19 - 04 - 2025
ثباتسازی در داخل؛ بحران آفرینی در خارج
محمدرضا ستاری – امارات متحده عربی به عنوان یکی از کشورهای عربی ثروتمند حاشیه خلیج فارس هر چند در ظاهر به ثبات اقتصادی، جذب سرمایهگذاران خارجی و همچنین بازیگری فعال تجاری در عرصه بینالمللی شناخته میشود اما ابعاد پنهان و پیدای سیاست خارجی این کشور مملو از اقدامات تنشزا و به طور کلی بازی خرابکنی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقاست؛ امری که شاید از انظار عمومی پنهان باشد اما مدتهاست که تبدیل به چالشی برای بازیگران منطقهای و فرامنطقهای شده است.
یکی از اقدامات بیثباتکننده امارات را میتوان در تحولات سودان جستوجو کرد؛ کشوری که در طول دو سال گذشته درگیر یک جنگ تمامعیار داخلی شده و حالا دامنه تنشها به سمت دارفور در سودانجنوبی نیز کشیده شده است. به عنوان مثال هفته گذشته بود که وکلای سودان در دیوان بینالمللی دادگستری، امارات را به واسطه حمایت و مسلح کردن نیروهای واکنش سریع، متهم به نسلکشی در این کشور کردند. موضوعی که مقامات اماراتی آن را رد کرده و چنین صحبتهایی را یک حرکت تبلیغاتی بیاساس عنوان میکنند.
در همین رابطه هر چند نمیتوان خشونتها را از سوی ارتش و نیروهای واکنش سریع در جنگ دو ساله سودان انکار کرد اما به گفته کارشناسان، حمایت امارات از ژنرال حمیدتی، رهبر نیروهای واکنش سریع غیرقابل انکار است. در نتیجه بررسی روند سیاست خارجی امارات در منطقه نشان میدهد که این کشور با حمایت از گروههای شبهنظامی در سراسر خاورمیانه قصد دارد یا در برخی کشورها نفوذ کند و یا اینکه آنها را به تجزیه بکشاند.
مسیر متفاوت امارات و عربستان
براساس گزارش اخیر مجله اکونومیست، امارات و عربستان سعودی به عنوان بزرگترین اقتصادها و بازیگران دیپلماتیک منطقه در مرکز جهان عرب مدرن قرار دارند. همچنین هر دو خود را قدرتهای میانی مستقل در دنیایی چندقطبی میدانند اما رویکردهای متفاوتی به منطقه دارند زیرا عربستان ثبات را یک منفعت اساسی میداند و معمولا با آمریکا همسو میشود.
با این حال امارات متشکل از هفت شیخنشین که ابوظبی ثروتمندترین آنهاست، مسیر متفاوتی را در پیش گرفته است. به عنوان مثال در لیبی، امارات با خلیفه حفتر، فرمانده نظامی که تلاش کرده دولت مورد حمایت سازمان ملل در طرابلس را سرنگون کند، متحد شده است. امارات همچنین از شورای انتقالی جنوب به عنوان یک گروه تجزیهطلب در یمن حمایت کرده و با پونتلند و سومالیلند به عنوان دو منطقه تجزیهطلب در سومالی روابط نزدیکی دارد. در همین راستا برخی تحلیلگران معتقدند، اقدامات امارات در منطقه نهتنها با رویکرد آمریکاییها در تضاد است، بلکه در تقابل با روسیه و چین نیز قرار دارد.
تکذیب مداوم
در چنین شرایطی وقتی از مقامات اماراتی در مورد سیاستها و اقداماتشان سوال میشود، آنها تمامی این موارد را انکار کرده و با وجود شواهدی مبنی بر ارسال سلاح به نیروهای خلیفه حفتر در لیبی، مدعی هستند که چنین کاری با هماهنگی کامل متحدان صورت گرفته است. در واقع در حالی که دیپلماتهای خارجی در ابوظبی از انگیزههای اقتصادی امارات صحبت کرده و میگویند که به عنوان مثال بازیگری امارات در سودان بیشتر برای کسب منفعت در معادل طلای این کشور است یا اینکه امارات به دنبال زمینهای کشاورزی و بنادر سودان جهت تامین و تضمین امنیت غذایی خود است اما به نظر میرسد که تاکید بر روی ملاحظات تجاری، واقعیتها را وارونه جلوه میدهد.
در واقع بیشتر به نظر میرسد که امارات از اقدامات خود در خاورمیانه و شمال آفریقا، بیشتر انگیزههای ایدئولوژیک دارد زیرا تنها از یک جهت محمد بنزاید حاکم این کشور اختلاف شدیدی با اسلامگرایان بهویژه اخوانالمسلمین داشته و میخواهد نقش قطر و ترکیه در حمایت از احزاب اسلامگرا را محدود کنند.
اماراتیها همچنین به دنبال اتخاذ یک سیاست خارجی مستقل از عربستان هستند؛ به طوری که هر چند در سال 2015 به ائتلاف سعودیها در حمله به یمن شرکت کردند اما بهتدریج در این جنگ متحدان نزدیک به خود را جذب کردند. به عنوان نمونه شورای انتقالی جنوب یمن به عنوان یک گروه تجزیهطلب یک گزینه مطلوب از متحدان برای امارات محسوب میشود. در واقع این اتحاد هر چند در ظاهر برای امارات منافع اقتصادی دارد زیرا شرکت AD Ports به عنوان غول کشتیرانی دولتی در ابوظبی، امیدوار است امتیاز اداره بندر عدن در جنوب یمن را به دست آورد اما این موضوع تمام ماجرا نبوده و اماراتیها میخواهند از قدرت اقتصادی خود به عنوان اهرمی جهت نفوذ سیاسی استفاده کنند.
یا در سودان پس از سرنگونی حکومت عمر البشیر در سال 2019، هنوز شواهدی از نفوذ افسران اسلامگرا در ارتش این کشور دیده میشود و به همین دلیل است که محمد بنزاید، حاکم امارات از نیروهای واکنش سریع به رهبری ژنرال حمیدتی حمایت میکند. کمااینکه حمیدتی در جنگ یمن نیز سربازان خود را برای کمک به اماراتیها به این کشور ارسال کرده بود و حاکم امارات نوعی احساس وفاداری نیز به این نیروها دارد.
عملکرد ناامیدکننده متحدان
در راستای تمامی انتقادات مطرح شده از نقش منطقهای امارات، مقامات این کشور تاکید دارند که رویکرد کشورشان براساس واقعگرایی و عملگرایی است. طبق گزارش مجله اکونومیست، این استدلال تا حدی درست است زیرا متحدان امارات در یمن جنگجویان بهتری نسبت به اردوگاه مورد حمایت عربستان بودند. همچنین دولت مورد حمایت سازمان ملل در لیبی نیز به آن اندازه که به نظر میرسد قانونی نبوده و همچنان زیر سلطه شبهنظامیان است. با این حال به نظر میرسد، حمایت از بازیگران یاغی چندان موفق نبوده است. به عنوان مثال امارات در سال ۲۰۱۸ سفارت خود را در دمشق بازگشایی کرد و از کشورهای دیگر خواست تا روابط با بشار اسد را عادی کنند. در همین راستا انور قرقاش، مشاور سیاست خارجی محمد بن زاید، میگوید این اقدام نتیجه ناامیدی از سیاست 10ساله امارات بود زیرا منزوی کردن اسد در آن زمان جواب نداده و تعامل با او ارزش داشت.
با این حال تعامل با اسد با فروپاشی حکومت او شکست خورد و ابوظبی اکنون نسبت به حاکمان جدید سوریه بدبین است. علاوه بر این نهتنها خلیفه حفتر در تصرف طرابلس در لیبی موفق نبوده، بلکه شاهد بودیم نیروهای واکنش سریع در سودان نیز ماه گذشته کنترل خود را بر پایتخت این کشور از دست داده و پا به فرار گذاشتند. به گفته تحلیلگران در هر دو مورد، نقش امارات نهتنها مفید نبوده، بلکه نتیجه معکوس داده است زیرا این کشور به ترکیه بهانه داد تا روابط خود با ارتش سودان و دولت طرابلس را تقویت کند. از سوی دیگر این سیاستها به طور فزایندهای به شهرت امارات آسیب زده است؛ به طوری که در جلسات جداگانه ماه گذشته در واشنگتن، سه عضو کنگره پیشنهاد تحریم امارات را مطرح کردند؛ امری که به گفته کارشناسان هر چند ممکن است در حد حرف و شعار باشد اما گویای اشتباه راهبردی اماراتیها در پشتپرده است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد