17 - 03 - 2025
جشنواره موسیقی نواحی و یک ترشی هفتبیجار
گروه فرهنگ و هنر- برگزاری رسمی هفدهمین جشنواره موسیقی نواحی با یکسال تاخیر به اردیبهشت سال۱۴۰۴ موکول شد، این درحالی است که قرار بود این رویداد از ۸ مهرماه۱۴۰۳ در دو مرحله منطقهای و ملی- بینالمللی آغاز شود. البته که پس از گذشت تاریخ برگزاری این رویداد، اعلام شد که جشنواره در بهمنماه برگزار خواهد شد اما باز هم خبری از جشنواره موسیقی نواحی نشد. حال جای سوال است که چرا برگزاری یکی از مهمترین رویدادهای موسیقی همیشه با اما و اگر همراه بوده است و هیچگاه با جدیدت پیش گرفته نشده است؟ در همین راستا علی مغازهای درباره برگزاری جشنواره موسیقی نواحی توسط بخشخصوصی میگوید: «شرایط موسیقی نواحی را به یک ترشی هفت بیجار تبدیل کرده که مشخص نیست در نهایت هویت اصلی آن چیست؟» او افزود: بهنظر میرسد که برگزاری هفدهمین دوره از جشنواره موسیقی نواحی، با منافع برخی افراد گره خورده بود، منافع افرادی که بخشی از آنها متولی برگزاری جشنواره در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند. عملکرد متولیان هم در سالهای گذشته با اشتباهاتی همانند تقسیم بودجههای نادرست، حیف و میل منابع و نادیده گرفتن و اشتباه شمردن اقدامات مدیران دورههای قبلی همراه بوده است.
او در ادامه به ایسنا گفت: برای اینکه مانع این مسائل شوند، نباید برخی کارها را با سختگیری و نگاههای امنیتی همراه میکردند، همچنین باید اجازه میدادند که چنین رویدادهایی را بخشخصوصی برگزار کند. در تجربههای گذشته ورود بخشخصوصی به این رویدادها همیشه با دخالت دولت همراه بوده است که این امر موجب شد اعتماد بخشهای خصوصی از دست برود. اکنون که این فرصتها از دست رفته است و در شرایط اقتصادی خوبی به سر نمیبریم، دیگر کسی در بخشخصوصی برای برعهده گرفتن رویدادهای هنری پیشقدم نمیشود و تنها وزارت ارشاد باقی مانده و بسیاری پروژه که معلوم نیست سرنوشت آنها چه خواهد شد. او گفت: جشنواره موسیقی نواحی برگزار نشد؛ چون در کرمان کسی با وجود شرکتها و امکانات بزرگ مالی استان حاضر نشد بودجه جشنواره را تامین کند؛ درنتیجه جشنوارهای که میشد با کمترین هزینهها آن را برگزار کرد، قربانی مشکلات اداری شد. این امکان وجود داشت که کرمان بهراحتی دو شرکت را برای تامین هزینههای برگزاری جشنواره همراه کند اما نتوانست یک جشنواره را که سالهاست به آن میبالد، برگزار کند. با توجه به تغییرات ناگزیر سبک زندگی، فعالیت این هنرمندان دیگر خواهانی ندارد، مگر اینکه بتوانند در جشنوارههای اینچنینی حضور پیدا کنند. مادامی که جشنواره موسیقی نواحی یا جشنوارههای مشابه بهدرستی مدیریت نشوند، نهتنها این هنرمندان بهرهای نمیبرند بلکه آسیب هم میبینند چراکه مدام در انتظار برگزاری یک رویداد هستند. در جریان بودم افرادی که به این دوره از جشنواره دعوت شده بودند؛ چون روی دستمزدی که قرار بود دریافت کنند حساب کرده بودند، آن را پیشاپیش خرج کرده بودند. حال با لغو شدن برگزاری این جشنواره دچار ضرر مالی شدند. او خاطرنشان کرد: زمانی که یک جشنواره با بینظمی برگزار میشود، مدیرانی هم که انتخاب میشوند، چارهای ندارند جز اینکه به همان روش ادامه دهند. این درصورتی است که آن راه و روشها طی سالهای متوالی چندان نتیجه مثبتی به همراه نداشته است. اگر جشنواره موفقی برگزار میشود یا برخی هنرمندان موسیقی در شهرهای مختلف عملکرد خوبی دارند، بهخاطر تلاش خود آنها است، نه اینکه خروجی عملکرد مثبت جشنوارههای دولتی باشند. در حال حاضر جشنواره موسیقی نواحی قربانی سوء مدیریت شده است؛ امری که طی سالیان متمادی نهادینه شده است و در دورههای اخیر هم به شک مطلوبی نرسید. درحقیقت تدبیرهای مندرآوردی و تبلیغاتی بدون پشتوانه، کار را به جایی رساند که مدیران جدید باید یک کار ناتمام را ادامه دهند که با مشکلات و مسائلی مواجه شده است و اگر هم نخواهند ادامه دهند، توقعها باقی میماند.
علی مغازهای افزود: وزارت ارشاد میتواند از استانها و شهرهای مختلف سوال کند که کدامیک از آنها حاضر است مسوولیت برگزاری جشنواره را برعهده بگیرد. حال یک یا دو استان متولی برگزاری جشنواره خواهند شد یا میتوانند اعلام کنند که متولی برگزاری جشنواره شرکتها یا بنگاههای مالی باشند که بتوانند بودجه را تامین کنند. درهمین راستا میتوانند از مشاوران فرهنگ و هنر برای برنامهریزی کمک بگیرند تا بررسی کنیم که اگر بخواهیم در نحوه برگزاری جشنواره تجدیدنظر کنیم، چگونه باید این کار را انجام دهیم. بیشتر آنچه اکنون تحت عنوان موسیقی نواحی ارائه میشود، صرفا این اسم را به یدک میکشد چون با لباس و ساز رایج یک منطقه موسیقی اجرا میکنند و وقتی که از سالن بیرون میروند، لباس شهری میپوشند و ماشین شاسیبلند سوار میشوند. آیا واقعا میتوان نام این موسیقی را نواحی گذاشت؟ اگر میشود پس تکلیف هنرمند مظلومی که در یک نقطه دورافتاده کار میکند، چه میشود؟ اگر جامعه هدف در موسیقی نواحی همان هنرمند مناطق دورافتاده است، پس باید جشنواره را به شکلی دیگر برگزار کرد و اتفاقا راههای متنوعتری وجود دارد نه اینکه صرفا آنها را روی صحنه ببریم و بعد به شهرشان راهی کنیم. او در ادامه افزود: وزارت ارشاد سریعا درخواست کند که یک یا دو استان متولی برگزاری این جشنواره شوند که اتفاقا هزینه زیادی را هم به همراه ندارد و شاید کل جشنواره را بتوان با بودجهای 5میلیاردی برگزار کرد. تلقی ما از موسیقی نواحی براساس جشنواره آن شکل گرفته است؛ جشنوارهای که ۲۵سال پیش با ذهنیت آن زمان آقای محمدرضا درویشی شکل گرفت. امروز همچنان با آن نگرش به موسیقی نواحی نگاه میشود که خود این امر یک آسیب است.
او افزود: نگرش امروز ما به این موسیقی بر پایه نگرشی با قدمت ربع قرن است. دعوت اجراگران موسیقی نواحی به یک جشنواره، حضور آنها روی صحنه و اجرای چنددقیقهای چه دردی را از این افراد دوا میکند، جز اینکه بهصورت مقطعی نیاز مالی آنها را برطرف میکند. به هر حال یا دولت این افراد را بهعنوان هنرمند به رسمیت میشناسد یا نمیخواهد بشناسد. اگر آنها را بهعنوان هنرمند به رسمیت نمیشناسند که این برنامه را جمع کنند. چه لازم است که حلوا حلوا بگویند و دهان این هنرمندان را شیرین کنند. در دولت قبلی وزیر ارشاد چنان برنامهای برای موسیقی نواحی ارائه داده بود که گمان میکردیم اتفاق خاصی برای آن رقم میخورد، اما بعد از مدتی متوجه شدیم که شرایط همان گونه است و این افراد حتی برای تمدید کارت صندوق اعتباری هنر خود هم دچار مشکل هستند زیرا براساس قوانین صندوق هر سهسال یک بار باید مدارک و اسنادی را نشان دهند که ثابت میکند در موسیقی فعال هستند. این افراد باتوجه به نحوه فعالیت خود، بهجز اسناد حضور در جشنوارههای موسیقی چه سند دیگری میتوانند ارائه دهند؟ آیا واقعا این افراد میتوانند سند برگزاری کنسرت یا برگزاری کلاس را ارائه دهند؟ برخی از این جشنوارهها اساسا معضل هستند چون از یکسو جشنواره مدعی است این افراد هنرمند هستند و از سویی دیگر دولت برای هنرمند شناختن آنها سند میخواهد. از طرفی به آنها مدرک معادل درجه یک هنری میدهند و فرد همه جا میگوید که دکترا دارد و دیگر مشخص نیست این دکتر قرار است همان فردی باشد که ساز مینوازد یا یک هنرمند درجه یک است یا اصلا هیچکدام نیست. او در ادامه گفت: علت آن نگاه غلطی است که نسبتبه موسیقی نواحی وجود دارد و تا زمانی که نتوانند آن را به انسجام برسانند و مدیریت کنند و مشخص شود تکلیف چیست، موسیقی نواحی هم تکلیف خود را با دولت و ملت نخواهد دانست. درحقیقت شرایط این موسیقی را به یک ترشی هفت بیجار تبدیل کرده که مشخص نیست در نهایت هویت اصلی آن چیست. جشنوارهای مانند کن، مدیر گردنکلفتی مثل ژیل ژاکو دارد که در طول سال برای جشنواره از راههای مختلف منابع جذب میکند. همچنین ترکیب مدیریت این جشنواره در کل روزهای سال مشغول فعالیت و تکاپو هستند تا بتوانند دوره بعدی را در سطح بزرگ و جهانی برگزار کنند. در برگزاری چنین جشنوارهای دولتها مزاحمتی برای برگزاری جشنواره ایجاد نمیکنند و البته الزاما هم به جشنواره کمکی نمیکنند. هرچقدر مدیر یا رییس جشنواره بیشتر فرد توانمند و مدیر لایقی باشد و اعتبار داشته باشد، حتی میتواند از دولت بودجه بگیرد. جشنواره کن از منابع بینالمللی پول میگیرد و این دولتهای جهان هستند که به آنها کمک مالی میکنند. حال زمانی که در ایران دولت برای چنین جشنوارهای رییس و دبیر انتخاب میکند، پس باید آن را حمایت مالی هم بکند، ولی اگر قرار است یک استان کلیت برگزاری آن را برعهده بگیرد، پس انتخاب دبیر و مدیر را هم به خود جشنواره بسپارد. در ایران این اختلاف منافع است که کار را خراب میکند. او در پایان گفت: درست است که میگویند باید فضا را برای هنر باز بگذارند اما اگر هم علنی شود، چند نفر خودسر تحصن میکنند و مانع آن میشوند. این افراد بیتوجه به دولت و مجوزها عمل میکنند و از طرفی هنر و هنرمند هم کار خود را میکند، حال این دولت است که تصمیم میگیرد با کدام سمت همسو شود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد