11 - 05 - 2018
جهانی سرشار از رمز و راز
پوران صارمی- نگاهی به کتاب اسرار باطنی سلتی اثر جان شارکی ترجمه سپهر توکلی ما را با جهانی آشنا میکند که سرشار از رمز و راز است. این کتاب از مجموعه کتابهایی است که در زمینه آیین، نماد و اسطوره زیر نظر سودابه فضایلی اسطورهشناس معاصر و با همت و پایمردی انتشارات جیحون به زیور طبع آراسته شده است.
اسطورههای کهن سلتی، این قوم پراکنده در اروپای مرکزی که مهاجرانی کوچنده بودهاند، فضاهای وهمآلود میان واقعیت و تخیل را برابرمان میگشاید و بدینگونه است که دنیای مهآلود و رمزگونه آن دوران اگرچه با دنیای معاصر فاصلهای نجومی و درازی دارد، اما نشانههای آشکاری میان باورها، آیینها، و فرجام هستی و نیستی ما را با آنها که نیستند و ما که هستیم پیوند میدهد.
دکتر مهرداد بهار در کتاب اساطیر ایران که از متون مزدیسنی میانه فراهم شده است اساطیر را به سه موضوع تقسیم میکند. نخستین بحث در چگونگی جهان خدایان، دشمنان محتمل ایشان و آفرینش جهان مادی و معنوی است که در واقع سخن بر سر بیان سرآغاز هستی و آفرینندگان آن است. دیگر بحث داستانهای حماسی است که بازمانده دوران شکل گرفتن اقوام و استقرار ایشان در اعصار کهن به شمار میآید و آخرین موضوع بحث اساطیر مسایل مربوط به پایان جهان و زندگی پس از مرگ است.
بهار مینویسد: انسان راه درازی را میان توحش و تمدن یکشبه طی نکرده و رسیدن به دین و ایمان و ستایش خدای بکتا به ناگهان پدید نیامده است.
ذهن جستوجوگر انسان از آغاز در پی پاسخ گفتن به پرسشهای خود بوده: ما کیستیم، از کجا آمدهایم، به کجا خواهیم رفت؟ آیا این جهان همه هستی است یا از آن پس جهانی دیگر و زندگانی دیگر وجود دارد؟
ما در این بررسی سرانجام به این پرسش خردمندانه میرسیم که دکتر بهرام الهی در کتاب «مبانی معنویت فطری» مطرح کرده است که ما از کجا آمدهایم، چرا اینجا هستیم؟ چه باید بکنیم؟ به کجا میرویم؟
و سرانجام بازگشت به اصل خویش و برخورداری از آزادی مطلق و توانایی جذب فیض بیپایان الهی در نهایت آگاهی.
«اسرار باطنی سلتی» یا اسطورههای سلتی، پژوهشگران را از رازهایی آگاه میکند که بشر نخستین با فرهنگ شفاهی خویش و با زبانی رمزگونه به درون افسانهها و اسطورههای پیش از میلاد میرسید.
سلتها به گواهی تاریخ و «فرهنگ غرائب» قومی از اصل اقوام هند و اروپایی بودند که از دوران ماقبل تاریخ آثار مهاجرت این قوم دیده شده است.زبان سلتی، زبان مردم اروپای مرکزی و غربی در دوران قدیم بوده و امروزه ریشه زبان ایرلندی- ولزی- اسکاتلندی- بریتانیایی در شمال فرانسه است.
مذهب سلتها از اصل هند و اروپایی بود که تا قرن دوازدهم پیروان این مذاهب وجود داشت، آنها به زندگی متوالی معتقد بودند و باور داشتند که روح تا زمان کمال و رستگاری در جسم انسان به زمین میآید، بدون اعتقاد به جهنم ابدی، به جایگاهی بر روح آمرزیده معتقد بودند. سوتیان اسکندرانی، فیلسوف نو افلاطونی معتقد بود که گروههای قدرتمند روحانی به خاطر همذاتپنداری میان ارواح و نیروی طبیعت شبیه مغان پارسی و برهمانان هندو هستند که از پیشگامان مطالعات فلسفی بودند اما تفکرات خود را به صورت معمایی و کاملا رمزگونه عرضه میکردند.
جنگجویان سلتی سرنوشت خود را به عنوان امری از پیش تعیین شده میدیدند و مرگ را به عنوان مرکز زندگی طولانی تلقی میکردند.
مرگ یک پادشاه، یا یک سردار همیشه فرصتی برای قبیله بود که برای جسدسوزی آیینی گرد هم آیند و کردار شجاعانه متوفی را به یاد آوردند و صمیمانه در مسابقات مراسم خاکسپاری شرکت کنند.سلحشوران سلتی مرگ را خوار میشمردند و در شوریدگی مقدسی که درآن مرگ و زندگی یکی شده بود برهنه میجنگیدند.
تعبیر رازگونهای که در فرهنگ سلتی بود در کتاب اسرار باطنی سلتی مشاهده میشود که به گونهای رمزآلود رقم خورده است و آن وقتی است که سلحشور سلتی میبیند خدایبانو جامه خونین او را میشوید آنگاه آگاه میشود که مرگش نزدیک است.توجه خاص سلتها به آب، رودخانه، چشمهها و درختها وابستگی عمیق آنها را به طبیعت نشان میدهد. نگاهی به زمینه اصلی داستانها و اسطورههای سلتی پیرامون جنگ جویان، سلحشوران است که تجسد و تجسم خدایان سلتی است و منعکسکننده مشخصه بارز این قوم به شدت برونگراست.
ایرلندیها خود را با خدایانشان همذاتپنداری میکردند. آنها درباره بازگشت روح و زندگیهای متوالی عقاید جالبی داشتند. زنان در آثار سلتی نقشی سرنوشتساز داشتند و خدای بانوی سلتی بر تولد، زندگی و مرگ نظارت داشت و یکی از سنتهای باستانی و پیشرفته قوم سلتی این بود که زن و مرد در انجام یا فسخ ازدواج حقوق برابر داشتند.
سلتها به نقاط مختلف زمین کوچ میکردند و آب را به عنوان نخستین مبنا و اساس هستی میشناختند چراکه برای تامین غذا و معاش وابسته به سخاوت زمین بودند، این اعتقاد در تقدیم و وقف سرچشمه رودخانههای اصلی اروپای غربی به خدایبانوی باروری سلتی و شناختن حرمهای مقدس برای آنان، بازتاب یافته است. انتخاب نامهای سلتی برای این مکانها و پیشکشهای متعدد مانند پیکرهها، سنگهای قیمتی، سلاحها و اشیای خانگی که از جایگاههای مقدس در سراسر اروپا و رودخانهها به دست آمده تاییدی بر اهمیت این مکانهاست.
رودخانه یا جویبار نشانههای حیات زنده زمین مادر است ولی این امر به تنهایی آب را مقدس نمیسازد بلکه تقدس آب به خاطر ترکیب استثناییاش از معدنیها، گیاهان و خواص اثیری گوناگون دیگر است که از چشمههای خاص در زمانهای مشخصی از روز سرچشمه گرفته و نیروهای احیاکننده را به وجود میآورد. هر مکان مقدس روح نگهبان خود را داشت که از او مراقبت میکرد و بر انجام شایسته آداب مذهبی روزانه نظارت داشت.
شناخت اسطورهها و اسرار باطنی سلتها پژوهشگر را با جهانی آشنا میکند که سرچشمه افسانهها و آیینهای این قوم دوران پیش از میلاد است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد