21 - 12 - 2023
خاطرهبازی با آیینهای یلدا
نادر نینوایی- آیین شب چله یا یلدا یکی از کهنترین رسوم ایرانی است که برخی پیشینه آن را به چیزی حدود ۷هزار سال پیش مربوط میدانند.
در آیین مهر، آخرین شب پاییز را زمان تولد خورشید میدانستند؛ هنگامهای که ایزدمهر در سیاهی شبی بلند و سرد، از غاری در کوههای البرز سر بر آورده و خورشید پرنور را با خود میآورد. با گرویدن ایرانیان به دین زرتشت آیین برگزاری شب چله، در میان زرتشتیان نیز متداول شد و البته این سنت باستانی در سالهای پس از اسلام نیز به عنوان آیینی پویا، ماهیت وجودی خود را حفظ کرده است.
جدای از ریشههای تاریخی یلدا برای ایرانیان آیینی فرهنگی است که ارزشهای انسانی و انسانیت را روایت میکند.
از سالیان دور شب یلدا برای ایرانیان نمادی از صلح و دوستی بوده است؛ در برخی منابع آمده که روز بعد از شب چله (یکم دی ماه) حتی ریختن خون جانوران در بین ایرانیان ممنوع بوده و یلدا زمینهساز صلح و رفع اختلافات کهنه شمرده میشده است. در روزگار کنونی که جنگ در جای جای جهان از نوار غزه تا اوکراین جریان دارد، اهمیت برگزاری آیین شب یلدا و فرا خواندن جهانیان به صلح یلدایی بیش از هر زمان دیگری حس میشود.
اهمیت آیین شب یلدا و پیام صلح و دوستی آن به حدی بود که سال گذشته این میراث ناملموس ایرانی در فهرست یونسکو نیز به ثبت رسید.
در طول سالیان درازی که از برگزاری مراسم یلدا در ایران میگذرد با وجود اشتراکات کلی، در هر کجای جغرافیای کشور رسوم و آیینهای متنوعی برای پاسداشت این طولانیترین شب سال برپا میشود که هر یک رنگ و بوی خاص خودش را دارد.
شب یلدا در تهران
همچون سایر نقاط ایران میوههای تازه فصل پاییز، میوههای خشکشده تابستان، آجیل مخصوص، شیرینی و هندوانه و جمع شدن در خانه بزرگترهای فامیل همیشه پای ثابت یلدای تهرانیها بوده است.
در برخی موارد در روزگاران قدیم در مناطق شمالی تهران مثل شمیران، ده ونک و قلهک سرمای هوا و کوچههایی که با برف اندود میشد امکان رفتن در شب ۳۰ آذر به خانه بزرگترها را میگرفت و این بود که ممکن بود شب یلدا را یکی دو روز دیرتر برگزار کنند.
به سبب همین سرمای شبهای دور شمیران و دهونک، در خانههای اهالی این مناطق همواره کنار سفره شب یلدا بساط کرسی هم برپا بود و اعضای فامیل دور کرسی مینشستند و به مرور خاطرات و گپ و گفت میپرداختند.
بساط کرسی در محله کن هم در شب یلدا به راه بود و دو کرسی چیده میشد، یکی برای بزرگترها و دیگری برای بچهها. توتهای خشکشده کن زینتبخش سفره شب یلدای اهالی این محله بود و برای دور کردن سیاهی این طولانیترین شب سال در حیاط خانه نیز آتشی برپا میکردند.
در ری و اطراف حرم شاه عبدالعظیم، یک هفته مانده به شب یلدا باغدارها انارهایشان را بساط میکردند، به آنها که داشتند میفروختند و به آنها که نداشتند تعارفی میدادند. در آن زمان در ری سبزیکاری هم رایج بود و این بود که سبزی هم راه خودش را به سفره شب یلدای اهالی ری باز کرده بود. از سبزی تازه برای آذین سفره شب یلدا استفاده میشد و سبزیپلو با ماهی هم انتخاب نخست اهالی ری برای شام طولانیترین شب سال بود.
فردای یلدا مردم از جایجای تهران برای تفریح، زیارت و خرید به ری میآمدند و زیارت حرم شاه عبدالعظیم و سوار ماشین دودی شدن از جمله فانتزیهای جوانان روزگاران قدیم تهران به شمار میرفت.
شب یلدا در مناطق جنوبی تهران مثل محله دولاب هم حال و هوای خودش را داشت. در این محله مادربزرگها نقشی محوری در برگزاری این آیین باستانی داشتند. آنها با بازگو کردن قصههای قدیمی و خاطرات گذشته نبض مجلس را در دست میگرفتند؛ آنهایی که مکتب رفته بودند نیز با خواندن حافظ و شاهنامه جمع را سرگرم و شور و نشاط را در شب چله برقرار میکردند.
شب یلدا در اصفهان
آنطور که قدیمیترها روایت میکنند اصفهانیها برای شب یلدا از خیلی قبل تدارک میدیدند و وقتی میگویم خیلی قبل واقعا منظورم خیلی قبل است. آنها مقداری انگور را در یک پارچه میپیچیدند و در زیرزمین خانههایشان نگه میداشتند تا برای شب یلدا تبدیل به کشمش شود.
یکی دیگر از خوراکیهای شب یلدا در اصفهان «چلسمه» بوده است. چلسمه به آجیل و تنقلاتی مثل گندم، شادونه و امثال آنها میگفتند. تهیه هندوانه در اصفهان روزگاران قدیم سخت بود، اما آنطور که قدیمیترها میگویند میوههای فصل مثل خرمالو و انار از جمله میوههای همیشه حاضر در سفره شب یلدای اصفهانیها بوده است.
برخی از خانوادههای اصفهانی مخلوطی از برف و شیره انگور را بهعلاوه شربت و چای برای پذیرایی شب چله آماده میکردند. پلوماهی، کوفته و آش کدو هم از جمله غذاهای سنتی اصفهان برای این شب خاص سال بوده است.
یکی از رسومی که در مورد شب چله اصفهانیها ذکر شده آن است که آنها روز قبل از فرا رسیدن یلدا، لباسها و رختخوابها را در فضای آزاد پهن میکردند و با این کار به تعبیر خودشان به «عموچله» و «چلهزری» که به نوعی نمادهای سرما بودند، خوشامد میگفتند.
جالب است بدانید که شب یلدا از روزگاران قدیم در اصفهان به دو بخش چله و چله کوچک تقسیم میشده است و اصفهانیها هر دو شب را بهعنوان شب چله جشن میگرفتند.
شب یلدا در کردستان
در کردستان به شب یلدا «شهو چله» (شب چله) یا «شهو زمسان» (شب زمستان) میگویند. در کردستان قدیم معمولا از یک هفته قبل مشخص میکردند که شب چله را در خانه چه کسی برپا خواهند کرد.
به سبب سرمای هوای غرب کشور، شب یلدا در کردستان با کرسی ارتباطی تنگاتنگ داشته است. در روزگاران گذشته در جای جای کردستان سفرههای یلدا روی کرسی پهن میشد و اعضای خانواده دور کرسی مینشستند و به صحبتهای بزرگترها گوش میدادند و آجیل و میوه میخوردند.
گفته میشود سنندجیها چند ماه قبل از شب یلدا، خربزههای کوچکی را که از روستای سراب قامیش میآمد در تفاله سرکه میانداختند تا کالَک تورش (خربزه ترش) درست کنند و این خربزههای ترش از ارکان اصلی سفره یلدای خانوادههای سنندجی بوده است.
در برخی مناطق کردستان همچنین چند ماه پیش از زمستان، خوشههای انگور را در زیرزمین یا در سایه، نخ کرده و از سقف آویزان میکردند که به آن «آنو» گفته میشد و از اجزای مهم سفره یلدا محسوب میشده است.
در روزگاران دور کردستان دلمه برگمو و کلم که با گوشت لای آن را پرمیکردند غذای اصلی شب یلدا بوده است. همچنین بسته به ذوق صاحب خانه، سفره شام شب چله با رب انار و شیره انگور، دوغ، ماست، روغن و کره محلی، پیاز و خربزه ترش آذین میشده است.
یکی از رسوم زیبای کردها در شب یلدا بردن شام برای اهالی است که تمکن مالی تهیه غذا را ندارند. در کردستان نیز مثل سایر نقاط کشور در شب یلدا تعریف کردن داستان توسط مادربزرگها جزئی جداناشدنی از مراسم طولانیترین شب سال بوده است؛ داستان «خاتون زمهریر» یکی از داستانهای رایج شبهای یلدا در این خطه بوده است که نشان از افسانههای دور دارد.
نگاهی به این آداب و رسوم متنوع و متکثر مردمان ایران زمین روشن میکند که این آیین چه ارتباط تنگاتنگی با احترام به بزرگان، دوستی و محبت دارد؛ ارزشهایی که هر یک در جای خود بازگوکننده روح صلح و دوستی، نجابت و محبت ایرانیان به نوع بشر است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد