9 - 04 - 2020
خوابیدی، بدون لالایی و قصه
سیزدهم مهر ماه سالروز درگذشت فریدون فروغی است. صدای پر صلابتی که سالهای سال در محاق توقیف و ممنوعیت بود. نام فریدون و فرهاد همواره با محدودیت و حسرت در خاطرهها نقش میبندد. دو صدای افسانهای که هیچکس نمیداند چرا نتوانستند در بهترین سالهای عمرشان بخوانند. چرا نتوانستند برای دوستدارانشان کنسرت برگزار کنند.
فریدون فروغی در خاطره شنیداری ایرانیها با ترانههای ماندگاری مانند «یاردبستانی»، «قوزک پا»، «نیاز» و… ثبتشده است. خوانندهای که سالهای پایانی عمر کوتاهش را در تنهایی و گوشهنشینی سپری کرد.
دهه پنجاه و اوج فروغی
درسال ۱۳۵۰، خسرو هریتاش، کارگردان فیلم آدمک در تلاش برای پیدا کردن خوانندهای تازهنفس بود که فریدون فروغی به او معرفی میشود و با یکبار زمزمه کردن ترانهها، خسرو هریتاش متوجه میشود که شخصی را که به دنبالش بوده یافته است. در نتیجه، دو ترانه به نامهای «آدمک» و «پروانه من» را با موسیقی تورج شعبانخانی و اشعار لعبت والا، برای فیلم هریتاش اجرا میکند. پس از اکران فیلم، صفحههای ۴۵ دور این دو ترانه، در صفحهفروشیهای معروفی چون آل کوردوبس، پاپ، دیسکو، بتهوون و پارس عرضه میشود. این دو ترانه گل میکند و بر سر زبانها میافتد و فریدون فروغی به شهرت میرسد. گرچه در آن زمان به او خرده میگرفتند که صدای فرهاد را تقلید میکند اما همین باعث شد تا دیگر زیر سایه نام خواننده محبوبش ری چارلز قرار نگیرد.
بعد از گذشت مدتی، فرشید رمزی- کارگردان نمایش تلویزیونی شش و هشت- با فریدون فروغی قرارداد میبندد و فروغی در سال ۱۳۵۱ بعد از پنجسال مشابهخوانی آثار ری چارلز را کنار میگذارد. این همکاری باعث تولد آثاری چون «زندون دل» و «غم تنهایی» با اشعاری از آرش سزاوار و آهنگسازی ویلیام خنو میشود که اولی، فروغی را تبدیل به هنرمندی صاحب سبک میکند. فتنه چکمهپوش ساخته همایون بهادران دومین فیلم سینمایی بود که فروغی در سال ۱۳۵۱ برای تیتراژ آن ترانهای را به همین نام اجرا کرد. در همین سال توسط یکی از دوستانش با گلی فتورهچی آشنا میشود و با او ازدواج میکند.
در سال ۱۳۵۲، تنگنا ساخته امیر نادری با ملودیهای شورانگیز و تکاندهنده منفردزاده، صدای فروغی را بر تیتراژ داشت. در همان سال چندین ترانه را اجرا میکند که شاخصترین آنها «نماز» (یا «نیاز»)است، با شعری از شهیار قنبری و موسیقی منفردزاده؛ ترانهای که منجر به بازخواست هر سه نفر از طرف ساواک میشود. او ترانه «هوای تازه» را در همین سال در برنامه تلویزیونی رنگارنگ اجرا میکند و همچنین در همین سال است که به درخواست فرزان دلجو ترانهای را برای فیلم یاران (با بازی و کارگردانی دلجو) اجرا میکند.
در سال ۱۳۵۳، فروغی به علت عدم تفاهم با همسرش از وی جدا میشود. در همین سال ترانه «همیشه غایب» را با شعری از شهیار قنبری، موسیقی ویلیام خنو و تنظیم واروژان اجرا میکند (این ترانه، پیشتر با شعری از ویلیام خنو و با نام «ماهی خسته» اجرا شده بود). او که رفتهرفته به هنرمند باتجربهای تبدیل میشد، اقدام به جمعآوری آثار خود میکند و اولین آلبوم خود را با نام زندون دل به بازار عرضه میکند. دومین آلبومش را با نام یاران در سال ۱۳۵۴ به بازار عرضه میکند و در همین سال به علت اجرای ترانه «سال قحطی» از طرف حکومت شاهنشاهی به مدت دو سال از فعالیت منع میشود. درسال ۱۳۵۶، پس از اعلام فضای باز سیاسی توسط حکومت، فروغی بعد از دو سال ممنوعیت کاری سومین آلبوم خود را با نام سال قحطی به بازار عرضه میکند.
یار دبستانی و انقلاب
درسال ۱۳۵۷، با وخیم شدن اوضاع سیاسی ایران، فروغی اعتراض خود را به اوضاع کشور با انتشار آلبوم بتشکن اعلام میدارد و در همین سال ترانهای به نام «روسپی» را اجرا میکند که هرگز مجوز پخش نمیگیرد. درسال ۱۳۵۸، بعد از انقلاب، فروغی در ایران میماند و کنسرت اجرا میکند که ترانههای این کنسرت را در آلبوم فریدون فروغی در آغازی نو جای میدهد و دلیل نامگذاری آلبوم به این نام، وجود ترانههای ریتمیکی مانند «حقه» («مشتی ماشاالله») و «شیاد» است که در کارنامه فروغی مانند آنها وجود نداشت. بعد از انتشار این کاست، در سال ۱۳۵۹، فروغی ترانه یار دبستانی را برای فیلم از فریاد تا ترور به کارگردانی منصور تهرانی اجرا میکند که در تیتراژ فیلم استفاده میشود. در حالی که هنوز هیچ منع رسمیای برای فعالیت فروغی اعلام نشده بود، به تهرانی خبر میدهند که باید صدای فروغی را از تیتراژ فیلمش حذف کند. در نتیجه جمشید جم خواندن این ترانه را به عهده میگیرد. در همین زمان است که زمزمههایی در مورد ممنوعیت فعالیت فروغی شنیده میشود. او در همین سال ترانه «کوچه شهر دلم» را میخواند.
سالهای ممنوعیت
فروغی در سال ۱۳۶۰ چند ترانه خود را همراه با چند ترانه از کوروش یغمایی در آلبومی با عنوان سُل جای میدهد و طی سالهای ۶۰ و ۶۱ آهنگ چهار قسمتی «چرا نه؟» را میسازد و اجرا میکند. در همین سالهاست که فعالیت کردن او ممنوع میشود در سال ۱۳۶۵ سفر به دوبی، فروغی را تا پای پیوستن به هنرمندان دور از وطن پیش برد اما پیشنهادهای تهیهکنندگان آن سوی آب او را به رفتن راضی نکرد. این خواننده محبوب، در دهه ۶۰ دو بار به زندان افتاد؛ یک بار قزل حصار و دفعه بعد در کچویی.
در اسفندماه سال ۱۳۷۷ موفق به برگزاری کنسرتی در تالار حافظ دانشگاه کیش میشود. پس از چهار روز برگزاری کنسرت در کیش، به تهران میآید. علیرغم درخواستهایی که از شهرستانهای دیگر برای برگزاری کنسرت ارسال میشود، با برگزاری آن در شهرستانهای دیگر موافقت نمیشود و فروغی در تابستان ۷۸ و پاییز ۷۹ دوباره به کیش بازمیگردد و به اجرای برنامه در هتل آنای کیش میپردازد. در فروردین سال ۱۳۷۹ به پیشنهاد حمیدرضا آشتیانیپور (کارگردان) و به امید اخذ مجوز، «میتراود مهتاب» را با شعری از نیما یوشیج برای فیلم دختری به نام تندر میخواند اما شرایط تغییری نمیکند. گرچه ترانه فروغی در انتهای فیلم در جشنواره فیلم فجر پخش میشود. پیش از این هم کیومرث پوراحمد نمیتواند مجوز حضور او را بهعنوان بازیگر برای پروژه فیلم گل یخ (که داستان آن درباره زندگی یک خواننده محکوم به سکوت بود) بگیرد.
او سرانجام در ۱۳ مهرماه سال ۱۳۸۰ از بر اثر سکته قلبی از دنیا میرود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد