24 - 05 - 2018
جایگاه نوآوری در بازار سهام
تغییرات و نوآوری در بازار سهام تنها محدود به نقش جدید آن در ارتباط با «رفاه اجتماعی» نمیشود. بازار سهام نیز تغییرات تکنولوژیکی بسیار گستردهای را تجربه کرده است. به گزارش سنا، این عامل نیز به خودی خود، بیثباتی جدیدی را به وجود آورده است. اگر بخواهیم به شکل تاریخی به موضوع نگاه کنیم نمیتوانیم تفاوت بسیار زیادی بین بازار سهام در سالهای ۱۷۹۰ و ۱۹۷۰ بیابیم. مطمئنا تا سال ۱۹۷۰ هیچکس بین جرعههای قهوهاش معامله نمیکرده است. تا آن زمان هنوز معاملات توسط افراد، به شکل رودررو و با نوشتن اطلاعات بر روی کاغذها و تکان دادن دست اتفاق میافتاد. شما میدانستید که با چه کسی در حال معامله هستید. امروزه، معاملات آنلاین بازار سهام را قبضه کردهاند. این اتفاق مشکلاتی را به همراه داشته است. معاملات الکترونیکی تنها شامل انسانهایی نمیشود که دکمههای خرید را فشار میدهند، بلکه شامل وظایفی میشوند که ماشینها با استفاده از فرمولهای پیچیده آنها را انجام میدهند. این قبیل معاملات خودکار میتوانند اصلاحات معمولی را به بلایای وحشتناکی تبدیل کنند. این همان اتفاقی است که در سال ۱۹۸۷ روی داد، زمانی که کامپیوترها برای فروش در شرایط معینی برنامهریزی شده بودند. سفارشهای فروش بسیار سریع به وقوع پیوستند بهطوری که زمانی برای آن نبود که سفارش خریدی با آنها مطابقت کند. به این ترتیب قیمتها مانند آبشار روند نزولی به خود گرفتند. با توجه به اینکه هیچ خریداری آنقدر سریع نبود که بتواند به سفارشهای فروش برسد، مشکلی که تنها به یک اصلاح ساده نیاز داشت ناگهان به یک فاجعه تبدیل شد و در نتیجه آن تمامی بازارهای مالی دنیا سقوط کردند. تغییر بزرگ دیگری که در بازار اتفاق افتاد معرفی ابزارهای مالی پیچیده به نام اوراق بهادار مشتقه بود. این ابزارها در ابتدا ساده بودند. یک قرارداد آتی ساده نوعی از یک مشتقه است. یک مثال معمول آن آتی آب پرتقال است. هرساله، مالکان پرتقال میخواهند که از درآمدشان مطمئن باشند و تولیدکنندگان آب پرتقال نیز میخواهند که از هزینههایشان اطمینان حاصل کنند؛ اما از آنجایی که آنها نمیدانند محصول پرتقال چقدر خواهد بود، وارد قراردادهای آتیای میشوند که قیمت را تضمین میکند. سپس این قراردادها میتوانند همانند سهام مبادله شوند اما در سی سال گذشته، ریاضیات پیچیده و قدرت بالای کامپیوترها با یکدیگر ترکیب شدند تا مشتقههای بسیار پیچیدهای را ایجاد کنند که تنها افراد بسیار اندکی قادر به فهم آنها هستند. حالا اگر تنها همان تعداد اندکی که آنها را میفهمند به مبادله این مشتقهها مبادرت کنند، مشکلی به وجود نمیآید. بهطور مثال؛ ارزش ملی مشتقههای مبادله شده در سال ۲۰۱۰ نزدیک به ۶۰۱ هزار میلیارد دلار است. تقریبا ۱۰ برابر تولید ناخالص داخلی کل جهان؛ بنابراین ما تعداد بسیار زیادی از افراد را داریم که مقادیر بسیار بالایی از این ابزارها را مبادله میکنند، ابزارهایی که تنها تعداد بسیار اندکی آنها را میفهمند.

لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد