18 - 10 - 2023
حذف معافیتهای مالیاتی برای جلوگیری از خامفروشی
«جهانصنعت» در تاریخ ۲۲ مهرماه سال جاری گزارشی را با عنوان «صادرات معدنی در قفس» منتشر کرد که این گزارش مورد واکنش قرار گرفت. مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت امور اقتصادی و دارایی در پاسخ به مطلب فوق توضیح داد: حذف معافیتهای مالیاتی خامفروشی از نقاط قوت لایحه برنامه هفتم توسعه است و مصوبه مجلس نیز برای حذف معافیت مالیاتی صادرکنندگان مواد خام و نیمهخام برای جلوگیری از خامفروشی بوده است.
بر این اساس با هدف جلوگیری از خامفروشی و حمایت از تولید داخل، درآمدهای حاصل از صادرات مواد معدنی، فلزی، غیرفلزی، نفت، گاز و پتروشیمی خام و نیمهخام مشمول مالیات میشوند؛ البته صادرات محصول مشمول مالیات و عوارض نیست.
این حکم کمک میکند تا زنجیره ارزش با استفاده از منابع طبیعی در کشور توسعه یابد و همچنین منابع حاصل از عوارضی که برای این کالاها لحاظ میشود، برای توسعه فعالیتهای دانشبنیان مصرف خواهد شد. در واقع این رویکرد، یکی از سیاستهای دولت برای حمایت از صادرات است تا شرکتها را به سمت صادرات و افزایش ذخایر ارزی و مثبت شدن تراز تجاری تشویق کنند. این مصوبه صراحت دارد که معافیت صادراتی برای محصولات خام و نیمهخام لغو میشود و فرآوردههای معدنی و معادن فلزی شامل لغو معافیت نمیشوند.
اما «جهانصنعت» در این گزارش بررسی کرد که اولا تعریف دولت از خام و نیمه روشن نیست و همین مساله معدنیها را سردرگم کرده است. دوم اینکه مطرح شده این حکم کمک میکند تا زنجیره ارزش را با استفاده از منابع طبیعی در کشور توسعه دهیم اما مخالفان باور دارند که برای برخی مواد معدنی از جمله اسلب و شمش امکانات و شرایط لازم جهت تبدیل شدن به کالای با ارزشافزوده بالاتر در کشور وجود ندارد. بنابراین نمیتوان در این عرصه به ارزشافزوده بالاتری رسید و همزمان گفت که معدنیها سود هم بردهاند. به طور مثال درخصوص اسلب باید گفت که ما ظرفیت لازم برای تبدیل اسلب به کالای با ارزشافزوده بالاتر یعنی ورق فولادی را نداریم. به این ترتیب حذف معافیت مالیاتی در این عرصه اشتباهی بزرگ است، چراکه باعث میشود ۵ میلیون تن تختال مازاد روی زمین بماند و از صادراتش جلوگیری شود. درباره شمش نیز باید مطرح کرد که از نظر کارشناسی به دلیل نبود بازارهای صادراتی نباید آن را تبدیل به میلگرد کرد. همین چند وقت پیش بود که کشورهای همسایه برای تولیدکننده میلگرد ایرانی تعرفه وضع کردند، موضوعی که دست صادرکننده ما را برای سودآوری محدودتر کرده است. سوال این است که چرا باید برای کالایی که برای منطقه جذاب نیست و بازاری ندارد سرمایهگذاری کرد؟
از طرفی با اینکه مطرح شده منابع حاصل از عوارضی که برای این کالاها لحاظ میشود، برای توسعه فعالیتهای دانشبنیان مصرف میشود اما باز هم مخالفان باور دارند که دولت باید یک گزارش ارائه دهد و مطرح کند که این چندسالی که مالیاتها را دریافت کرده است و تاکید بر اهمیت و نقش دانشبنیانها هم داشته شرایط چگونه پیش رفته است و در کدام بخش برای دانشبنیانها هزینه کرده است؟
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد