18 - 09 - 2024
«حیدربابا» در طول تاریخ
گروه فرهنگ و هنر- 36 سال پیش بود که ایران عزیز سوگوار سفر ابدی سیدمحمد حسینخان بهجت تبریزی متخلص به «شهریار» شد؛ شاعری اهل تبریز که از پس آنچه در شعر و ادب پارسی آموخته بود، «شاعر ایران» شد. ادیب و فرهیختهای که در سرودن انواع و اقسام گونههای مختلف شعر در حوزههای «قصیده»، «مثنوی»، «غزل»، «قطعه»، «رباعی» و «شعر نیمایی» سرآمد و چیرهدست بود. مسیری پر از پیچوخمهایی که آثارش و به ویژه غزلهایش را شهره خاص و عام کرد و از او چهرهای را به ایران و دنیا معرفی کرد که بیتردید در کنار خوبیها و بدیها، ضعفها و قوتها و فرازها و نشیبهایش میتوان از او به مثابه یک تمثیل و اسطوره و شاخص نام برد. شاعری عاشقپیشه با شیفتگی بسیار فراوان به حافظ و فردوسی که دوران پر از چالشها و اتفاقات زندگیاش به قدری دراماتیک بود که کمال تبریزی برایش سریال ساخت. فقط کافی است سری به آثار این ادیب تبریزی خاص بزنید تا متوجه عمق فرهیختگی و دغدغهمندیهایش باشید. مسیری که شاید خیلی از ما او را با منظومه «حیدربابا» میشناسیم؛ اثری که دیگر یکی از معروفترین و معتبرترین آثار ادبیات ترکی به حساب میآید و تاکنون به 80 زبان مختلف ترجمه شده و حیف است تا عمرمان به دنیاست آن را نخوانیم. راهی که نشان میدهد ما با چه آدم حسابی در عرصه ادبیات و شعر و صدالبته آدمحسابیهای دیگری مواجهیم ولی همچنان از آنها غافلیم و در مناسبتهای خاص آن هم خیلی مویرگی به یادشان میافتیم و بعد تمام.
شاعری که در عین عشق به فرهنگ و هنر سرزمینش، غزلهایی را برپایه عقاید و ایمانش پیشروی دوستداران شعر پارسی قرار داد که همچنان طراوت و ارادتش کمنظیر است. اصلا مگر میشود غزل «علی ای همای رحمت»، غزل «آمدی جانم به قربانت» را خواند و به دنیای دیگری سفر نکرد و اصالت و زیبایی و ایمان را با هم تجربه نکرد؟ مگر میشود سرود «تخت جمشید» و «ستایش فردوسی» را نخواند و شکوه ایران و ایرانی بودن را در آن حس نکرد؟
قصهای به بلندای تاریخ
او بیتردید یکی از ارکان مهم پاسداشت زبان و ادب پارسی در دنیای معاصر امروزی بود که ایراندوستیاش بیمثال و آثارش در زمره بهترینهای ادبیات ایران قرار دارد. مسیری که سبب شد روز بیستوهفتم شهریورماه به واسطه درگذشتش مزین به روز «شعر و ادب پارسی» شود تا به همین بهانه ما آدمهای درگیر سختیها و دشواریهای روزگار که ادبیات و شعر تقریبا از زندگیمان رخت بربسته و خوانش و رجوع آن فقط معطوف به مطالعه تکبیتها و تکمصراعهای موجود در فضای مجازی با هزاران رنگ و لعاب دروغینش شده، کمی تا قسمتی بفهمیم چه آدمهای بزرگی در درون فرهنگ و هنر ما بودهاند و ما همچنان از توجه به آثارشان غافلیم. توصیف درباره «شهریار» و آدمهای مشابه دیگری که در سرزمین ایران زیست داشتند و دارند، قصهای به بلندای تاریخ و فرهنگ کهن سرزمینی است که باید آن را بخوانیم و آدمهای معتبرش را بشناسیم. اینها قصههای واقعی سرزمینی هستند که نیروی اسطورهای و آسمانیشان این سرزمین را از کجیها و پلشتیها و دشمنیها حفظ کرده و سبب شده تا با تمام آنچه به عنوان چالش و نشیب مینامیم اما فرهنگ و هنرش همچنان سردمدار معرفی ایرانی باشد که به واسطه لطف الهی و فرهیختگی مردمانش میتواند تا ابد سرافراز بماند. سرافرازی که برایش پرچمدارانی چون شهریار و دیگر فرهیختگان فرهنگ، ادب و هنر ایرانی هر آنچه داشتند خرج کردند تا نام ایران و ایرانی باقی بماند.
موسیقی و شهریار
از این قصه فرهیختگی و بالندگی عبور میکنیم و میرسیم به آنچه مقصود این گزاره رسانهای است. مقصدی به نام «موسیقی و شهریار» که به گواه آنچه دوستان و علاقهمندان و پژوهشگران عرصه ادبیات و موسیقی روی آن اذعان دارند، مولفهای جداییناپذیر از زیست فرهنگی شهریار بود. مسیری که کم و بیش در سریال تلویزیونی «شهریار» کمال تبریزی در قالب دراماتیک خود پیشروی مخاطبان قرار گرفت اما این ارائه به بلندای ارادت شهریار به موسیقی نبود. چهبسا مطالعات فرهنگی و پژوهشی روی زندگی و پیشینه فرهنگی هنری او نشان از علاقهمندیهای زیاد شهریار به اصل موسیقی است. فرآیندی پر از قصههای شیرین و تلخ که همنسلان و همدورهایهای شهریار طبیعتا روایتهای گفته و ناگفته زیادی دارند که میتواند سرمنشا خوبی برای آشنایی هرچه بهتر و موثرتر مخاطبان این شاعر و ادیب در عمق بیشتر باشد. این شهریار بودن و شهریار شدن زمانی شیرینتر و زیباتر میشود که متوجه شویم او همنشینی و رفاقت خیلی صمیمانهای با موسیقی داشته است. رفاقتی به بلندای موسیقی که نجوای آن با ادبیات و شعر همنشینی و همجواری عجیب و غریب و دیرینهای دارد که بسیاری از شاعران و ادیبان ایرانزمین همواره در تمام ادوار تاریخ از این همنشینی گفتهاند و خواندهاند و کیف کردهاند. یک ضیافت زیبا با نمایش ادبیات و موسیقی که شهریار و همنسلانش به نسبت آنچه از شعر و شاعری امروز میشناسیم رفاقت صمیمانهتری با هم داشتند و به این رفاقت تا بلندای تاریخ افتخار میکردند.
فخرالدینی و یک یادداشت مهم
فرهاد فخرالدینی، آهنگساز و رهبر ارکستر شناخته شده کشورمان یکی از آهنگسازان و هنرمندانی است که در هر جایی برای گفتوگو آمده از رفاقت و علاقهمندیهای خودش به شهریار و شهریار به موسیقی صحبتهای متعددی داشته است. این هنرمند موسیقی ایرانی چندی پیش بود که به مناسبت گرامیداشت یاد و نام مرحوم سیدمحمدحسین شهریار دلنوشتهای را در قالب یک اثر تصویری پیشروی مخاطبان قرار داد که در آن به بررسی ابعاد و زوایای مختلف دیدگاههای این شاعر بزرگ ادبیات پارسی به موسیقی ایرانی پرداخته است.
پژوهشی خبرساز
سیدجواد حسینی از پژوهشگران و علاقهمندان آثار مرحوم شهریار هم که درباره تاریخ موسیقی در تبریز تالیفها و پژوهشهای متعددی را انجام داده، ضمن ارائه کپی چند عکس از مرحوم شهریار در همجواری با موسیقی و هنرمندان فعال این عرصه گفت: بنده پژوهشی درباره استاد شهریار نداشتم اما از سال ۱۳۷۲ در مورد تاریخ موسیقی در تبریز پژوهشهایی داشتم که برخی از آنها به صورت کتاب انتشار یافته که برخی در آستانه انتشار و برخی در دست نوشتن است. در طول این سالهای پژوهش افرادی بودند که به نوعی با استاد شهریار در ارتباط بودند که در آلبومهای شخصی خود عکسهایی از استاد شهریار داشتند که بنا به خواهش بنده کپی آن را از سر لطف در اختیارم گذاشتند. وی افزود: بنده سال۱۳۷۳ طی دیداری که با زندهیاد استاد محمدرضا شجریان داشتم، این هنرمند به بنده پیشنهاد نوشتن یادنامه استاد اقبال آذر را داد و اهمیت این موضوع را گوشزد کرد. من نیز با شور و اشتیاق فراوان از این پیشنهاد استقبال کردم و پس از ۱۰سال تحقیق مستمر، یادنامه استاد اقبال آذر را با عنوان «با زمزمه هزاردستان» را توسط نشر نی منتشر کردم. در اواسط دهه 70 که سرگرم نوشتن کتاب استاد اقبال آذر بودم، اهمیت تهیه اسناد و مدارک موسیقی را دریافتم و با امکانات کمتر، تنها و استوار به تحقیقاتم ادامه دادم و با شکیبایی و تلاش فراوان در پی یافتن اسناد به همه جا میرفتم و تا سندی به دست نمیآوردم از پای نمینشستم. حسینی ادامه داد: در اوایل کار، دسترسی به منابع و مدارک موسیقی به خاطر غفلت برخی مسوولان فرهنگی در جمعآوری اطلاعات و حفظ اسناد موسیقی، مشکلات زیادی وجود داشت بنابراین تصمیم گرفتم با گردآوری منابع موسیقی و اطلاعات از زندگی هنرمندان و اسناد تاریخی موسیقی این سرزمین، زمینه را برای آشنایی مستند با گذشته موسیقی در آذربایجان فراهم سازم تا با نوشتن کتابهایی در این زمینه، تالیفاتم در آینده مورد استفاده پژوهشگران حوزه فرهنگ و هنر قرار گیرد. فرآیندی که برخی از این مطالعات بیارتباط با مرحوم شهریار نیست. به هر ترتیب فرارسیدن روز شعر و ادب پارسی بهانهای شد تا با رجعت دوباره به یکی از مهمترین و نامآورترین شاعران زبان و ادب پارسی یادبودی برای این فرهیخته ارجمند ادبیات ایران به بهانه «موسیقی» داشته باشیم. یادش گرامی.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد