18 - 12 - 2022
خواستهای اسراییل و پاسخهای مقاومت
کریم
جعفری*
رژیم صهیونیستی بار دیگر به غزه حمله کرد اما این حمله با
… حملات دیگر بسیار متفاوت است. این حمله چند هدف مهم را دنبال میکند که در ورای همه آنها مسایل سیاسی نهفته است.
این دلایل و مسایل را میتوان به صورت ذیل مورد اشاره قرار داد:
۱- در پیش بودن انتخابات پارلمانی. رژیم اسراییل در ۲۲ ماه ژانویه سال پیشرو انتخابات پارلمانی دارد و نتانیاهو به همراه متحد دست راستیاش یعنی اویگدور لیبرمن به دنبال به دست آوردن یک پیروزی جنگی برای غلبه بر حوزه
سیاسی هستند.
۲- نیاز به تقویت جایگاه منطقهای: سران رژیم صهیونیستی که پس از دو سال حرف و حدیث در مورد حمله به ایران، اکنون آن را دست نیافتنی و خطرناک دیدهاند و علیه لبنان و سوریه نیز نتوانستهاند واکنشی نشان دهند، سراغ ضلع ضعیفتر مقاومت رفته تا در آنجا توان خود را
به رخ بکشند.
۳- بیرون آمدن از حقارت پهپاد ایوب: پرواز پهپاد مقاومت لبنان بر فراز تاسیسات مهم نظامی و راهبردی اسراییل به شدت آنها را در تنگنای سیاسی قرار داد بنابراین باید حملهای صورت میگرفت تا این مساله به فراموشی سپرده شود.
۴- انتخابات آمریکا: پس از پیروزی اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، نتانیاهو با اطلاع از این موضوع که میان دولت او و کاخ سفید اوضاع شکرآب است، تلاش کرد با یک حمله نظامی حمایت سیاسی اوباما و آمریکا را به دست آورد، به عبارت دیگر نتانیاهو دنبال یک نوع تاییدیه برای انتخابات پیش رو بود.
۵- ارزیابی کشورهای عربی پس از انقلابهای اخیر: اسراییل از زمان شکلگیری تحولات جدید در جهان عرب به خصوص روی کار آمدن اخوانالمسلمین در مصر درصدد ارزیابی میزان واکنش آنها به ماجراجوییهای نظامی احتمالی بود بنابراین میتوان گفت تلآویو میخواهد به نوعی جدیت قاهره و مرسی را در پاسخ به یک نبرد نظامی محک بزند.
۶- تصفیه رهبران حماس به خصوص فرماندهان مقاومت اسلامی: در این موضوع شکی نیست که در استراتژی صهیونیستها نابودی حماس جایگاهی ندارد که خود دلایل متعددی دارد اما آنها از تصفیه رهبران جنبشهای مقاومت استقبال میکنند که ترور شهید احمد الجعبری، فرمانده گردانهای قسام در همین راستا قابل ارزیابی است.
با توجه به موارد گفته شده، رژیم اسراییل دنبال دستیابی به یکسری اهداف معین است و در معادله طراحی شده بر این باور بود که پاسخ دریافتی در برابر ضربه وارده چندان سنگین نخواهد بود و به آزمایش آن میارزد.
اعلام وزیر زیربنایی این رژیم مبنی بر اینکه در صورتی که فلسطینیها پاسخ حملات ما را ندهند، جنگ دو روزه تمام خواهد شد در همین راستا قابل تحلیل است چراکه آنها در این دو روز به اهداف از پیش تعیین شده دست یافته و پس از آن به کنترل نبرد میپرداختند اما آنچه باعث تغییر این معادله شد، حملات دور از انتظار – البته برای صهیونیستها – گردانهای مقاومت به اهداف مشخص در سرزمینهای اشغالی بود.
شلیک موشک فجر۵ به همراه استفاده از موشکهای ضد زره کورنت، ضدهوایی مانند استینگر یا سام ۷ و سام ۱۸، توسعه موشکهای گراد و رسیدن موشکهای فجر۵ با برد ۷۵ کیلومتر به تلآویو و شهر اتمی دیمونا به نوعی معادله قوا در فلسطین اشغالی را برقرار کرد.
اشتباه بزرگ سران تلآویو هدف قرار دادن احمد الجعبری، فرمانده گردانهای قسام بود. تا پیش از این گردانهای قسام در برابر حملات اسراییل مدارا میکردند اما این بار و با کشته شدن رهبرشان، مدارا را به کناری گذاشته و عملا خط قرمزی برای خود تعیین نکردند.
از اینرو باید گفت در شرایط فعلی سخن از آتشبس بیهوده است. نواخت موشکی مقاومت حکایت از ذخایر خوب آنها دارد و ناکامی صهیونیستها از هدف قرار دادن دیگر رهبران مقاومت نشان از نیازهای سیاسی این حمله دارد.
هرچند این حمله بر اساس نیازهای سیاسی اسراییل شروع شد اما این اراده معطوف به توان نظامی است که پایان این نبرد را مشخص خواهد کرد.
* تحلیلگر مسایل خاورمیانه
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد