17 - 09 - 2024
توسعه صنعتی با تحریم ممکن نیست
«جهانصنعت»- در شرایطی که موتور اقتصاد صنعتی جهان سریعتر از هر زمان دیگری درتاریخ در حال حرکت است و کشورهای پیشتاز بدون ثانیهای مکث در حال افزایش فاصله خود با دیگر کشورها هستند، گهگاهی باید لحظهای تامل کرد و این سوال را پرسید که کجای مسیر ایستادهایم؟ آیا در مسیر درست هستیم یا باید با یک تغیر جهت اساسی پیش از اینکه فاصلهمان با رقبا از آنچه هست بیشتر شود راهکار دیگری را پیش بگیریم؟ یا حتی با فرض اینکه مسیرمان تا اینجای کار درست بوده است، زمان و امکان رسیدن به پیشتازان حوزه را داریم یا باید وقت و سرمایهمان را در جای دیگری به بگذاریم؟
توسعه صنعتی از شیرینترین اتفاقاتی است که میتواند برای نظام اقتصادی یک کشور رخ دهد و به نوعی تضمینی است بر موفقیت کشور در اکثر حوزههای دیگر، اما زمانی که سالهاست هر مسیری را میرویم به در بسته میخوریم باید چه کنیم؟ آیا همچنان باید به آزمونوخطا بپردازیم یا ایراد کار ریشهایتر از این حرفهاست؟ «جهانصنعت» در گفتوگو با آلبرت بغزیان، کارشناس مسائل اقتصادی تلاش دارد تا به این سوالات پاسخ دهد.
صنعت واژهای غیرقابل حذف
بغزیان در پاسخ به اینکه آیا اصولا امکان توسعه کشور بدون توسعه صنعتی وجود دارد، گفت: جهان امروز به مکانی تبدیل شده است که نمیتوان در آن حوزهای را نام برد که تماما غیرصنعتی باشد. برای مثال، کشاورزی را در نظر بگیرید؛ بستهبندی، ماشینآلات، حملونقل و امثالهم باعث شدهاند که کشاورز نیازمند بخش صنعت در کشور باشد.
وی ادامه داد: در اینجا دوعامل ماده اولیه و صنعتی شدن سرنوشتساز هستند. در بحث مزیتها بیشتر با وجود ماده اولیه در کشور طرف هستیم، مانند نفت و گاز که به وفور در کشور ما یافت میشود. هرچند قابل ذکر است که بسیاری از کشورها بدون داشتن این مزیت باز به سمت توسعهیافتگی حرکت کردهاند.
هاب منطقه
بغزیان در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان بدون تمرکز روی صنعت و با تمرکز روی فعالیتهای بازرگانی و تجاری در ایران به توسعه رسید، گفت: در بحث جایگزینی تجارت به جای صنعت به عنوان فاکتور توسعه این سوال بهوجود میآید که دقیقا چه چیزی را باید بفروشیم؟ همانطور که در بالا مثال زدم، پیشرفت در حوزههایی مانند کشاورزی هم بدون تقویت بخش صنعت ممکن نیست. برای تقویت بازرگانی ما باید مازاد تولید را در بازارهای خارجی عرضه کنیم و به جایش چیزی را که در آن مزیتی نداریم به کشور وارد کنیم و یکطرفه بودن این عمل هم ممکن نیست.
وی ادامه داد: اگر بحث از تجارت این است که کشور محل تبادل کالا میان کشورهای ثالث باشد با روندی مانند دبی اولیه طرف هستیم که به عنوان یک هاب منطقه برای توزیع کالا میان دیگر کشورها مطرح بود. میآمدند و از آن به عنوان انبار کالاها استفاده میکردند و سپس در کشور مقصد توزیع میشد. هرچند در حال حاضر خود دبی هم به سمت تولید رفت و از این مرحله عبور کرد.
بغزیان افزود: این نوع تجارت که در آن بحث جغرافیا و مکان اهمیت دارد با یک منطقه به اندازه بندر چابهار یا مناطق آزاد تجاری نیز قابل انجام است و به کشوری به حد و اندازه ایران نیاز ندارد. ما در کشورمان منابع و مواد اولیه مانند نفت و گاز، معادن متعدد و امثالهم را داریم که هم میتوانیم به صورت خام و هم فرآوریشده صادر کنیم؛ مشخصا فرآوریشده گزینه بهتری است، چرا که بهای آن به جیب کارگر ایرانی میرود. زمانهایی نیز هست که ما تکنولوژی لازم را نداریم و آن زمان است که لزوم دعوت از نیروهای خارجی برای سرمایهگذاری و انتقال دانش به کشور مطرح میشود. خلاصه کلام اینکه اگر میخواهیم توسعه پیدا کنیم، سرمایهگذاری خارجی از
الزامات آن است.
ایران؛ کشور صد و صفر
بغزیان گفت: یکی دیگر از راههای تامین سرمایه لازم ابزار قدرتمند گردشگری است. من کشوری را سراغ ندارم که با محیط طبیعیاش توان جذب گردشگر را نداشته باشد؛ اگر عدهای به هوای هتلها و مراکز خرید عظیم و مدرن راهی ترکیه میشوند، عده دیگری نیز هستند که خواهان طبیعت بکر آفریقا و بیابانهای دستنخورده آن هستند. ما از غنیترین کشورهای جهان در داشتن جاذبههای گردشگری هستیم و از آثار باستانی گوناگون تا طبیعت بکر و منحصربهفرد برخورداریم، اما شاید دقیقا همین بحث است که ما را همیشه یک قدم عقب نگه میدارد.
وی افزود: اجازه بدهید توضیح دهم. ما در کشورمان امکانات و راههای مختلف برای توسعه داریم و میتوانیم از همه جوانب برای توسعهیافتگی استفاده کنیم، اما مشکل دقیقا همینجاست که میخواهیم از همهشان به یکباره استفاده کنیم! ما به این فکر نمیکنیم که کار را روی یکی از این راهها شروع و باقی را به چندین سال آینده موکول کنیم. دقیقا مانند اینکه همیشه در تلاشیم به جای تمرکز و بالا بردن کیفیت صرفا تعداد تولیدیهایمان را افزایش دهیم.
بغزیان درباره عدم پایبندی دولتها به برنامههای توسعه پیشین گفت: مشکل دیگر ما در عدم ثباتقدم دولتها در تکمیل برنامههای قبلی ریشه دارد. هر دولتی که روی کار میآید برنامه توسعه جدیدی را مطرح و مسیرش را عوض میکند؛ یکبار از درونگرایی صحبت کرده و یکی خواهان برونگرایی تست و دیگری مسیر تلفیقی را پیشنهاد میکند! وی درباره استفاده از ظرفیتهای بازرگانی داخلی گفت: در بحث جذب سرمایه از طریق بازرگانی داخلی، ما با کشورهای موفقی مانند چین و هند طرف هستیم که صرفا بازار داخلیشان خود یک بازار هدف میلیاردنفری است! این کشورها میتوانند با بازرگانی داخلی بهتنهایی خود را توسعه دهند، در حالی که این امکان برای کشور ما مقدور نیست. در داخل ما بخش فقیری داریم که حاضر به صرف کمترین هزینه اضافی نیست و مسلما با چنین وضعی نمیتوان سرمایه لازم برای توسعه را فراهم کرد و اینجاست که نیاز ما به بازارهای خارجی بیش از پیش نمود پیدا میکند.
بهانه نفرین منابع
بغزیان درباره امتیاز دارا بودن منابع گسترده و غنی در کشور چنین گفت: نکتهای که باید در تمام این موارد به آن گوشهچشمی داشته باشیم این است که ما روی منابع غنی نفت و گاز قرار داریم و با وجود تمام عقبافتادگیها در عرصه رقابتهای جهانی هنوز جای امید باقی است. این منابع میتوانند در نقش ماده اولیه کالاهای دیگر ظاهر شوند و به ما امکان فرآوری را میدهند یا میتوان با صادرات خام آنها سرمایه لازم برای سرمایهگذاری در دیگر بخشها را فراهم کرد.
او افزود: عدهای بحث نفرین منابع را پیش میکشند و میگویند اگر این منابع را از ابتدا نداشتیم وضعیتمان بهتر بود. به نظر من این سرپوش بر ناکارآمدی و عدم کفایت خودمان است که نتوانستیم از این نعمتها بهخوبی استفاده کنیم. نگاهی به میادین گازی مشترکمان با قطر بیندازید، متوجه میشوید همهشان در حال از دست رفتن هستند؛ این در حالی است که سالهاست حرف از توسعه میادین میزنیم.
بغزیان در همین رابطه گفت: نتیجه تمام حرفهای گفتهشده این است که کشور برای تمام برنامههای دور و درازش به سرمایه نیاز دارد و جذب سرمایه نیازمند ثبات سیاستی و از آن مهمتر ثبات سیاسی است. کشوری که در معرض انواع تحریمهای مختلف است، مسلما نمیتواند به برنامهریزی بلندمدتی برای توسعهیافتگی فکر کند، چراکه ابزار کسب سرمایه را در دسترس ندارد.
سیاست شکستخورده خودکفایی
این کارشناس مسائل اقتصادی گفت: در بحث خودرو کشورهایی که از ما عقبتر بودند مانند کره با بالا بردن ظرفیت صادراتیشان و تحویل بهاندازه و بهموقع توانستند بازارهای بینالمللی را تسخیر کنند، آن هم در حالی که ما هنوز برای تحویل خودرو به مصرفکننده داخلیمان قرعهکشی و سهمیهبندی میکنیم. مشخص است در این شرایط نمیتوانیم سفارش خارجی داشته باشیم و در اینجا این بحث به میان کشیده میشود که صرفا به اندازه نیاز داخلی و برای مصرفکننده داخلی خودرو تولید کنیم که میشود سیاست بهزعم من شکستخورده خودکفایی. خودکفایی یعنی دقیقا به اندازه نیاز داخلی تولید کنی و بفروشی و این چرخه را ادامه دهی؛ کاری که ما نتوانستیم انجام دهیم.
تحریم، قاتل ظرفیتها
بغزیان افزود: راهحلی که اینجا بهمیان میآید، شرکتهای بینالمللی هستند. کشورهایی مانند چین و روسیه صنایع بسیاری دارند که شرکتهای بینالمللی آنجا ایجاد و معافیتهای مالیاتی، مشوقها و سیاستهای مثبت تجاری به شکلی عمل کردهاند که حتی فردی مثل ترامپ نیز قانع شده است به آن تن دهد. سالها پیش ما پژوی فرانسه را داشتیم که پس از شدت گرفتن تحریمها به پایان کار خود رسیدند و در کنار آنها شرکتهای کرهای نیز بودند که امروزه اثری از آنها نیست.
وی در خاتمه سخنانش خاطرنشان کرد: نتیجهگیری تمام مباحث این است که صحبت از توسعه صنعتی در شرایط دستوپنجه نرم کردن با تحریمهای فعلی کشور تنها روی کاغذ ممکن است. ما شاید موفق به تولید شویم اما اینکه آیا آن کالا با کیفیت است یا خیر و اینکه آیا اصولا برایمان صرف دارد یا خیر، بحث دیگری است.

لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد