25 - 11 - 2019
جاهطلبیهای تزار مدرن روسیه
مهدی مطهرنیا*
قدرتهای بزرگ جهانی در عین رقابت با یکدیگر یک اتحاد نانوشته را دنبال میکنند که در مکتب اصالت نفع جرمی بنتام آشکارا یا پنهان معنادار میشود، به این معنا که آنچه به نفع آنهاست در حوزه رقابت برداشته و در نهایت در این بافت رقابتی هر کدام مبتنی بر قدرت و توانایی اعمال نفوذ خود در بازار از آن بهره میبرند.
به نظر میرسد قدرتهای بزرگ جهانی در آستانه شکل دادن و محتوا بخشیدن به نظم نوین جهانی در پی بالا بردن سطح رقابتهای تسلیحاتی در جهان در جهت ایجاد یک فضای دگرگونی در بازار اقتصاد جهانی در حوزه تسلیحات در موقعیتی هستند که مساله انرژی از متن به حاشیه رفته است. ایالات متحده از سال ۲۰۲۰ به بعد در زمره رقبای روسیه، ایران، عربستان و دیگر صادرکنندگان نفت و گاز جهان قرار میگیرد و هماکنون زمزمههای رودررویی آمریکا در بازار انرژی با این کشورها خود را به نمایش گذاشته است. بنابراین بازار تسلیحات و ایجاد فضایی در فروش تسلیحات در به منازعه کشاندن کشورهای هدف و بازارهای هدف کشورهای جهان سوم، هدف آنهاست.پوتین جدا از جاهطلبیهای خود برای ایجاد یک امپراتوری جدید در روسیه و بنیانگذاری آن توسط شخص خویش، به عنوان یک کنشگر و رهبر جاهطلب و در عین حال قدرتمند در پی ایجاد فضایی است که بتواند بازار فروش تسلیحات روسی را در منطقه خاورمیانه شکل داده و هدایت کند. او بارها به کشورهای مختلف برای فروش اس- ۳۰۰ و اس-۴۰۰ و دیگر تسلیحات پیشنهاد داده و از طرفی در به تنش کشیدن اوضاع منطقه در چارچوب همکاریهای پشت پرده با واشنگتن به ویژه در دوران ترامپ گامهایی را برداشته و از این جهت کشورهای نزدیک به ایالات متحده نظیر ترکیه، اسراییل و عربستان گاه و بیگاه در مسکو به امضای قراردادهای تسلیحاتی میپردازند تا در این مسیر، بازی موجود در پشت پرده بین قدرتهای بزرگ جهانی در درون جوامع پیوسته به آنها در منطقه انعکاس و پژواک یافته و بدین ترتیب دلارهای بادآورده نفتی که در دهه گذشته با بشکهای ۱۴۰ دلار و میانگین حدود ۱۱۰ دلار به فروش رفته است، یا در جنگهای نیابتی هزینه شود یا اینکه در نهایت زمینهساز ایجاد رقابت تسلیحاتی و هزینههای گزافی شود که در منطقه توسط کشورهای گوناگون رقیب با یکدیگر هزینه میشود.
از سوی دیگر رقابت تسلیحاتی و آغاز یک جنگ سرد همواره مورد نیاز پوتین بوده است و تا حدودی هم آمریکا و هم چین از آن اجتناب کردهاند، چراکه در جوامع خود دچار نقدهای بسیار صریحی از افکار عمومی هستند که کنترل آنها در عصر اتاق شیشهای که اکنون مانند گوی بلورین شکننده شده است، زمینهساز ایجاد فضایی است که لزوم جلب افکار عمومی در آن به خوبی آشکار است و عرق ملی را شکل بدهند. آنها با ایجاد فضای نظامی، جنگهای متفاوت در مناطق گوناگون و درگیریهای مختلفی که در رقابتهای بینالمللی و منطقهای ایجاد میکنند در تلاش هستند افکار عمومی را به سمت و سویی ببرند که بتواند این نقدها را در قالب جهتگیریهای نظامی و دشمنتراشیهای متفاوت، کنترل کند و به سمت ایجاد یک همگرایی در مرکز اقتدار در پایتخت این کشورها سوق دهد. بنابراین باید این موضوع مورد توجه قرار گیرد که اقتصاد نظامی، ارتباط و هدایت افکار عمومی از طریق دشمنتراشیهای متفاوت و از طرف دیگر همکاریهای پشت پرده برای تقسیم بازارهای فروش و تشدید منازعات منطقهای در جهت بالا بردن سطح رقابت برای خرید تسلیحات نظامی میتواند در سطح تحلیلهای کلان، پیشرانهای اساسی در جهت این معنا باشد که در بافت متن جاهطلبیهای پوتین به عنوان یک تزار مدرن در مسکو مورد توجه قرار گیرد.
* کارشناس مسائل بینالملل
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد