14 - 05 - 2018
حکومت تهران به چه کسی میرسد؟
فاطمه بیکپور- هفته گذشته بود که پس از بررسی برنامههای نامزدهای شهرداری تهران و پس از استعفای دو نفر از نامزدها، بالاخره اعضای شورای شهر تهران، نام محمدعلی افشانی و سمیعالله حسینیمکارم را به عنوان دو نامزد نهایی انتخاب شهردار برگزیدند. در حالی که تا قبل از اعلام برنامهها شایعات گسترده و اخبار ضد و نقیض زیادی در خصوص هر یک از نامزدها اعلام میشد و هر روز انتخاب یکی از گزینهها محتملتر از دیگری بود، اما در نهایت دو نفر از نامزدهای اصلی انتخاب شهرداری یعنی انصاریلاری و محمود حجتی، پیش از اعلام برنامه از شهردار شدن انصراف دادند. در نهایت پنج گزینه برای اعلام برنامههای خود راهی شورا شدند. اعلام برنامههایی مشابه آنچه در مرداد ۹۶ برای انتخاب نجفی رخ داد. نمایش و شوآفی از سوی اعضای شورای شهر با بزک دموکراسی. در حالی که پشت پرده دعوای جناحی اعضای بیتجربه و جوان شورای شهر که گاهی از کوچکترین معضلات پایتخت هیچگونه آگاهی ندارند، ادامه داشت. شورای شهر اصلاحطلبی که بسیاری از گزینههای آن به صورت سفارشی، نورچشمی و بر سر رقابت بین احزاب باقی مانده این طیف با نیروهای درجه چندم وارد کارزار انتخاباتی شدند و بسیاری از افراد با تجربه و کار کشته و اصلاحطلب واقعی که در روزهای سخت حاکمیت قالیباف بر شهرداری، بسیار کارآمد و تاثیرگذار ظاهر شده بودند، از شورا بیرون ماندند و سرانجام بر اساس هدف اصولگرایان را بیرون کنید و به یک لیست واحد رای دهید، افرادی که هماکنون جنگ قدرت برای شهرداری به راه انداختهاند، وارد شورا به عنوان نماینده مردم تهران شدند. همین شورا مرداد ۹۶ از میان کاندیدای انتخاب شهرداری سرانجام پس از بازیهای مختلف و اعلام برنامه کاندیداها روی نجفی به اجماع رسیدند اما در ادامه نه پای فشارهایی که به نجفی وارد شدند توانستند بایستند، نه جلوی فشار به شورا. در نهایت هم نتوانستند او را حفظ کنند و نجفی با دو بار استعفا و اظهارات مستقیم دادستان کل کشور مبنی بر اینکه نجفی باید استعفا دهد و برود، برکنار شد.
معرفی گزینههایی کاملا سیاسی و غیرمتخصصانه برای پیروزی حزب خود
همین شورا گزینههایی را برای جانشین نجفی انتخاب کرد که نه تنها برای عامه مردم ناشناس بودند، بلکه گزینههایی صرفا سیاسی از مدیران رده چندم سالهای قبل دولت بودند که حالا هر یک سمت بزرگی هم برای خود داشتند، اما سودای شهردار شدن هر کسی را وسوسه حضور در کارزار انتخاب میکند. پس از نجفی، حسینیمکارم یکی از املاک نجومیبگیران قالیباف که معاون منابع انسانی نجفی هم ظرف هشت ماه گذشته بود، به عنوان سرپرست موقت شهرداری انتخاب شد تا روز اعلام برنامههای نامزدها فرا برسد. در حالی که مکارم عنوان کرده بود تمایلی برای اینکه نامش در میان کاندیدای شهرداری باشد ندارد، اما به فاصله چند روز بعد شد یکی از هفت نامزد نهایی انتخاب شهرداری. کسی که نام و سند ملکش در میان مفسدان املاک نجومیبگیر به نام تخفیف گسترده منتشر و تایید شد. (خودش هرگز آن را تایید نکرد) اما به هر حال یکی دیگر از ضعفهای شورای شهر اینجا خودنمایی کرد که مکارم شد یکی از گزینههای انتخاب شهردار. گویی هیچ گزینه مناسب دیگری در میان نامزدها نبود و حتما باید نام او که در مخیلهاش هم کاندید شهردار شدن نمیگنجید، در این لیست حک میشد.
سرانجام روز اعلام برنامهها فرا رسید و پنج نامزد باقی مانده در دو روز متوالی برنامههای خود برای اداره بهتر پایتخت را بیان کردند. حجتالله میرزایی، پیروز حناچی، محمود حسینی، به همراه افشانی و حسینیمکارم برنامههای خود را اعلام کردند. در روز سوم هم میرزایی انصراف داد و از میان چهار گزینه باقی مانده اعضای شورا که پشت پرده برای نوع آرایشان برنامهریزی و لابیهای گستردهای کرده بودند، رای خود را به گزینهها دادند.
پشت پرده رایگیری برای انتخاب دو گزینه نهایی شهرداری چه اتفاقاتی رخ داد؟
یکی از بازیگردانان اصلی صحنه انتخاب شهردار از ابتدا تاکنون حزب کارگزاران و اتحاد ملت با پدرخواندهها و بزرگانشان بودند. کسانی که تعیینکننده حضور کدام فرد به عنوان نماینده در شورا و کدام فرد به عنوان کاندید شهرداری بودند. پس از آنکه فشارهای افکار عمومی و برخی رسانهها برای عدم حضور محسن هاشمی بر مسند شهرداری پایتخت، باعث شد شهردار شدن او به طور قطعی کنسل شود، اعضای حزب کارگزاران به همراه اعضای اتحاد روی گزینه حناچی وفاق کردند. سایت «اسکان نیوز» روز گذشته فاش کرد: محمود میرلوحی که باید رای خود را به سبد گزینه اتحادیهها میانداخت، تبدیل به »الهه راستگو»ی جریان اصلاحطلبی شده و رای خود را به گزینه دیگری داده بود. اما مهمتر از این اتفاق، لابی و رای اعضای حزب اعتماد ملی در شورا بود. زمانی که رقابت بین گزینهها آغاز میشود اعضای اعتماد ملی در شورا که حامی محمدعلی افشانی و درصدد حضور او بر مسند شهرداری هستند، دیگر رای خود را به حسینیمکارم میدهند تا گزینههایی که محتمل شهردار شدن هستند، نتوانند بالا بیایند. رفتاری دور از شأن نمایندگی که فقط یادآور جمله: «هدف، وسیله را توجیه میکند» شد. هدفی که برای انتخاب شدن گزینه دلخواه، به جای رای به گزینه متخصص و مطلوب برای شهرداری، به گزینهای رای دهند که شایستگی او به اثبات نرسیده است اما باز هم بازی به همین جا ختم نمیشود. ناگهان نجفی بهطور غیرمنتظره از شهردار شدن حسینیمکارم حمایت میکند. فارغ از اینکه نظر نجفی نباید محلی از اعراب و تاثیرپذیری برای اعضای شورای شهر داشته باشد، بلکه باید بیش از این سیاسیکاری را در انتخاب شهردار ترویج ندهند. همین دستنویس حمایتی نجفی بازی اعضای حزب اعتماد ملی را تاحدودی بر هم زد و لرزه بر تنشان انداخت که نکند لابیهایشان برای مرحله نهایی نتیجه نداشته باشد و حسینیمکارمی که خودشان با دست خودشان او را بالا آوردند تا آرای دیگر نامزدها را خنثی کند، به ناگه شهردار شود و افشانی که یک زاویه حمایتی هم از لاریجانی دارد، بیرون از گود شهردار بماند و تلاشها بیحاصل شود اما خود اعضای حزب اعتماد ملی در شورای شهر در این زمینه سکوت کردند و به انتقادات برای نوع رای دادنشان پاسخی ندادند. مرور برنامههای این دو نامزد نشان میدهد تا چه حد هر یک میتوانند جلوی معضلات و فساد شهری تهران بایستند و برای این حجم از مشکلات چه راهکاری دارند.
برجسازی و تراکمفروشی معضل اصلی تهران است که باید متوقف شود
نیره توکلی، جامعهشناس در خصوص اینکه چه میزان برنامه این دو نفر میتواند حلال مشکلات تهران باشد و حالا پایتخت با این حجم از مصایب به چه نوع شهرداری نیازمند است، به «جهان صنعت» میگوید: من معتقدم در زمان حضور چند ماهه نجفی بر مسند شهرداری اتفاق خاصی رخ نداد و اقدامی اساسی انجام نشد. چون نه فجایعی که در زمان قالیباف اتفاق افتاده بود و نه تراکمفروشی و... متوقف شد. در واقع به نظر من از بیم آنکه کار اساسی انجام شود، نجفی را برکنار کردند. اما در میان کسانی که قرار است به عنوان جانشین او انتخاب شوند، باید گفت کسی باید بر این مسند بنشیند که در درجه نخست توجه کند که پایتخت، تبدیل به شهر بحران و خطر شده است. او بیان میکند: بعد از زلزله کرمانشاه اعلام شد این درس عبرتی شده تا توجه به بافتهای فرسوده در تهران به دلیل احتمال هر لحظه زلزله در تهران جدی گرفته شود. در حالی که در وضعیت فعلی تهران، بافت فرسوده مساله نیست، بلکه خطر تهران برجسازیهای گسترده و جرثقیلهای غولپیکری است که در هر کوچه و خیابانی سر بر آوردهاند و دائم خطر ایجاد میکنند. برجسازیهایی که محیطزیست را نابود و ریههای تنفسی شهر را از بین میبرند. شهردار بعدی باید بتواند در درجه نخست این موضوع را ساماندهی کند.
در واقع معضل اصلی که باید به آن توجه شود، بیتوجهی به بحرانهای اینچنینی تهران است. او در ادامه خاطرنشان میکند: به نظر من پولهای گمشده در دورههای پیشین شهرداری سر از برجسازیها و تراکمفروشی و نابود کردن محیطزیست و مالسازی در آورده است. به گفته این جامعهشناس شاید در مورد اتفاقات رخ داده در گذشته، شهردار فعلی دیگر نتواند کاری اساسی انجام دهد، اما باید تراکمفروشی به سرعت متوقف شود. تهران ظرفیت ساختوساز بیش از این را ندارد. تا چند سال آینده بیآبی و خشکسالی پایتخت را دربر میگیرد و کنار آلودگی هوای فعلی و خطر دائمی زلزله و آتشسوزیهای گسترده در این کلانشهر، بحرانهای عدیدهای برای پایتخت ایجاد میکند که نباید با برجسازی گسترده بر خطرات آن افزود.
او تصریح میکند: همین حالا کارگاههای عمرانی و ساختمانسازی در کوچه پس کوچههای این شهر و دود گازوییل ماشینهای سنگین در شب، مهمترین صنایع آلاینده تهران هستند که سلامت تهران را به خطر انداختهاند. کدام شهردار برنامه جامعی برای متوقف کردن این مسایل و حل اساسی آلودگی هوای تهران دارد؟ از افرادی تا این حد سیاسی به عنوان کاندید شهردار شدن چه انتظاری میتوان برای معضلات عمیق شهری داشت؟ توکلی تاکید میکند: دستکم گرفتن این میزان برجسازی و مالسازی، دامن زدن به فساد و بیاعتنایی به شهروندمحوری در پایتخت است. کاش شهردار بعدی بتواند جلوی مرگ تدریجی تهران و ساکنانش را بگیرد.
با همه این اوصاف باید دید امروز ادامه لابیهای اعضای شورا برای انتخاب بین دو گزینه نامناسب افشانی و حسینیمکارم به کدام سمت پیش میرود و آیا یکی از این دو نفر شهردار بعدی پایتخت میشوند یا برای رفع و رجوع اشتباهات خود باز هم تبصرهای صادر میکنند تا فردی دیگر را از بیرون برای تکیه زدن بر مسند ریاست ساختمان بهشت انتخاب کنند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد