17 - 03 - 2020
خبر
۲ مجسمه اسکار در یک حراجی نادر به فروش رفت
مهر- در یک حراجی نادر دو جایزه اسکار فیلمهای «قرارداد شرافتمندانه» محصول سال ۱۹۴۷ میلادی و «شورش در بونتی» ساخته سال ۱۹۳۵ به فروش رفت.
در این مراسم که در لسآنجلس برگزار شد مجسمه بهترین فیلم مراسم اسکار سال ۱۹۴۷ مربوط به فیلم «قرارداد شرافتمندانه» به قیمت ۵۰۰ هزار دلار و مجسمه اسکار بهترین فیلم سال ۱۹۳۵ که به فیلم «شورش در بونتی» تعلق گرفته بود به قیمت ۲۴۰ هزار دلار چکش خوردند. «قرارداد شرافتمندانه» درامی به کارگردانی الیا کازان با بازی گریگوری پک بر اساس رمانی به همین نام است که به مساله یهودیستیزی در نیویورک آن زمان میپردازد. این فیلم نامزد هشت جایزه اسکار شد که سه جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر مکمل نقش زن را از آن خود کرد. «شورش در بونتی» نیز درامی تاریخی به کارگردانی فرانک لوید است که یکی از بزرگترین فیلمهای میانه دهه ۳۰ شد.
این حراجی از آن جهت نادر است که آکادمی علوم و هنرهای سینمای آمریکا که مسوولیت برگزاری مراسم اسکار را دارد، اعتقاد دارد جوایز اسکار غیرقابل خرید هستند و باید کسب شوند و از این رو طبق قراردادی که از سال ۱۹۵۱ میلادی به بعد پابرجاست، برندگان اسکار موظف هستند فقط خود یا بازماندگانشان جایزه را نگه دارند و یا به قیمت یک دلار به آکادمی اسکار بفروشند.
البته این دو مجسمه تنها اقلام فروخته شده در این حراجی نبودند و اسناد و کاغذهای مربوط به پروژه فیلم «جادوگر شهر از» (۱۹۳۹) با فروشی به قیمت ۲/۱ میلیون دلار ستاره حراجی شد. کلاهخود TIE از مجموعه فیلمهای «جنگ ستارگان» با قیمت ۲۴۰ هزار دلار، اسلحهای از مجموعه تلویزیونی «پیشتازان فضا» با قیمت ۱۹۲ هزار دلار،هاور بردی که مارتی مک فلای در فیلم «بازگشت به آینده ۲» از آن استفاده میکرد با قیمت ۱۰۲ هزار دلار و بلیت طلایی فیلم موزیکال «ویلی وانکا و کارخانه شکلاتسازی» با قیمت ۴۸ هزار دلار دیگر یادگارهای تاریخ هالیوود بودند که در این حراجی به علاقهمندان و مجموعهداران فروخته شدند. بالاترین رکورد فروش مجسمه اسکار در تاریخ حراجیها مربوط به جایزه بهترین فیلم مراسم اسکار سال ۱۹۳۹ است که به فیلم «بر باد رفته» تعلق دارد و سال ۱۹۹۹ در یک حراجی به قیمت ۵/۱ میلیون دلار به مایکل جکسون ستاره پاپ جهان فروخته شد.
واکنش علیرضا داودنژاد به یک مناظره
ایسنا- علیرضا داودنژاد در پی مناظره اخیر بهروز افخمی و محسن امیر یوسفی درباره بحث حذف پروانه ساخت، نوشتاری را منتشر کرد.
این کارگردان سینما نوشت: «از بهروز افخمی باید تشکر کرد که در تلویزیون رسما گفت که حذف پروانه ساخت یعنی برداشتن بار از دوش دولت و سلب مسوولیت از او در قبال تولیدات سینمای ایران.» یعنی دولت بعد از چهل سال اعمال کنترل بر جریان تولید و توزیع و نمایش فیلم در ایران، حالا قرار است سینما را با سارقان و قاچاقچیان و زد و بندچیها تنها بگذارد و با لغو پروانه ساخت هرگونه مسوولیتی را در تامین امنیت برای بازار و اکران فیلمهای ایرانی از خودش سلب کند و با تشکر از محسن امیر یوسفی که گفت در شرایط سانسور و ناامنی بازار سینما اجباری یا اختیاری بودن پروانه ساخت فیلم، گرهای از کار سینمای ما باز نمیکند و همچنان دولت مسوول است که امنیت بازار نمایش فیلمهای ایرانی را تضمین کند بیآنکه از پروانه ساخت ابزاری برای دخالت و سانسور بسازد. واقعیت این است که عمده بازار سینمای ایران محدود به دو- سه میلیون تماشاچی در ده- پانزده شهر کشور است و در بقیه مملکت ملت مشتری بازار سیاه و نمایشهای غیرقانونی هستند و به این ترتیب دست سینماگران ایران از رابطه مستقیم با ملت ایران کوتاه است و از امکان دریافت سفارش و سرمایه از دهها میلیون هموطن خود محروم هستند و تاراج مخاطبان و داراییهای خود را میبینند و مینالند و دستشان به جایی بند نیست.
ای کاش در این شرایط که صنف به کما رفته و دولت به فرار از مسوولیت تشویق میشود، عمده شدن بحث پروانه ساخت موجب غفلت هر چه بیشتر ما از دو مشکل اصلی سینما یعنی «سانسور» و «ناامنی بازار» نشود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد