خشکسالی در شهر بارانی

اگر بخواهیم مجموعه‌ای از عملکرد اریک تن‌هاخ را در منچستریونایتد ببینیم، شاید اوضاع آنچنان که رسانه‌های انگلیسی علیه او می‌تازند، بد نباشد. شیاطین سرخ زیر نظر اریک تن‌هاخ توانستند زودتر از هر مربی دیگری در این تیم، به رکورد ۵۰ برد دست پیدا کنند و این رکورد را در ۷۸ بازی برای خودشان ثبت کردند. اریک تن‌هاخ میانگین امتیاز ۲٫۰۳ را تا اینجای کار ثبت کرده و اگر مقایسه‌ای با دوران آژاکس این مربی داشته باشیم، اختلاف زیادی وجود ندارد. اریک تن‌هاخ در آژاکس میانگین امتیاز ۲٫۳ را از خود به‌ جای گذاشت. پررنگ‌ترین علامت سوال در منچستریونایتد پیش از او یا حتی در دوران حضور مرد هلندی در آژاکس، میزان گلزنی تیم اریک و به خصوص مهاجم اصلی و ۶۵ میلیون پوندی این تیم است. مرد هلندی با آژاکس میانگین گل‌زده ۷۶/۲ در هر بازی را داشته و حالا در یونایتد میانگین گل‌زنی بازیکنان او به ۷۴/۱ کاهش یافته است. این آمار برای فصل تازه تنها ۳/۱ گل در هر بازی بوده است. اوضاع برای مهاجمان آنها بسیار بد جلو می‌رود و فشار زیادی به مهاجم این تیم وارد می‌شود، اما آیا راسموس هویلوند واقعا خرید بدی برای منچستریونایتد بود؟

تشنه‌ای به نام هویلوند که به آب نرسیده
حدود ۱۱ دقیقه از بازی مقابل فولام باقی مانده بود که تابلوی تعویض، شماره ۱۱ را با رنگ قرمز روی خودش نمایش داد. تابلوی تعویض روی دستان داور چهارم بالا رفت و هویلوند بار دیگر افسوس عدم گلزنی خودش را می‌خورد. او روی نیمکت نشست و سرش را تکان می‌داد و دیدیم اریک تن‌هاخ صحبت‌هایی را برای به آرامش رسیدن این بازیکن انجام داد، اما همه‌ ما می‌دانیم مهاجم، تشنه‌ گلزنی است و در حال حاضر گلوی این بازیکن ارزشمند خشک شده.
مهاجم دانمارکی ۸ بازی بدون هیچ تاثیرگذاری در لیگ برتر را پشت سر گذاشته، اما وقتی به بازی‌های او در تیم ملی نگاه می‌کنیم، اوضاع فرق می‌کند و گل‌های بیشتری از او به ثبت رسیده است. راسموس در منچستریونایتد و رقابت‌های لیگ قهرمانان توانسته ۳ گل برای تیمش داشته باشد که تمام موارد نشان می‌دهند مهاجم یونایتد توانایی گلزنی دارد، اما چه چیزی باعث شده گل‌های او کمتر از انتظار باشد؟
خشکسالی در منچستر!
وقتی به موقعیت جغرافیایی و کشور انگلیس نگاه می‌کنیم، قطعا نمی‌توانیم آثاری از خشکسالی پیدا کنیم، اما منطقه ترافورد شهر منچستر، محله ترافورد قدیم و ورزشگاه آن، تیمی دارد که مهاجمانش سال کم‌گل و خشکی را سپری می‌کنند. منچستری‌ها در لیگ تنها ۱۲ گل به ثمر رسانده‌اند. سهم بال‌ها و مهاجمان این تیم تنها یک گل و ۲ پاس‌گل بوده. گل‌های یونایتد بیشتر توسط ‌هافبک‌های این تیم به ثمر رسیده و پاس‌گل‌های بیشتر به وسیله مدافعان شکل گرفته است.
این اتفاق می‌تواند دلایل زیادی داشته باشد. مهم‌ترین آن دلایل، چینش بازیکنان درون زمین است. منچستر سال جدید تن‌هاخ، در حال تست و بررسی تاکتیک جدیدی بوده و این کمی با چیزی که آنها در سال قبل ارائه می‌کردند، متفاوت است. شیاطین سرخ از عقب زمین شروع به حرکت می‌کنند و بازیکنان سعی در بازی‌سازی از لایه‌های پایین‌تر دارند. شاید تن‌هاخ هنوز متوجه نشده می‌خواهد با ۲‌ هافبک دفاعی و یک ‌هافبک هجومی کار را آغاز کند یا یک‌ هافبک دفاعی با ۲‌ هافبک هجومی! در همین حین، ‌هافبک‌ها توانایی مناسب برای اداره‌ میانه‌ زمین را ندارند و مهاجمان توسط آنها صاحب توپ نمی‌شوند. از طرفی سبک متفاوتی وجود دارد که یونایتد مدت‌هاست تجربه نکرده و بازیکنان هنوز عادت به اتفاقات جدید ندارند.
مهاجم را اینگونه نشناخته‌ایم…
تاکتیک جدید باعث شده بازیکنانی مانند آنتونی، پیستری، گارناچو و رشفورد نتوانند فضاهای قبلی را دوباره در سال جدید تجربه کنند، اما آنها چیزی را مدت‌ها تجربه نکرده‌اند. به مهاجمان سال‌های قبلی منچستریونایتد نگاه کنید؛ کریستیانو رونالدو، میسون گرینوود، ادینسون کاوانی، الکسیس سانچس و بسیاری از هجومی‌ها، بال و مهاجم بودند. سرمربیان منچستریونایتد کار با مهاجمان کلاسیک را بلد نیستند و شاید تنها ایگالو، لوکاکو و وگورست را در سال‌های گذشته به عنوان مهاجم کلاسیک بازی کرده‌اند. می‌توانیم بگوییم شاید مهاجمان کلاسیک نام برده‌شده، تجربه‌های موفقی برای باشگاه نبودند و این هم می‌تواند نشانی دیگر باشد.
بازیکنان یونایتد به کارهای از گوشه‌ها و بازیکنانی که در این مسیر هستند، بیشتر شناخت دارند و گلزنی عموما از این نقاط شکل می‌گیرد. حالا منچستریونایتد به یک مهاجم دست پیدا کرده و او متفاوت از چیزی بوده که قبلا دیده‌ بودند. رسیدن به شناخت، می‌تواند زمان‌بر باشد. مهاجم کلاسیک نیاز به موقعیت‌های ایجاد‌شده زیاد دارد و گواه ادعای ما می‌تواند یک مقایسه ساده باشد. در بازی لیورپول مقابل لوتون تاون آماری منتشر شد که می‌تواند چیزهای زیادی را برای ما اثبات کند؛ بازیکنان لیورپول برای مهاجم‌شان یعنی داروین نونیز در آن بازی ۱۴ موقعیت ایجاد کرده‌اند، اما او نتوانست از هیچ‌کدام آنها استفاده کند، حالا به سراغ هویلوند می‌رویم. بازیکنان منچستریونایتد در ۴ بازی اخیر برای هویلوند تنها ۱۲ موقعیت ایجاد کرده‌اند و این، بسیار جای تعجب دارد.
با مقایسه بالا می‌فهمیم شاید هویلوند گل نمی‌زند، اما دلیلی برای عدم گلزنی او وجود دارد و آن آماده نبودن بازیکنان دیگر برای وجود مهاجمی کلاسیک است. چرا عدم‌هماهنگی بعد از این میزان بازی، هنوز مرتفع نشده است؟
نیاز به یک مهاجم باتجربه
ریو فردیناند اسطوره منچستریونایتد در مورد هویلوند گفته بود: «وقتی در منچستریونایتد، فن‌نیستلروی را داشتیم و موقعیتی برای او ایجاد نمی‌کردیم، باید با ترس در رختکن یا تمرینات بعدی حاضر می‌شدیم، چراکه غیر‌از مربی، او هم بسیار از دست بازیکنان عصبانی بود و از ما طلب بازی بهتر را می‌کرد، اما هویلوند اولین سال ورودش در یونایتد را تجربه می‌کند. او شناخت بالایی از دیگر بازیکنان ندارد و در حال ایجاد پیوند میان بازیکنان است. من به شما می‌گویم او اگر از منچستریونایتد و آکادمی هم آمده بود باز وضعیت تفاوت زیادی نداشت، چراکه ۲۰ سال دارد و قطعا نمی‌تواند آنچنان که باید مثلا به برونو اعتراض کند چرا موقعیت‌های بیشتری برایش ایجاد نمی‌کند.»
صحبت‌های فردیناند می‌تواند یک چیز را برای ما روشن کند؛ زمان می‌تواند اوضاع را بهبود ببخشد، اما گذشت زمان شاید باعث شود خیلی زود، برای منچستریونایتد دیر شود و آنها باید به فکر چاره‌ای باشند. بهترین اتفاقی که شیاطین می‌توانند تجربه کنند، اضافه کردن مهاجمی باتجربه و کارکشته است. اینچنین مهاجمان مانند هری‌کین از بازیکنان دیگر طلب می‌کنند و با آنها در مورد موقعیت‌های مورد نیاز، تمرین می‌کنند. بازیکنان زیادی وجود دارند که بتوانند این کار را برای منچستریونایتد انجام دهند. یکی از مهم‌ترین خصوصیات برای آنها بعد از عملکرد عالی در گلزنی، می‌تواند سن نسبتا بالا برای اضافه کردن تجربه یا قدرت گلزنی بالا باشد.
گزینه‌های زیادی برای منچستریونایتد در ژانویه وجود دارد که گویا خود مربی زودتر به فکر آنها افتاده است. ایوان تونی، ویکتور اوسیمن، دومنیک کالورت لویین یا جیمی واردی به صورت موقت کاندیدا هستند. بسیاری از گزینه‌هایی که نام‌شان شنیده می‌شود یا حتی بال‌هایی که به منچستریونایتد مرتبط می‌شوند، گلزنی به صورت کلاسیک را بسیار تجربه کرده‌اند و «تن‌هاخ» به دنبال ایجاد بیشتر ارتباط‌ها بین بازیکنان در زمین است. ایجاد بیشتر فرهنگ داشتن مهاجم کلاسیک می‌تواند آینده را برای هویلوند تضمین کند.
به هویلوند اعتماد داشته باشید
می‌توانیم به هواداران یونایتدی بگوییم به مهاجم جوان خود اعتماد داشته باشند. این بازیکن در حال باز کردن راهی است که پیش‌تر خیلی کم در منچستریونایتد شاهد آن بودیم و اگر دقت کنیم با سلامت کامل نتوانسته درون ترکیب باشد. درد کمر اگرچه کنترل شده و کاملا بی‌خطر پیگیری می‌شود اما هویلوند را کمی از استاندارد اصلی‌اش پایین‌تر آورده است.
هویلوند ۳ گل زیبا در لیگ قهرمانان به ثمر رسانده و نشان می‌دهد توانایی‌های او به مرور می‌تواند نمود بیرونی بیشتری پیدا کند. البته شاید گلزنی هویلوند به این سرعت به روند گلزنی‌ هالند نزدیک نشود. دلیل این اتفاق تاکتیک تن‌هاخ است، اما در هر صورت شما می‌توانید در آینده به هویلوند اعتماد داشته باشید.