11 - 09 - 2017
تکرار سرنوشت راهآهن برای نفت
رضا فراهانی- مشکلات تیم نفت به هیچ عنوان قابل چشمپوشی نیست و هر روز به نوعی تغییر شکل میدهد. مالکان این تیم از سال گذشته تا فصل جاری چندین بار تغییر کردهاند و در پی آن تصمیم به جابهجایی مربیها گرفتهاند. ورود علی کریمی به تیم نفت را نیز در همین شلوغیهای تغییر مالکان شاهد بودیم. اما به هر روی کریمی به دلیل ضعفهای مدیریتی باشگاه، هوشمندانه از مربیگری این تیم فاصله گرفته بود و حاضر نشد به این کار تن دهد. این در حالی است که درخشان به هر دلیلی و به ناچار تصمیم گرفت مربیگری نفت را به عنوان یک تیم دچار چالش اما حاضر در لیگ برتر قبول کند. او با همه مشکلاتی که بر دوش تیم بود توانست تیم را تا مرحلهای پیش ببرد اما واگذاری تیم به مالکان جدید همه برنامهها را تغییر داد و به گونهای دیگر تصویر کرد. این تغییرات ناگهانی و با سرعت زیاد در یک تیم نهتنها به نفع نفت نیست بلکه از نظر رفتار ورزشی کشور به هیچ عنوان شایسته و قابل پذیرش هم نیست. مهمترین نکتهای که همیشه درباره تیم ریشهای نفت قابل توجه و تذکر بود، بازیکنسازی این تیم است. از آنجا که نفت در گروه باشگاههای بازیکنساز قرار داشت، از منظر نیرویی که برای باشگاههای دیگر تامین میکرد، اهمیتی ویژه داشت. این درحالی است که امروز به دلیل عدم نگاه کارشناسی در مدیریت تیم، همه پتانسیلهای آن در حال از دست رفتن است. بهانه اصلی اما درباره ضعف تیم نفت از جایی سرچشمه میگیرد که قرار بر خصوصیسازی تیمهای دولتی شد اما این بار آنچه بر تیم راهآهن گذشت پیشبینی میشود که در مورد تیم نفت هم رخ دهد و شاهد تکرار روند رو به نزول راهآهن در نفت باشیم. چنین روشی موجب از بین رفتن تیمهای پایهای خواهد شد که در نهایت به ضرر فوتبال کشور است.
اگر قرار به جدایی یک تیم از بخش دولتی و ورود آن به بخش خصوصی است باید همه مسایل آن مورد بررسی و توجه قرار گیرد. این بررسیها باید هم در بخش منابع مالی به طور جدی صورت گیرد و هم در بخش مدیریت یک باشگاه. این موضوع قابل پذیرش نیست که گروهی از نام یک باشگاه با هویت سوءاستفاده کنند. چنین وضعیتی در مدیریت یک تیم ریشهدار از منظر جهانی هم جلوه مناسبی برای ورزش کشور ندارد.
از سویی دیگر نباید فراموش کرد که تیمهای پرسپولیس و استقلال در مقابل تیمهایی مثل نفت و راهآهن در گذشته به سختی نتیجه کسب میکردند. همچنین نفت اگرچه در لیگ دسته یک حضور داشت، اما سالهای سال بازیکنسازی میکرد و گویا قدم گذاشتن نفت به لیگ برتر آغازگر مشکلات جدیتر برای این تیم بود. به هر روی لیگ برتر به همراه هزینههای سنگین، حواشی زیادی هم برای تیم ایجاد میکند.
همچنین نباید از این نکته هم به سادگی گذشت که مدتی قبل نمایندگان مجلس به هر دلیلی دامی برای تیم نفت پهن کرده بودند تا شرایطش را به شرایط صبا و پاس دچار کنند اما رسانهها اجازه پیشرفت این موضوع را ندادند و در مقابل آن ایستادگی کردند. از همین روست که وظیفه رسانهها این است که هرچه زودتر در مقابل مشکلات جاری نفت واکنش نشان دهند. در حال حاضر تیم نفت به واقع نه مالک دارد و نه مربی، در شرایط فعلی میتوان گفت موقعیت نفت بسیار آشفته است. شاید دلیل عدم حضور علی کریمی در اولین دعوتش به تیم نفت هم اوضاع آشفته این تیم بوده است. امروز اما احتمالا به دلیل آشنایی که با گروه جدید دارد احتمال مدیریت حرفهای تیم را داده است.
این در حالی است که اگر کریمی براساس احساسات و غیرحرفهای تصمیم به مربیگری این تیم گرفته باشد کاری اشتباه و خطرناک در سابقه حرفهای خود انجام داده است. نکته دیگری که درمورد موقعیت فعلی تیم نفت مطرح است عدم کنارهگیری درخشان از مربیگری این تیم است. به هر روی او با مالکان این تیم قرارداد بسته است و در مورد حقالزحمه برنامهریزی کرده است. استعفای درخشان به این معنی است که در نهایت از حقوق مادی خود بگذرد. در حالی که اگر باشگاه او را برکنار کند موظف به پرداخت همه تعهدات مالی نسبت به اوست.
در پایان میتوان مشکلاتی که هر روز بر دوش تیم باقی میماند را به گونهای حاصل سوءمدیریت مدیران قبلی دانست که نه تنها آسیبهای جدی برای تیم به جای میگذارند، بلکه این تعهدات مالی سنگین بعد از گذشت زمان تیم را هر روز ضعیفتر میکند.
yahoo.com1@r_f60
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد