29 - 11 - 2019
خالق شعر حجم
یدالله رویایی مشهور به رویا، شاعر و نظریهپرداز ادبی ۱۷ اردیبهشت ۱۳۱۱ در دامغان به دنیا آمد. آموزشهای دبستانی و دبیرستانی خود را ابتدا در زادگاهش و از آن پس در تهران در دانشسرای شبانهروزی تربیت معلم به پایان رساند. چند سالی به کار تدریس و سرپرستی امور اوقاف دامغان اشتغال داشت. نوجوانی و جوانی او به تمایلات مارکسیستی و مبارزه در حزب توده ایران گذشت. در سال ۱۳۳۲ به دنبال کودتای ۲۸ مرداد و فرار از دامغان، چندی به زندگی مخفی، و ترک و گریز گذراند و سرانجام در اسفند ماه همان سال دستگیر شد و به زندان افتاد. زندانهای او: زندان باغشاه، زندان زیرطاقی (زیرزمین مخوف پلیس تهران)، زندان موقت و یک بار دیگر در سال ۱۳۳۶ زندان لشکر ۲ زرهی سلطنتآباد.
رویایی پس از خروج از زندان اولین شعرهای خود را در ۲۲ سالگی نوشت و در مجلات آن زمان با نام مستعار «رویا» منتشر کرد و همزمان به تحصیلات خود در رشته حقوق سیاسی در دانشکده حقوق دانشگاه تهران تا اخذ درجه دکترای حقوق بینالملل عمومی ادامه داد و از آن پس، در وزارت دارایی به استخدام درآمد و به عنوان ذیحساب و سرپرست امور مالی در ادارات و دیگر مراکز دولتی از جمله وزارت آب و برق، سازمان تلویزیون ملی ایران و… به کار پرداخت.
او از موسسان شرکت انتشاراتی روزن بود. رویایی با چند شاعر دیگر مانیفست «اسپاسمانتالیسم» را منتشر کردند که بعدها به خلق نگرش تازه شعری با عنوان «شعر حجم» منجر شد.
در سال ۱۳۴۸ نگرش حجمگرایی با تغذیه و تاثیری که از «پدیدارشناسی» و تفکر هوسرل (ادموند) با خود داشت، توانست در نسلهای بعدی شاعران با حس و هیجان بیشتری استقبال شود و به عنوان بینش تازهای در شعر معاصر ادامهدار شود، با کهکشانی از شاعران حجمگرا در داخل و خارج ایران که در واقع منظر ایرانی فنومنولوژی را در شعر میسازند. به عبارت دیگر «شعر حجم»، چه در تئوری، چه در عمل نوعی فنومنولوژی ایرانی است. وی هماکنون در پاریس زندگی میکند. تا امروز مجموعه شعرهایی از او با عناوین «بر جادههای تهی»، «شعرهای دریایی»، «دلتنگیها»، «از دوستت دارم»، «لبریختهها»، «هفتاد سنگ قبر»، «منِ گذشته: امضا»، «در جستوجوی آن لغت تنها» و آثار نثری به نام «هلاک عقل به وقت اندیشیدن»، «از سکوی سرخ یا مسائل شعر»، «عبارت از چیست» و «چهره پنهان حرف» به چاپ رسیده است.
من از دوستت دارم
از تو سخن از به آرامی
از تو سخن از به تو گفتن
از تو سخن از به آزادی
وقتی سخن از تو میگویم
از عاشق از عارفانه میگویم
از دوستت دارم
از خواهم داشت
از فکر عبور در به تنهایی
من با گذر از دل تو میکردم
من با سفر سیاه چشم تو زیباست
خواهم زیست
من با به تمنای تو خواهم ماند
من با سخن از تو
خواهم خواند
ما خاطره از شبانه میگیریم
ما خاطره از گریختن در یاد
از لذت ارمغان در پنهان
ما خاطرهایم از به نجواها
من دوست دارم از تو بگویم را
ای جلوه از به آرامی
من دوست دارم از تو شنیدن را
تو لذت نادر شنیدن باش
تو از به شباهت از به زیبایی
بر دیده تشنهام تو دیدن باش

لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد