12 - 11 - 2023
حرکت به سمت پارادایم نوین در انتخاب اعضای هیاتمدیره و رهبران سازمانی
دکتر حسین ساسانی*
در سالهای اخیر آسیبشناسان حوزه کسب و کار عامل اصلی عدم دستیابی به موفقیت پایدار کسبوکارهای کشور را به ضعف مقوله رهبری و مدیریت کسبوکارها، سازمانها و نهادهای نظارتی نسبت دادهاند و در این راستا راهکارهایی برای خروج از این بنبست و پشت سر نهادن موانعی از این دست ارائه کردهاند، ولی متاسفانه کمتر این گره گشوده شده است.
به باور من، معضل اصلی و اساسی ما در کسبوکارهای بخش خصوصی، سازمانهای دولتی و نهادهای نظارتکننده در ناتوانی و عدمبرخورداری از توانمندیها و قابلیتهای رهبری و مدیریتی در چارچوب مقولهای بهنام حکمرانی شرکتی است که با سیطره فناوریهای جدید به ویژه هوش مصنوعی این ضعف عمیقتر شده و شکاف بیشتری با دنیای توسعهیافته پیدا کرده است، اگرچه این رویکردها چند سالی است که وارد ادبیات کسبوکارها و سازمانها شده ولی در عمل کمترین پیشرفتها رخ داده است.
کلید حاکمیت شرکتی در کسب دانش، مهارت و قابلیتهای رهبری و ایجاد روابط کاری موثر میان هیاتمدیره و مدیران نهفته است. هیاتمدیرهای که با به دست آوردن شایستگی حرفهای و سلامت اخلاقی قادر خواهد بود با مشارکت فعال و سازنده خود در دستیابی به عملکرد برتر، گامهای اساسی بردارد، خود و مدیران اجرایی را به چالش بکشد و از میان چالشها، یادگیری و نوآوری را در میان اعضای هیاتمدیره و اجزای سازمان توسعه و گسترش دهد.
تصور بر این است که وظیفه هیاتمدیره پیروی از قوانین و مقررات نظارتی است ولی در دنیای پیچیده و پرابهام امروز، چالش اصلی هیاتمدیره فقط پیروی از قانون نیست. چالش اصلی عملکرد بهتر است. یعنی، آنان برای دستیابی به عملکرد بهتر باید اهداف، وظایف، استراتژیها، قابلیتهای محوری، اطلاعات و دستور کار خود را به صورتی سازمانیافته درک کنند و از طریق تحلیل فکورانه و سیستمی، به نحوی تاثیرگذاری خود بر فضای سازمانی و فعالیتها را مشخص کرده و سپس با نظمی مشابه، رفتار خود را براساس آن اصلاح کنند. جان کاتلر استاد کرسی رهبری دانشگاه هاروارد معتقد است: رهبران طرحریزی نمیکنند، مشکلات اجرایی را حل نمیکنند، حتی به سازماندهی افراد دست نمیزنند، بلکه آنچه آنان در عمل انجام میدهند، آمادهسازی سازمان برای تغییر و کمک به سازگاری آن در زمانی است که برای همگامی با تغییرات تقلا میکنند.از طرفی، پیتر سینگه مبدع سازمانهای یادگیرنده بر این باور است که مسوولیت رهبران، ساختن سازمانهایی است که در آنجا افراد به طور مستمر تواناییهای خود را در جهت شناخت و فهم پیچیدگیها، شفاف کردن آرمانها و توسعه بخشیدن به مدلهای ذهنی مشترک افزایش دهند. بنابراین، وظایف اعضای هیاتمدیره و رهبران سازمانی تدوین یک جهتگیری مناسب، متحد کردن کارکنان و برانگیختن آنان، حذف یا کاهش بخشهایی از کسبوکار که فاقد کارایی است یا فرصتی برای رشد در آینده ندارد و همکاری همه بخشهای سازمان برای دستیابی به اهداف مشترک است.
اقداماتی در راستای توانمندسازی هیاتمدیره برای بهرهگیری از هوش مصنوعی مولد
نوع جدیدی از هوش مصنوعی در محیط اقتصادی و فعالیت کسبوکارها به وجود آمده است که هیاتمدیرهها موظف هستند در فرآیند کاهش ریسک و نظام حکمرانی به ویژه در فعالیتهای نظارتی و کنترلی توجه و تمرکز لازم به آن داشته باشند.
در طول دهه گذشته، موارد استفاده برای یادگیری ماشینی و انواع دیگر هوش مصنوعی و همچنین خطراتی که هوش مصنوعی ایجاد میکند، افزایش یافته است. عصر هوش مصنوعی چالشهای جدیدی را پیشروی هیاتمدیرهها، در رهبری سازمان و مدیریت ریسک به نمایش گذاشته است.
طبق نظرسنجی موسسه دیلویت، اکثر هیاتمدیرهها اظهار کردند که بیش از ۷۲درصد، دارای یک یا چند کمیته مسوول نظارت بر ریسک و بیش از ۸۰ درصد این کمیتهها دارای یک یا چند کارشناس واحد ریسک هستند. باوجود این، همه توجه و سرمایهگذاری در مدیریت انواع مختلف ریسکهای تجاری، ریسکهای مرتبط با هوش مصنوعی نیازمند سازماندهی جدید، سرمایهگذاری و اختصاص منابع بیشتر بوده تا مدیریت آنها بهتر و تهدیداتشان به کمترین حد برسد.
خطرات امنیتی هوش مصنوعی میتواند دادههای حساس را به خطر بیندازد، خروجیهای مغرضانه مشکلاتی برای فرآیند تطبیق ایجاد کنند و استقرار غیرمسوولانه سیستمهای هوش مصنوعی میتواند پیامدهایی برای کسبوکارها، مصرفکنندگان و در کل جامعه داشته باشد. با توجه به تاثیرگذاری گسترده این دستاورد، هیاتمدیرهها میتوانند نقشی حیاتی در کمک به سازمان برای مقابله با خطرات هوش مصنوعی داشته باشند.
نوع جدید هوش مصنوعی که به آن هوش مصنوعی مولد گفته میشود، به گونهای قدرتمند است که کاربران را متحیر کرده و درها را برای موارد استفاده تحولآفرین باز کرده است. هوش مصنوعی مولد شامل مدلهای زبانی بزرگ، تولیدکنندههای تصویر و صدا و دستیاران کدنویسی است که ابزارهایی را برای افزایش بهرهوری، استخراج بینشهای خلاق و ایجاد فرصتهای رشد درآمد در سطح گسترده را به کاربران میدهد. علاوه بر این، یک بخشی از کاربران تجاری برای استفاده از یک چت روبات مبتنی بر مدلهای زبان بزرگ که روی دادههای سازمانی آموزش دیده است، نیازی به مدرک دکترا در علوم داده ندارند و با داشتن مهارت، قادر خواهند بود تا کارهای خلاقانهای را انجام دهند. در حالی که موانع استفاده مستقیم از هوش مصنوعی به سرعت در حال کاهش است و فقط قابلیتها در حال رشد هستند، سازمانها برای کاهش ریسک سازمانی آمادگی لازم را ندارند و احتمال مواجهه با خطرات استفاده از هوش مصنوعی مولد بسیار زیاد است.
هوش مصنوعی مولد خطرات مرتبط با هوش مصنوعی را تشدید میکند و زمانبندی را برای اتخاذ گامها و استراتژیهای ضروری که میتوانند کاهش ریسک هوش مصنوعی را فعال کنند، کوتاه میکند. این خطرات امروزه وجود دارند و در کنار استفاده بیشتر از هوش مصنوعی مولد میزان ریسکها و خطرات هم افزایش خواهند یافت.
افزایش سواد هوش مصنوعی در اعضای هیاتمدیره
کاهش ریسکها و خطرات بهرهگیری از هوش مصنوعی تا حدی به معنای پرسیدن سوالات درست است. این امر مستلزم سطحی از سواد هوش مصنوعی است که وجود آن قبلا هم مهم بود، ولی با تولد «هوش مصنوعی مولد»، نیاز به سواد بسیار مهمتر شده است، زیرا این فناوری انواع جدیدی از خطرات را میتواند تولید کند که برای سازمانها غیرقابل جبران باشد. به عنوان مثال، خروجیهای «متوهم و مبهم» اطلاعاتی که در واقع نادرست و در فرآیند تصمیمگیری فاجعهآفرین هستند و همچنین ارائه و نشان دادن خطرات موجود در مقیاس بزرگتر و به شکل غلوآمیز میتواند مسیر حرکت سازمان را تغییر دهد و نتایج غیرقابل تصور را به همراه داشته باشد. برای مثال، مرکز تماس مشتریان میتواند خروجیهای مغرضانهای را به تعداد بیشتری از افراد نسبت و ارائه دهد. برای مشارکت در مدیریت ریسکهای هوش مصنوعی مولد، اعضای هیاتمدیره میتوانند از طریق روشهای سنتی، مانند آوردن سخنرانان و کارشناسان موضوعی و پیگیری یادگیری مستقل از طریق کلاسها، سخنرانیها و خواندن، سواد هوش مصنوعی را ایجاد کنند. یک مدل هوش مصنوعی مولد مانند یک «مدل زبانی بزرگ» میتواند در این زمینه کمک کند، زیرا مطالب ساده میتوانند به زبان طبیعی، پیچیدگیهای نحوه عملکرد هوش مصنوعی، محدودیتها و قابلیتهای آن را خلاصه کرده و توضیح دهند.
بسط و گسترش تسلط بر هوش مصنوعی در سطح مدیران ارشد
اگر سواد «هوش مصنوعی مولد» در هیاتمدیره مهم است، تسلط به آن برای مدیران ارشد اجرایی مهمتر است. اعضای هیاتمدیره در موقعیتی هستند که میتوانند مدیران اجرایی ارشد را ترغیب کنند تا تسلط بر هوش مصنوعی مولد را نهتنها حول ایجاد ارزش و خلق فرصتها، بلکه کنترل و جلوگیری از خطرات احتمالی را هم ایجاد کنند. با افزایش قدرت و جذابیت هوش مصنوعی مولد و افزایش موارد استفاده آن، مدیران کسبوکار برای شکل دادن مسوولانه به برنامههای هوش مصنوعی به دانش و آشنایی کامل با این فناوری نیاز دارند. تصمیمات مربوط به اخلاق هوش مصنوعی، ایمنی و امنیت، مسوولیتپذیری و همه عواملی که بر اعتماد به هوش مصنوعی تاثیر میگذارند، از درک پایهای از اینکه هوش مصنوعی مولد چیست و چه کاری را میتواند انجام دهد، سرچشمه میگیرد. به عنوان نمایندگان سهامدار، اعضای هیاتمدیره میتوانند تسلط بر هوش مصنوعی را تشویق کرده و ترویج دهند و در عین حال، اهمیت روزافزون آن را به صورت مستمر به مدیران و کارکنان گوشزد و بیان کنند.
انتخاب اعضای هیاتمدیره مجرب در هوش مصنوعی
اعضای هیاتمدیره اغلب از حوزههایی انتخاب میشوند که در امور مالی و مدیریت کسبوکار دارای تجارب مفید و موثر هستند. این پیشینه به آنها اجازه میدهد تا رهبران اطلاعاتی در مورد مسائل مالی و رقابتی باشند. با توجه به اینکه هوش مصنوعی یک حوزه فنی و پیچیده است که مجموعهای از موانع و خطرات را در سازمانها افزایش میدهد و بهرهگیری از این فناوری مولد ریسکهای زیادی است، پارادایم انتخاب اعضای هیاتمدیره را دستخوش تغییر کرده است. به این معنا که در انتخاب اعضای هیاتمدیره باید افرادی در نظر گرفته شوند که سواد و دانش لازم در هوش مصنوعی برای هدایت سازمان را داشته باشند تا بتوانند بهرهگیری از فناوری دیجیتال و هوش مصنوعی مولد را در استراتژیها و برنامههای عملیاتی بگنجانند. از طرف دیگر، ساختار و سازمان هیاتمدیره باید تغییر کند تا امکان جذب و استخدام کارشناس و متخصص هوش مصنوعی در هیاتمدیره فراهم شود. چنین فردی باید به عنوان یک متخصص عملیاتی هوش مصنوعی با سابقه در اجرای پروژههای هوش مصنوعی موفق در سازمانهای مشابه، تجربه داشته باشد.
جهتگیری هیاتمدیره برای آینده
حکمرانی و رهبری یک تمرین موقت نیست و اعضای هیاتمدیرهها نیاز به اجرای کنترلهایی برای هدایت استفاده اخلاقی و قابل اعتماد از هوش مصنوعی مولد دارند. هیاتمدیرهها ممکن است کمیتههای فرعی را برای نظارت بر فعالیتهای حیاتی شرکت، مانند حسابرسی، توسعه استراتژی، جانشینپروری و مدیریت ریسک مربوط به امور مالی و عملیات تشکیل دهند. همین رویه را میتوان با یک تاکتیک مشابه در چارچوب نظام حکمرانی برای هوش مصنوعی مولد به کار گرفت و از آن پشتیبانی کرد.
واژگان، قابلیتها، خطرات و روند توسعه و گسترش هوش مصنوعی مولد با بلوغ فناوری در حال تغییر هستند. یک کمیته فرعی یا یک گروه اختصاصی برای متمرکز ماندن و آگاه بودن در مورد این فناوری پیچیده و در حال تغییر را باید سازماندهی کرد تا به پایش و پیگیری این موضوع از طریق تدوین استراتژیها و برنامهها بپردازد. هیاتمدیرهها، همچنین میتوانند وظایف کمیتههای فرعی موجود را گسترش دهند تا مولفههای هوش مصنوعی مولد را در بر گیرند. برای مثال کمیته حسابرسی میتواند شامل برنامهریزی برای حسابرسی الگوریتمی باشد.
هدایت سازمان با بلوغ هوش مصنوعی مولد
اعضای هیاتمدیره با توجه به نقش خود، مستقیما با هوش مصنوعی مولد کار نمیکنند، اما آنها نماینده سهامداران مهمی هستند که مسوولیتهای اساسی دارند. همانطور که مدیریت ارشد سازمانی و مدیران اجرایی کسبوکار بر اینکه چگونه هوش مصنوعی مولد میتواند یک تقویتکننده بهرهوری و محرک نوآوری باشد، متمرکز هستند، هیاتمدیره میتواند سطح بالاتر و تصویر بزرگی از برنامههای هوش مصنوعی داشته باشد و بر هدایت شرکت در استقرار اخلاقی و قابل اعتماد بودن هوش مصنوعی مولد تمرکز کند. در این مورد، استفاده از چارچوبی برای ارزیابی ریسک و اعتماد و چگونگی تاثیر آن بر انطباق و حکمرانی مفید است. چارچوب قابل اعتماد با عنوان «ایآیتیام» موسسه دیلویت برای ارزیابی ریسک و اعتماد در هر نوع استقرار هوش مصنوعی مناسب است و میتواند به اعضای هیاتمدیره کمک کند تا ارزیابیهای واضحی انجام داده و سازمان را به سمت ارزشمندترین مسیر استفاده از هوش مصنوعی مولد سوق دهند. چشمانداز هوش مصنوعی مولد هنوز نوپاست و روزهای اولیه را این فناوری جدید سپری میکند که تاثیرات عمیقی بر تجارت و جامعه خواهد داشت. علاوه بر انجام این اقدامات، اعضای هیاتمدیرهها میتوانند به مشاورانی مراجعه کنند که در حال توسعه تاکتیکها و استانداردهای حکمرانی و نظارت هوش مصنوعی مولد هستند تا از دانش و تجربه آنان برای ترسیم آینده کسبوکار در چارچوب هوش مصنوعی مولد استفاده کنند.
بهرهگیری سازمان از فناوریهای جدید و «هوش مصنوعی قابل اعتماد»
اولین سوالی که در طراحی چارچوب هوش مصنوعی قابل اعتماد باید پرسیده شود، این است که چرا به هوش مصنوعی قابل اعتماد نیاز داریم؟ پاسخ این سوال در تجزیه و تحلیل گزارشهای سالانه اخیر که روند بسیار گویایی را نشان میدهد، قابل دریافت است. براساس یک مقاله والاستریت ژورنال، تعداد شرکتهایی که از هوش مصنوعی به عنوان یک عامل خطر در سال ۲۰۱۸ استفاده میکردند، در مقایسه با سال قبل، دوبرابر بیشتر را گزارش میدهد. در حالی که هوش مصنوعی میتواند مزایای تصاعدی را برای شرکتهایی که با موفقیت از قدرت آن استفاده میکنند، به ارمغان بیاورد، اما اگر بدون پادمانهای اخلاقی اجرا شود، میتواند به اعتبار و عملکرد آینده شرکت نیز آسیب برساند.
سوال بعدی این است که چگونه میتوانیم اعتماد ایجاد کنیم؟ مشتریان صدها یا هزاران بار در روز از طریق اقداماتی مانند پیمایش صفحات وب، بانکداری آنلاین یا تماس با خدمات مشتری، تراکنشهای خود را با سازمانها انجام میدهند. این تراکنشها رایگان به نظر میرسند، اما اینطور نیست. واحد پول در اینجا داده مصرفکننده است.
مشتریان باید بتوانند اعتماد کنند که دادههایی که به اشتراک میگذارند توسط سازمانها و الگوریتمهای هوش مصنوعی که استفاده میکنند بهطور اخلاقی و بدون تعصب استفاده میشود. با تمرکز بر تعصب هوش مصنوعی و تاکید بر اخلاق هوش مصنوعی، شرکتها میتوانند به محافظت از دادههای مشتری کمک کنند و در عین حال ارزش ویژه برند و اعتماد مشتری را ایجاد کنند.
سوال سوم بعد از دریافت پاسخ سوال دوم این است که از کجا شروع کنیم؟
اگرچه ما در روزهای اولیه مقررات تجاری هوش مصنوعی هستیم، اما سازمانها نباید منتظر بنشینند تا دیگران نقشه راه ایجاد کنند. انجام این کار میتواند به معنای از دست دادن دستاوردهایی باشد که توسط هوش مصنوعی ممکن شده است. در عوض، هیاتمدیره یک سازمان و مدیران ارشد اجرایی باید هوش مصنوعی اخلاقی را به عنوان یک امر ضروری تلقی کنند که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
برای مقابله با این چالش، موسسه دیلویت چارچوبی با عنوان «هوش مصنوعی قابل اعتماد» طراحی کرده که رهبران و مدیران ارشد سازمانی میتوانند از آن به عنوان یک نقطه شروع استفاده کنند که استفاده اخلاقی از هوش مصنوعی را ترویج و اعتماد مشتریان و کارکنان را به طور یکسان حفظ میکند.
موسسه دیلویت اعتماد را در مرکز هر کاری که کسبوکارها انجام میدهند، قرار داده است. این موسسه از یک چارچوب هوش مصنوعی چندبعدی برای کمک به سازمانها برای توسعه پادمانهای اخلاقی در هفت بعد کلیدی استفاده کرده است.
«چارچوب هوش مصنوعی قابل اعتماد» مستلزم حکمرانی و انطباق با مقررات در طول چرخه حیات هوش مصنوعی از ایدهپردازی گرفته تا طراحی، توسعه، استقرار و عملیات یادگیری ماشین است که بر هفت بعد در چارچوب مزبور تثبیت شده است که شامل؛ شفاف و قابل توجیه، منصفانه و بیطرف، قدرتمند و قابل اعتماد، با احترام به حریم خصوصی، ایمنی و امنیت و مسوولیتپذیری و پاسخگویی است. در پایه و اساس، حکمرانی هوش مصنوعی تمام مراحل فوق را در بر میگیرد و در فناوری، فرآیندها و آموزشهای کارکنان تعبیه شده است. این شامل پایبندی به مقررات قابل اجراست، زیرا باعث ارزیابی ریسک، مکانیسمهای کنترل و انطباق کلی میشود. حکمرانی و انطباق توامان، ابزاری هستند که از طریق آن یک سازمان و ذینفعان آن اطمینان میدهند و خود مطمئن میشوند که استقرار هوش مصنوعی اخلاقی است و میتوان به آن اعتماد کرد.
هفت بعد چارچوب «هوش مصنوعی قابل اعتماد» به موارد زیر اشاره دارد:
– بعد اول: خصوصی؛ حریم خصوصی کاربر رعایت میشود و دادهها بیش از استفاده و مدت زمان مورد نظر و اعلام شده استفاده یا ذخیره نمیشوند. کاربران میتوانند در اشتراکگذاری دادههای خود مشارکت داشته باشند.
– بعد دوم: شفاف و قابل توجیه؛ کاربران درک میکنند که چگونه از فناوری به ویژه در تصمیمگیری استفاده میشود. این تصمیمات به راحتی قابل درک، قابل بازرسی و حسابرسی هستند.
– بعد سوم: منصفانه و بیطرفانه؛ این فناوری به طور فراگیر با هدف کاربرد، دسترسی و نتایج عادلانه طراحی و اجرا شده است.
– بعد چهارم: مسوول و پاسخگو؛ این فناوری به شیوهای مسوولیتپذیر اجتماعی ایجاد و اجرا میشود.
– بعد پنجم: جوابگو؛ خطمشیهایی برای تعیین اینکه چه کسی مسوول تصمیمهای گرفته شده یا گرفته شده با استفاده از فناوری است، وجود دارد.
– بعد ششم: قوی و قابل اعتماد؛ این فناوری خروجیهای ثابت و دقیقی تولید میکند، در برابر خطاها مقاومت میکند و به سرعت از اختلالات پیشبینی نشده و استفاده نادرست جلوگیری میکند.
– بعد هفتم: ایمنی و امنیت؛ این فناوری از خطراتی محافظت میشود که ممکن است باعث آسیب فیزیکی، عاطفی، محیطی یا دیجیتال فردی یا جمعی شود.
جمعبندی نهایی
هیاتمدیرهها در شرایط امروز، برای تلف کردن زمان در سرعت بخشیدن به استفاده از هوش مصنوعی مولد و کاهش خطرات و مدیریت ریسک ناشی از بهرهگیری از این فناوری را ندارند. برای دستیابی به این هدف، اعضای هیاتمدیره میتوانند با طراحی و استقرار یک نظام «نظام حکمرانی شرکتی»، عملیاتی کردن «اقدامات اثربخش برای توانمند کردن هیاتمدیره» و برپاسازی یک چارچوب استفاده از «هوش مصنوعی قابل اعتماد» خود و سازمانشان را برای آیندهای که توسط هوش مصنوعی مولد احاطه شده است، آماده کنند.
* کارشناس توسعه
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد