5 - 10 - 2024
خودزنی بهخاطر یک مشت پول
این روزها، خبر درگیری داخلی چند خواننده با تهیهکنندگان خود، موجی از نگرانی میان دوستداران و دغدغهمندان موسیقی ایجاد کرده است، این درگیریها حتی اگر به بهانههایی چون «پول» هم به راه افتاده باشد، ضربات مهلکی را بر پیکر خواننده، کمپانی و مدیرانش و البته مارکت موسیقی وارد خواهد آورد. با شروع فصل کنسرتها، یک نکتهای برای دوستداران پروپاقرص موسیقی جلوهگری ویژهای میکند و آن، درگیری داخلی چند خواننده با تهیهکننده خود است. برخی از این درگیریها به رسانهها کشیده شده و بسیاری از کم و کیف جریانات آن تا حدودی مطلع هستند و برخی دیگر در سکوت، در سودای برگزاری کنسرتهای مستقل خود هستند. این داستان البته که موضوع جدیدی نیست و به چندین سال قبل برمیگردد. جایی که سیروان خسروی پس از یک روند فرسایشی، ترجیح داد تا کنسرتهای خود را به صورت مستقل برگزار کند. سیروان تا مدتها در نوک پیکان شکستن این تابو قرار داشت و این حرکت او در تمام این سالها، موافقان و مخالفان بسیاری داشت.
برخی از این چهرهها، در حال سپری کردن مراحل مختلف قضایی هستند و برخی دیگر چون محسن ابراهیمزاده، با برند خود به شکلی مستقل از ابتدای امسال در حال برگزاری کنسرت در تهران و شهرستانها است. مشخص بود آن جریانی که یک روز توسط سیروان خسروی به شکل مستقل آغاز شد، خیلی زود توسط خوانندگانی دیگر اشاعه داده میشود. این رویکرد اگرچه اجتنابناپذیر مینماید و قطعا به همین موارد محدود نخواهد شد اما لطمات بسیاری را به حیات نرمال صنعت موسیقی کشور وارد خواهد آورد. اینکه خوانندگان ما در لوای یک کمپانی تخصصی به فعالیت مشغول هستند، یک عرف و استاندارد مشخص و متشخص در تمام جهان است. خوانندگان زیر سایه یک کمپانی، قطعات خود را تولید میکنند، موزیکویدئوهای خود را ضبط و پخش میکنند و برنامهریزی مدونی برای اجرای کنسرت دارند. در تمام این مراحل، کمپانی است که مواردی چون لجستیک، هماهنگی، هزینه و برنامهریزی را انجام داده و خواننده، تنها به اجرای برنامه میپردازد. خروج یک خواننده از این دایره به معنای تقبل تمامی این مراحل است. فارغ از آنکه خواننده با این تصمیم، خود را در معرض انواع حواشی و روند فرسایشی قرار میدهد بلکه هیچگاه نمیتواند تجربه و روابط کمپانی با نهادهای مختلف را در فعالیت جدید خود اعمال کند. همین روند سبب میشود تا علاوه بر استهلاک بیشتر خوانندگان در طی کردن این روند، آن نتیجه بهینه نیز از کلیت فرآیند به دست نیاید.
همه اینها را هم که کنار بگذاریم، به رابطه مدیریت فضای موسیقی کشور با کمپانیها میرسیم که طی آن، بسیاری از منویات فرادستانه مدیریتی، اعمال و مشکلات احتمالی مرتفع میشود. اتفاقی که سبب میشود تا حراست از جامعه موسیقی کشور، حداقل از این بابت، بهنوعی تضمین شود. این قابلیت موسیقی سبب شد تا بسیاری از شاکلههای هنری کشور نظیر سینماگران نیز در طول سالیان اخیر، تلاشهای بسیاری به خرج دهند تا با الگوبرداری از این اکوسیستم حوزه موسیقی، مشکلات زائد خود را حذف و هنرمند عرصه خود را بیهوده وارد چرخه حواشی فرسایشی نکنند. این اکوسیستم حوزه موسیقی، امروز بیشتر از هر زمان دیگری دستخوش تخطئه قرار دارد. تاریخ موسیقی پس از انقلاب کشور، هیچگاه به اندازه امروز شاهد این میزان درگیری درونی فرسایشی در حوزه موسیقی نبوده و این، رهیافتی نیست که به نفع هیچیک از طرفهای درگیر علیالخصوص خوانندگان ما باشد. در سادهترین محاسبه سرانگشتی مشخص میشود که تعداد نوبت اجراهای یک خواننده با همکاری کمپانی، به مراتب بیشتر از اجراهای مستقل آن خواننده است و این روند، حتی اگر علت درگیری، قدرالسهم خواننده از هر اجرا باشد، باز هم به نفع خواننده تمام نخواهد شد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد