26 - 01 - 2025
جنگ سرد مطلوب پوتین
چالش اصلی پوتین بعد از جنگ، نظامیزدایی از جامعه و اقتصاد روسیه است
محمدرضا ستاری- سه سال پس از حمله روسیه به اوکراین، ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری این کشور تصویر مطلوبی از کشورش را نشان میدهد. او در ظاهر روسیه را از لبه پرتگاه دور کرده و با استفاده از نیروی نظامی عظیم خود، از حاکمیت ملی کشورش دفاع کرده است. در همین راستا آمارها حاکی از آن است که تولید ناخالص داخلی روسیه در حال رشد است؛ به طوری که در سال 2024 میلادی رشد اقتصادی این کشور چهاردرصد افزایش یافته، نرخ تورم تکرقمی (9 درصد) مانده و دستمزدها نیز افزایش یافته است.
در چنین شرایطی در حالی که کرملین کنترل بیشتری بر جامعه به دست آورده و مردم روسیه نیز چندان از وضعیت جنگی احساس ناراحتی نمیکنند اما در پشت این نمای ظاهری، بودجه نظامی روسیه ظرف سه سال دو برابر شده و عمده رشد اقتصادی نیز مربوط به رونق صنایع نظامی و اقتصاد جنگی این کشور است. در واقع اکنون در روسیه همه چیز آنطور که پوتین به تصویر میکشد، مطلوب پیش نمیرود. از یکسو او با استفاده از قدرت سخت، قدرت نرم خود را از دست داده است.
از دست رفتن مناطق نفوذ
از سوی دیگر در حالی پوتین به دنبال احیای نفوذ کشورش در زمان اتحاد جماهیر شوروی بوده اما شواهد نشان میدهد روسها در حال از دست دادن مناطق نفوذ سنتی خود هستند. در واقع در شرایطی که تا قبل از جنگ اوکراین، پوتین و حلقه قدرت اطراف او به طور قابلتوجهی از نقش روسیه در مناسبات جهانی صحبت میکردند اما به نظر میرسد این موضوع نیز به بنبست منتهی شده است زیرا تنها در یک نمونه به سقوط سریع حکومت اسد در سوریه، روسها نفوذ خود را در این کشور تا حد زیادی از دست دادهاند. این موضوع تنها مرتبط به سوریه نبوده و اکنون ارمنستان نیز به عنوان یکی از شرکای راهبردی روسیه در منطقه قفقاز نهتنها با وجود وابستگی شدید اقتصادی از مسکو دور شده بلکه شاهد بودیم در ابتدای سال جاری، ایروان از پیمان امنیت جمعی با روسیه نیز خارج شد چراکه نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان به صراحت اعلام کرده که روسیه هیچ حمایتی از کشورش در جنگ با جمهوری آذربایجان به عمل نیاورده است.
از سوی دیگر طبق گزارشی که اخیرا مجله فارین افرز منتشر کرده، ترکیه نیز اکنون به یک مشکل واقعی برای روسیه تبدیل شده است. یعنی در شرایطی که روسیه تحت تحریمهای همهجانبه غرب روابط اقتصادی خود را با ترکیه گسترش داده اما آنکارا رفتار چندان مناسبی با پوتین نداشته است.
از یک طرف اردوغان خواستار باز گرداندن کریمه به اوکراین شده و از سوی دیگر نیروهای تحتحمایتش اکنون در سوریه قدرت را در دست دارند. از طرف دیگر چالش بعدی پوتین با رژیم اسرائیل است.
رییسجمهوری روسیه سالها روابط نزدیکی با بنیامین نتانیاهو داشت، اما بعد از جنگ نهتنها میزان مهاجرت یهودیان از روسیه افزایش یافته، بلکه به واسطه تحولات جاری در مناسبات بینالمللی، مسکو دیگر آنچنان با تلآویو احساس نزدیکی نمیکند.
مشکل بزرگتر پوتین
در چنین شرایطی کارشناسان معتقدند که مشکل بزرگتر پوتین در داخل کشور است؛ اینکه مشخص نیست او و نزدیکانش میتوانند روسیه را به شرایط پیش از جنگ اوکراین باز گردانند یا خیر؟ در واقع از منظر تحلیلگران مساله مهم این است که آیا پوتین قادر است پس از جنگ از اقتصاد روسیه نظامیزدایی کند و اگر این کار را انجام بدهد تا چه میزان باعث تضعیف سیستم حکمرانی او خواهد شد.
تمامی این موارد نشان میدهد که در حال حاضر هر چقدر هم که هزینهها افزایش یابد، پوتین مجبور است تا کسب یک پیروزی چشمگیر به جنگ ادامه دهد. به همین دلیل او در سال 2025 با یک دوراهی مهم روبهرو خواهد شد؛ اینکه پایان دادن به جنگ به همان اندازه برای او خطرناک است که ادامه دادن به آن. در نتیجه همه چیز معطوف به جنگ کردن، سرانجام شهروندان روسیه را از او دلسرد و خسته میکند زیرا از هماکنون هم میتوان نشانههایی از خستگی جامعه از جنگ را مشاهده کرد.
البته لازم به ذکر است که خستگی جامعه از جنگ و وجود چالشهای اقتصادی به معنای تقابل و رویارویی مردم با پوتین نیست اما مساله مهم این است که مطابق با نظرسنجیها، مردم روسیه هر چند از کشورشان در جنگ با اوکراین و غرب حمایت میکنند اما در عین حال مشتاق پایان یافتن آن نیز هستند. بنابراین همین موضوع است که پوتین را نگران کرده و وظیفه کرملین در سال 2025 این است که آرامش اجتماعی در کشور را حفظ کند. در همین رابطه است که پوتین اگر هم در سال جاری میلادی قصد داشته باشد به جنگ اوکراین پایان دهد، قاعدتا خواهان تداوم یک جنگ سرد با غرب خواهد بود؛ زیرا توافق صلح تنها زمانی پوتین را راضی میکند که او بتواند تصویر روسیه پیش از جنگ را بازسازی کرده و جایگاه خود را در مناسبات قدرت بینالمللی بازنمایی کند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد