19 - 06 - 2023
حذف توانایی زایش سرزمین با تغییر اقلیم و دخالتهای انسان
«جهانصنعت»- بیابان حاصل خشکسالیهایی است که با مداخلات غیراصولی در طبیعت وسعت آن در حال افزایش است و به گفته مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات زمینشناسی و زیستمحیطی این سازمان، ایران دارای ۳۵ هزار کیلومتر مربع کانونهای جدی گردوغبار است، ضمن آنکه ۳۲۵ هزار کیلومتر مربع اراضی مستعد کانون گردوغبار در کشور شناسایی شده است.
از سویی رانش بیسابقه زمین در محدوده پل زنگوله و نشست جاده موجب مسدودی جاده شد، این رانش در کیلومتر ۸۰ جاده چالوس با شکافهای عمیق و نشست ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتری جاده در برخی نقاط همراه بوده است. این جدیدترین فاجعه زیستمحیطی کشور است که رضا شهبازی از آن به عنوان تخریب سرزمینی یاد میکند؛ تخریبی که مانع بازپروری و زایش محیطزیست میشود.
روزی برای مرثیهخوانی طبیعت
مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات زمینشناسی و زیستمحیطی سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور با اشاره به ۲۷ خرداد روز مبارزه با بیابانزایی گفت: سابقه این نامگذاری به اوایل دهه ۹۰ میلادی برمیگردد که سران کشورها گرد هم آمدند و متوجه شدند که موضوعاتی مانند تغییر اقلیم و کاربری اراضی و فشاری که انسان به طبیعت وارد میکند، از ظرفیت پذیرش طبیعت خارج شده است و علائم و نشانههایی از خود نشان میدهد که به آن
«تخریب سرزمین» میگوییم.
شهبازی تخریب یک سرزمین را به مفهوم حذف توانایی تولید، بارآوری و زایش یک سرزمین معنا کرد و ادامه داد: در تخریب سرزمینی واحدهای سرزمینی، توانایی بازپروری خود را ندارند که این امر بر اثر دو عامل تغییر اقلیم و دخالتهای انسان است.
مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات زمینشناسی و زیستمحیطی سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور خاطرنشان کرد: از دهه ۹۰ که جامعه جهانی به فکر نامگذاری روزی برای مبارزه با بیابانزایی افتاد، حدود ۳۰ سال میگذرد و در آن سالها افراد زیادی درباره این موضوع حساس نبودند، ولی امروزه به دلیل فرآیند فزاینده تخریبهای سرزمینی در سراسر دنیا، حساسیتهای جوامع نسبت به آن افزایش یافته است که به نظر من این امر یک دستاورد محسوب میشود. وی با اشاره به شرایط زیستمحیطی حاکم در کشور تصریح کرد: مهمترین ویژگیهای تغییر اقلیمی که در کشور حاکم است، تغییر الگوی بارش و خشکسالیهای شدید است. نمونه آن رانش زمین در جاده چالوس است. در فصلی که کمتر انتظار داریم، سیلهای خیلی شدید را تجربه میکنیم، در حالی که در فصل پاییز و زمستان که بارشهای موثر را انتظار داریم، کمتر بارش را شاهد هستیم. این محقق حوزه مخاطرات زیستمحیطی، نمونه دیگر این رخدادها را سیلهای بسیار وسیع در اسفند ۹۷ و فروردین و اردیبهشت ۹۸ عنوان کرد و با تاکید بر اینکه قبل این دو سال کشور خشکسالیهای بسیار شدید را پشت سر گذاشته بود، یادآور شد: اینها رخدادهای نامتعارفی هستند که به آنها «رخدادهای حدی» میگویند که در حال حاضر شانس وقوع آنها دائم بیشتر میشود، به این معنا که در زمانهای کوتاهتر پدیدههای حدی مانند سیلهای مخرب را تجربه میکنیم. مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات زمینشناسی و زیستمحیطی سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور، تجربه خشکسالیها و دورههای خشکی شدیدتر در زمانهای کوتاهتر را از دیگر تبعات رخدادهای حدی ذکر کرد و گفت: اینها در حالی است که فشار ما بر منابع و جمعیت بیشتر شده و در کنار آن از آنجایی که استانداردهای زندگی در حال تغییر است، خواستههای مردم تغییر کرده و بر این اساس فشار آنها بر منابع طبیعی نیز افزایش یافته است.
آثار فشار بیشتر انسان بر طبیعت
شهبازی تاکید کرد: زمانی که فشار بر منافع طبیعی بر اثر افزایش جمعیت بیشتر میشود، در نهایت سرانهها نیز کاهش مییابد و مهمترین سرانهای که داریم، آب است که به ازای هر نفر کاهش مییابد. اینها اتفاقاتی است که اگر به آنها توجه نکنیم، اسیر چرخه باطل و بازی باخت- باخت میان انسان و طبیعت میشویم.
به گفته مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات زمینشناسی و زیستمحیطی سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور، در این چرخه باطل دائم انسان به منابع طبیعی فشار وارد میکند و چون خواستههایش بیشتر شده است، در نتیجه اقدام به تغییر اراضی و آلودگی منابع آب، خاک و هوا میکند و از سوی دیگر پاسخ طبیعت به این اقدامات، رخدادهای شدید است.
وی گسترش ساخت و سازها در مناطق نامناسب مانند حریم گسلها را از دیگر اقدامات منفی در طبیعت عنوان کرد و گفت: بسیاری از مناطق در حالی گسترده شدهاند که در محدودههای گسل هستند و تنها یک زمینلرزه کفایت میکند که سازهها ویران شود. شهبازی نمونه دیگر فشار بر منابع طبیعی را برداشت بیرویه از منابع آب دانست و افزود: آثار آن فشار بر منابع آبهای سطحی و زیرزمینی است که با خشکی تالابها و عرصه و پهنههای مراتع نشان داده میشود.
مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات زمینشناسی و زیستمحیطی سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور با تاکید بر اینکه در نهایت عرصههای خشک تبدیل به کانونهای گردوغبار میشوند، خاطرنشان کرد: در زیرزمین نیز با برداشتهای بیرویه از سفرههای زیر زمینی بدون تغذیه آبخوانها باعث خالی شدن آبخوانهای سرزمینی شده و در نهایت ما را با پدیده «فرونشست» مواجه کرده است. این محقق حوزه مخاطرات زیستمحیطی با بیان اینکه مخاطرات زیستمحیطی در همه جای دنیا در حال رخ دادن است، نمونه دیگر را آتشسوزی گسترده در کالیفرنیا عنوان کرد و گفت: در چنین کشورهایی که منابع جنگلی بزرگی دارند، موضوع آتشسوزی پررنگتر از فرونشست زمین است، در حالی که در ایران، مخاطره فرونشست زمین پررنگتر است.
افزایش وسعت کانونهای گردوغبار
شهبازی بیابانها را اکوسیستمی روی زمین دانست که ارتباط مستقیمی با خشکی هوا دارند و افزود: هر چه به سمت خشکتر شدن پیش برویم، به توسعه اکوسیستم بیابان کمک شده و در شرایط فعلی هم شرایط بیابانی در حال گسترش است و به لحاظ اقلیمی با شرایط خشکی مواجه بوده و هستیم.
وی یادآور شد: در ارزیابی اکوسیستمهای بیابانی یکسری معیارها و شاخصهایی وجود دارد که براساس آن اعلام میشود کشوری گسترش بیابان داشته است. براساس برآوردهای ما در ایران حدود ۳۵ هزار کیلومتر مربع کانونهای جدی گردوغبار وجود دارد، ضمن آنکه ۳۲۵ هزار کیلومتر مربع اراضی مستعد کانون گردوغبار در کشور شناسایی شده است.
شهبازی مساحت ۳۲۵ هزار کیلومتر مربع مستعد گردوغبار را سطح قابل توجهی از کل مساحت کشور دانست و یادآور شد: در ۵ تا ۶ سال گذشته که برای اولین بار نقشههای کانونهای گردوغبار را تهیه کردیم و در اختیار ستاد ملی مقابله با گردوغبار قرار دادیم، مساحت کانونهای گردوغبار به همین میزان بوده است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد