما/ ندارد سیاست در آن جایگاه
چو بازار شد شاخص رهنما/ نشاید چنین حکم و جور و جفا
چو هردو برند نفع زیک معامله/ درشتی و کین یا دغل نادره
که بازار ندارد یک طرح خاص/ ولی نظم بازار بر همه آشناست
هرآنکس کند کار از روی کیش/ برآرد نیاز دگر هم چو خویش
نه جاهل و فاسد شود حکمران/ نه خاطی و اوباش شود در امان
تکامل ندارد نقشهای پیش راه/ جز آزادی و حقوق بشر رهنما
درونزا، بیهدف، بههم ریخته است/ چراکه تکامل خودانگیخته است
بر رفتار انسان نباشد «فیزیک» رهنمای/ که دانش «زیستی» بسی رهگشاست
که انسان ندارد بر محیط کنترل/ که سازد «تعادل» به دلخواه خود
«رقابت» که در جنگل هست کارزار/ بقاء حیات است بر جاندار
تمدن به همکاری است و تقسیم کار/ گر آزاد باشد انسان در کسبوکار
که هست کار علم کشف اسرارها / نه خلق از علق رفتار انسانها
چون الباب با فرهنگ همزاد است/ تصور برون کن که عقل آزاد است
مپندار که انسان کامل بود/ که این جهل ذاتی با آن بود
بپرهیز از نخوت عقل و دین/ که افراط در آن است و تفریط در این
چونقصان باشد در انسان سرشت/ به تقلید پوید ره سرنوشت
بیاموزد انسان در این کوره راه/ گرش مختار باشد و آزادهخواه
تو منگر به تبعیض و رانت این زمان/ که قانون ز عرف است تنها نشان
چو قانون شود در عمل رهنما/ زگردون ببارد عدل و داد و صفا
که تبعیض در کار و توزیع مال/ فزونی کند فقر را سال به سال
خطابم به سیاس دانش پژوست/ بکوشند و تبدیل کنند دشمن به دوست
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد