2 - 05 - 2017
خروج از دایره هدفگذاری
مریم نوتاش- با آغاز فرصت تبلیغاتی دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری و پنجمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، نامزدها با طرح ایدهها و برنامههای مورد نظرشان در رقابت با یکدیگر به جد و جهد به تکاپو افتادند تا ظرف مدت کمتر از یک ماه نظر اقشار مختلف جامعه را به خود جلب کنند. به واقع آنها در تورنمنتی قرار گرفتهاند که از دست دادن کمترین زمان یا ارتکاب کوچکترین سهلانگاری برایشان قابل جبران نخواهد بود. کمااینکه در این مدت نطقهای تبلیغاتیشان از زوایای متفاوت به طور مستقیم یا از طریق رسانههای جمعی داخلی و خارجی به دقت زیر ذرهبین صاحبنظران و افراد مختلف جامعه قرار گرفته و حتی در شبکههای اجتماعی به صورت آزادانه و گسترده تحلیل و بررسی میشود.
در چنین شرایطی بعید به نظر میرسد که نکتهای در ارتباط با نامزدهای انتخاباتی، سوابق کاری یا عرایض تبلیغاتیشان توسط رسانهها پوشش داده نشود و از چشم تیزبین و سراسربین جامعه دور بماند. در این میان هر کدام از نامزدها به سبک و سیاق خاص خود وعدههایی میدهند و خط مشیشان را سمت و سو میبخشند؛ از گرایش به رفع تورمها و رکودهای اقتصادی و جلوگیری از فسادهای هنگفت مالی تا بهبود وضعیت روابط بینالملل، سیاستگذاریهای متعادلتر پیرامون مسایل فرهنگی و آزادیهای مدنی. طبق روال دورههای گذشته، نمایندگان جناح چپ عمده هدفگذاریهایشان به اصلاحات سیاسی، آزادی بیان، اعمال حقوق شهروندی و تعدیل فضاهای فرهنگی ختم میشود و به نوعی با دغدغه مسایل جوانان و زنان و آزادی عرصههای سیاسی و فرهنگی به میدان آمدهاند، در صورتی که نامزدهای جناح راست توجه به وضعیت مستضعفان و محرومان، عدالتمحوری و سادهزیستی رجال سیاسی را مدنظر قرار میدهند و با شعار اصلی حمایت از اقشار آسیبپذیر و مهجور جامعه کارزار انتخابات را مدیریت میکنند. در چند دوره انتخاباتی اخیر برگزاری مناظرههای رسانهای میان نامزدها در پیش روی میلیونها شهروند ایرانی، این صورت دوقطبی فرآیند انتخابات را با نوعی جدال شخصی و شخصیتی از سوی نامزدهای دو جناح همراه کرده است. هر چند از ابتدا هدف از برگزاری این مناظرهها بیان برنامهها و دیدگاههای نامزدهای انتخاباتی جهت ارتقای بینش سیاسی افراد جامعه فارغ از هرگونه تضارب آرا در نظر گرفته شده بود اما کاندیداها بیش از بهرهگیری از این فرصتها جهت اعلام برنامههای مشخص و مدون برای تصدی دولت آینده و فراهمآوری شرایط رقابتی سالم، به زیر سوال بردن عملکردهای اجرایی گذشته یکدیگر بهویژه انتقاد از ریاست دولت مستقر تمرکز کرده و به این وسیله درصدد جلب آرای عمومی برآمدند. در جریان مناظرهها با جناحبندی نامزدها به همسو و غیرهمسو، فضای دموکراتیک گفتمانی از بین رفته و کاندیداها برای امتیازگیری از یکدیگر به اتهامزنی و هتاکی به یکدیگر روی آوردند. به این ترتیب بخش قابل ملاحظهای از فضای انتخابات که در دست عامه مردم قرار دارد به جوی کاملا احساسی و هیجانی توام با چالشهای کاذب تبدیل میشود و بالطبع در چنین شرایطی هر کدام از نامزدها که بتوانند لگام احساسات و هیجانات عمومی جامعه را به دست بگیرند و در شرایط غیرمتعارف به وجود آمده در راستای حمایت از آمال و خواستههای معوقه مردم سینه سپر کنند، سهم بیشتری از آرای مردمی را در صندوقهای انتخاباتی خواهند داشت، اما جدا از میزان صحت و سقم ادعاهای رقبای انتخاباتی در ارتباط با عملکردهای پیشین یکدیگر، ایجاد این فضای احساسی به مثابه آسیبی نامحسوس انتخابات را از شریان اصلی و هدف واقعی آنکه معرفی ریز برنامههای کاندیداها به مردم است، دور میکند. به گونهای که عمده مباحث مطروحه در سخنرانیها و نطقهای تبلیغاتی نامزدهای انتخاباتی صرفا به توصیف وضعیت فعلی جامعه و شرح مشکلات و خلاهای موجود در ابعاد مختلف آن اختصاص مییابد. مباحثی که تا حد قابل توجهی برای عموم مردم روشن و واضح قلمداد میشود و به قولی حکم «اظهر منالشمس» را برایشان دارد. نرخ بالای بیکاری، طلاق، اعتیاد و مسایل اجتماعی از این دست و کاهش درصد اشتغال، ازدواج و توانایی اقتصادی خانوارها مواردی است که مردم جامعه ما بهطور روزمره با آنها دست به گریبانند و بیش از پیش از وجودشان مطلع هستند. با احتساب این موضوع و توجه به فرصتهای محدود کاندیداها در زمان تبلیغات ارائه مفصل آمارهای متعدد از وضعیت بحرانی مسایل یادشده در نطقهای انتخاباتی محلی از اعراب ندارد. درحالی که نامزدهای انتخاباتی در بخش عمدهای از زمان سخنرانیهایشان به ارائه آمارهای ریز و درشت از وضعیت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه میپردازند و از این طریق به نمایش عموما اغراقآمیز عملکرد مثبت یا منفی دولتهای گذشته در پیش چشمان مردم مبادرت میورزند، اما همچنان از معرفی ریزبرنامههای پیشنهادی خود برای تشکیل دولت جدید باز میمانند. نامزدهای انتخاباتی در خلال نطقهای تبلیغاتیشان کارنامه کاری دولتهای پیشین را به بوته نقد میکشند حال آنکه حضور خود را در سمتهای کلیدی همین دولتها از یاد برده و ضعفهای مدیریتی خویش را فرافکنی میکنند. بهعبارتی آنان از پذیرش مسوولیت نواقص اجرایی خویش شانه خالی کرده و آنها را بر دوش خم شده دولتهای پیشین میگذارند؛ نواقصی که نه تنها در ارزیابیهای کلی قابل بحث و بررسی است، بلکه تاثیرات جبرانناپذیری در حیات اجتماعی و زندگی شخصی فرد فرد مردم جامعه بر جای گذاشته است که قاعدتا تا مدتها در حافظه تاریخیشان باقی میماند. با احتساب مورد مذکور و تجربه دورههای گذشته، این شیوه از تخریب شخصیتهای دولتی و رجال حکومتی توسط کاندیداهایی که خود سالها در پستهای حساس و محوری همین دولتها مشغول به فعالیت بودهاند، بازتابی خلاف هدف آنها خواهد داشت که احتمالا ایشان را از مقصد ریاستجمهوری دور میکند. با همه این تفاسیر و در میان فضاهای جنجالی و رقابتی، عدهای از افراد کماکان گوش به زنگ دسترسی به برنامههای اصلی و طرحهای پیشنهادی نامزدهای دور جدید انتخابات ریاستجمهوری هستند. اما آن چه به عنوان برنامه از جانب کاندیداها مطرح میشود عمدتا به ترسیم اتوپیایی رویایی و زیبا خلاصه میشود و بخش قابل توجهی از زمان تبلیغاتی کاندیداها به بیان اهداف کلی و نامشخص به لحاظ اجرایی صرف میشود. افزایش فرصتهای شغلی، تسهیل شرایط ازدواج و فرزندآوری، شکستن نرخهای بالای تملک مسکن و مسایلی از این قبیل به تکرار از سوی نامزدهای انتخاباتی مطرح میشود بیآنکه پیرامون چگونگی تحقق آنها راهکار و طریقه مشخصی ارائه شود. حتی کاندیداها نسبت به احراز شرایط دستیابی به هر یک از این هدفگذاریها توضیحات قابل عرضی نمیدهند و صرفا به ارائه چشماندازی مطلوب و در عین حال غیرعملی
اکتفا میکنند.
در این دوره از انتخابات ریاستجمهوری، اگرچه در نخستین مناظره رسانهای میان کاندیداها محور جلسه موضوعات اجتماعی عنوان شده بود اما نامزدها عامدانه یا بدون منظور مسایل اجتماعی را تحتالشعاع مباحث سیاسی و اقتصادی قرار دادند. آنها به جای پاسخگویی دقیق به پرسشهای اجتماعی عرایض خود را به سمت کشمکشهای جناحی و سیاسی سوق دادند و علنا در متن این جلسه موضوعات اجتماعی به حاشیه رانده شد. در واقع کاندیداها مسایل اجتماعی را در کلانترین شکل آن به نرخ بالای بیکاری و کاهش میزان ازدواج تقلیل داده و با ارائه وعدههای بیپشتوانه درخصوص ایجاد فرصتهای شغلی و تسهیل شرایط تشکیل خانواده سایر موضوعات اجتماعی را مورد غفلت قرار دادند. به واقع نامزدهای انتخاباتی برنامه روشن و مشخصی جهت کاهش معضلات متعدد اجتماعی از جمله کودکان کار، زبالهگردها و کارتنخوابها، زنانه شدن آسیبهای اجتماعی، فروش نوزادان، روسپیگری و… ارائه ندادند. در یک ارزیابی کلی از برنامههای تبلیغاتی این دوره از انتخابات ریاستجمهوری تاکنون هیچیک از کاندیداها برنامه اجرایی مدونی برای تصدی دولت دوازدهم به مردم عرضه نکردهاند و برای پیروزی در فضای رقابتی انتخابات و کسب اکثریت آرا به تسلط در مدیریت مناقشههای سیاسی اکتفا کردند. البته باید در نظر داشت اگرچه از دیدگاه بسیاری از صاحبنظران تدارک مناظرههای انتخاباتی نقش تعیینکنندهای در ایجاد شور و حال مشارکت سیاسی و اقبال عمومی جامعه در انتخابات ریاستجمهوری ایفا میکنند، اما به لحاظ آسیبشناسی اجتماعی، برگزاری مناظرهها به طرز و طریقه گذشته، افزایش مشارکت سیاسی افراد را بیشتر از جنبه احساسی و هیجانی به دنبال دارد، موجی که در زمان مد تبلیغات انتخاباتی اوج گرفته و شماری از جمعیت را با خود همراه میکند اما این شکل از مشارکت عمومی را نمیتوان دال بر ارتقای آگاهی سیاسی و اجتماعی آحاد جامعه به حساب آورد. این موضوع با همه تشریفات و تدارکات گسترده، نقطهای خارج از سیبل هدفگذاریهای نظام جمهوری اسلامی ایران را نشانه میرود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد