شناسه خبر : 328338
19 - 12 - 2022
19 - 12 - 2022
حرکت با راهبرد خیالی
اظهارات دیروز آیتالله جوادیآملی احتمالا به این معنی تفسیر میشود که اگر درایت اقتصادی وجود داشته باشد مشکلات حل میشود، این جمله را البته میتوان چنین قرائت کرد که مشکلات موجود اقتصادی حاصل بیدرایتی اقتصادی مقامات و تصمیمسازان کشور است.
دستگاههای اقتصادی و از جمله مغز متفکر اقتصاد (وزارت امور اقتصادی و دارایی) و نیز قلب آن (بانک مرکزی) که تا چند هفته پیش تلاش خود را به تبلیغ دستاوردها و امید بخشیدن به شهروندان و فعالان اقتصادی معطوف کرده بودند اکنون مصرانه در مورد آینده اوضاع اقتصادی و بیپولی کشور هشدار میدهند و از تصمیمگیران و تصمیمسازان- که هویتشان روشن نیست- میخواهند تا این هشدارها را جدی بگیرند.
اما اقدامات اجرایی و نتیجه عملی این جدی گرفتن چیست؟ این بار میخواهیم با استراتژی و راهبرد مقامات اقتصادی کشور گام برداریم. تا چند هفته پیش نه فقط وزیر امور اقتصادی و دارایی که رییس بانک مرکزی خبر از بسامان بودن اوضاع کشور میدادند و تصریح میکردند که اوضاع پولی و نقدینگی در ایران در نقطه مطلوبی قرار دارد.
رییس بانک مرکزی هم تاکید میکرد که نرخ ارز، آزاد خواهد شد. در ادامه همین سیاست قرار شد بورس ارز هم راهاندازی و تعیین نرخ ارز به بازار سپرده شود. روشن است که برابر اظهارات تصمیمسازان و تصمیمگیران با سپردن نرخ ارز به بازار، قیمت ارز مهار و توزیع آنها تعدیل میشد. تا اینجا همه امیدوار به ساماندهی نرخ ارز بودند و آقای رییس کل بانک مرکزی هم آنقدر ارز داشت تا اسب سرکش قیمتهای ارز را لگام بزند و مهار کند اما پیش از اجرا شدن این وعدهها، اکنون قیمت دلار به طور جهشی افزایش یافته و تمامی آن وعدههایی که از زبان مقامات یادشده شنیده میشد جای خود را به هشدارهایی در مورد آینده داده است. این شرایط البته از نظر همان مقامات اقتصادی کشور توطئه و بحرانسازی برخی عوامل تعبیر شده است. در نقطه فعلی حق شهروندان است که از مقامات و مسوولانی که باید پاسخگو باشند، بخواهند تا راهکار عملی برای زندگی ایرانیان ترسیم کنند. بر این پایه پرسش اصلی آن است که شهروند جمهوری اسلامی ایران چگونه برنامه زندگی شش ماه یا یکساله خویش را تنظیم کند؟ شهروند جمهوری اسلامی از مقامات ریز و درشت در لباسهای گوناگون وعدههای جذاب شنیده، چشماندازهای متفاوتی که همه امیدبخش و روشن بودهاند برایش ترسیم شده، شنیده که توطئههای داخلی و خارجی اوضاع را نابسامان کرده، توصیههایی برای تحمل اوضاع دریافت کرده و… اما در عمل مشاهده کرده که روزبهروز اوضاع معیشتی خود و خانوادهاش سختتر، نحیفتر و بر پیچیدگیهای شرایط اقتصادی کشور افزوده میشود.در این موقعیت واقعا مقامات کشور چگونه انتظار بردباری از شهروند دارند؟ علاوه بر این تمامی آنچه در مورد توطئههای داخلی و خارجی و تاثیر آن گفته میشد چقدر به کار شهروند جمهوری اسلامی میآید و یک ایرانی از آن چه بهرهای میتواند ببرد؟ شاید بهتر باشد که مقامات کشور قدری از اوهام فاصله بگیرند.
دستگاههای اقتصادی و از جمله مغز متفکر اقتصاد (وزارت امور اقتصادی و دارایی) و نیز قلب آن (بانک مرکزی) که تا چند هفته پیش تلاش خود را به تبلیغ دستاوردها و امید بخشیدن به شهروندان و فعالان اقتصادی معطوف کرده بودند اکنون مصرانه در مورد آینده اوضاع اقتصادی و بیپولی کشور هشدار میدهند و از تصمیمگیران و تصمیمسازان- که هویتشان روشن نیست- میخواهند تا این هشدارها را جدی بگیرند.
اما اقدامات اجرایی و نتیجه عملی این جدی گرفتن چیست؟ این بار میخواهیم با استراتژی و راهبرد مقامات اقتصادی کشور گام برداریم. تا چند هفته پیش نه فقط وزیر امور اقتصادی و دارایی که رییس بانک مرکزی خبر از بسامان بودن اوضاع کشور میدادند و تصریح میکردند که اوضاع پولی و نقدینگی در ایران در نقطه مطلوبی قرار دارد.
رییس بانک مرکزی هم تاکید میکرد که نرخ ارز، آزاد خواهد شد. در ادامه همین سیاست قرار شد بورس ارز هم راهاندازی و تعیین نرخ ارز به بازار سپرده شود. روشن است که برابر اظهارات تصمیمسازان و تصمیمگیران با سپردن نرخ ارز به بازار، قیمت ارز مهار و توزیع آنها تعدیل میشد. تا اینجا همه امیدوار به ساماندهی نرخ ارز بودند و آقای رییس کل بانک مرکزی هم آنقدر ارز داشت تا اسب سرکش قیمتهای ارز را لگام بزند و مهار کند اما پیش از اجرا شدن این وعدهها، اکنون قیمت دلار به طور جهشی افزایش یافته و تمامی آن وعدههایی که از زبان مقامات یادشده شنیده میشد جای خود را به هشدارهایی در مورد آینده داده است. این شرایط البته از نظر همان مقامات اقتصادی کشور توطئه و بحرانسازی برخی عوامل تعبیر شده است. در نقطه فعلی حق شهروندان است که از مقامات و مسوولانی که باید پاسخگو باشند، بخواهند تا راهکار عملی برای زندگی ایرانیان ترسیم کنند. بر این پایه پرسش اصلی آن است که شهروند جمهوری اسلامی ایران چگونه برنامه زندگی شش ماه یا یکساله خویش را تنظیم کند؟ شهروند جمهوری اسلامی از مقامات ریز و درشت در لباسهای گوناگون وعدههای جذاب شنیده، چشماندازهای متفاوتی که همه امیدبخش و روشن بودهاند برایش ترسیم شده، شنیده که توطئههای داخلی و خارجی اوضاع را نابسامان کرده، توصیههایی برای تحمل اوضاع دریافت کرده و… اما در عمل مشاهده کرده که روزبهروز اوضاع معیشتی خود و خانوادهاش سختتر، نحیفتر و بر پیچیدگیهای شرایط اقتصادی کشور افزوده میشود.در این موقعیت واقعا مقامات کشور چگونه انتظار بردباری از شهروند دارند؟ علاوه بر این تمامی آنچه در مورد توطئههای داخلی و خارجی و تاثیر آن گفته میشد چقدر به کار شهروند جمهوری اسلامی میآید و یک ایرانی از آن چه بهرهای میتواند ببرد؟ شاید بهتر باشد که مقامات کشور قدری از اوهام فاصله بگیرند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد