22 - 10 - 2024
در جستوجوی تعادل گمشده
سیدفواد حسینی*- بازار سرمایه ایران به دلیل شرایط ویژه و تحولات داخلی و خارجی، در دورهای پرچالش و حساس قرار دارد. این وضعیت نیازمند بررسی دقیق و تفکیک آن از بحرانهای اقتصادی در بازارهای جهانی است چراکه تفاوتهای ساختاری و سیاستگذاریها در اقتصاد ایران، مدیریت بحران را با چالشهای منحصربهفردی روبهرو کرده است. در واقع بازار سرمایه ایران در شرایط کنونی، به دلیل تحولات داخلی و بینالمللی از جمله ریسکهای سیاسی و نظامی، تحت فشار قرار دارد. حتی اگر بپذیریم که بازار با بیشواکنشی همراه شده، این نکته حائزاهمیت است که در حال حاضر، بورس تهران بار سنگین ریسکهای سیاستی و نظامی را به دوش میکشد بنابراین در چنین وضعیتی نمیتوان انتظار داشت که بازار حتی در وضعیت تعادل قرار داشته باشد.
در سطح جهانی، هنگامی که بحرانهای اقتصادی رخ میدهند، دولتها و نهادهای پولی سعی میکنند از بازارها و اقتصادهای خود حمایت کنند. این حمایتها معمولا از طریق کاهش نرخ بهره یا تزریق مستقیم پول به بخشهای مختلف اقتصاد صورت میگیرد. برای حفظ ثبات در بازار ارز، دولتها گاهی با مداخله در عرضه و تقاضا سعی میکنند دامنه نوسانات نرخ ارز را محدود و کنترل کنند اما در شرایط خاص اقتصاد ایران، اگر سیاستگذار پولی تصمیم به کاهش نرخ بهره یا تزریق پول بگیرد، این نقدینگی احتمالا به جای سرمایهگذاری در بازار سرمایه به سوی خرید دلار و طلا سوق پیدا خواهد کرد. از این منظر میتوان سیاستهای اخیر پولی را به عنوان تلاشی برای کنترل نرخ ارز و جلوگیری از التهابات ارزی تفسیر کرد. با این حال، این نوع سیاستگذاری منجر به افزایش فشار رکودی بر بازار سرمایه شده است. در بحبوحه این تحولات، شاهد تغییر در ریاست سازمان بورس نیز بودهایم. با افزایش تنشهای سیاسی، بازار سرمایه نیز تلاش کرد تا این ریسکها را در قیمتها منعکس کند و در نتیجه، صفهای فروش تشکیل شد. یکی از تصمیمات اشتباه و دیرهنگام در دوران ریاست پیشین سازمان بورس، کاهش دامنه نوسان به یک درصد بود. اگرچه این اقدام با هدف کنترل نوسانات بازار انجام شد، اما زمانی که نخستین موج ریسکها فروکش کرد و ریاست جدید سازمان مستقر شد، بازار سرمایه با تقاضای جدید مواجه شد و دامنه نوسان همچنان محدود ماند. این در حالی بود که سرمایهگذاران همچنان متحمل زیان بودند و موج جدیدی از تنشهای سیاسی و نظامی شکل گرفت. این وضعیت باعث شد عرضهها در بازار تشدید شود و همزمان با گسترش دامنه نوسان، وضعیت منفی بازار نیز افزایش یابد. از دیدگاه من، اگرچه از ابتدا مخالف تغییر دامنه نوسان بودم، اما در صورتی که به هر دلیلی تصمیم به کاهش آن گرفته شده، باید این سیاست تا زمان رفع کامل تنشها ادامه مییافت. تغییرات مکرر در قوانین و زیرساختهای بازار، خود یک ریسک محسوب میشود و باعث افزایش نااطمینانی بین سرمایهگذاران خواهد شد. با وجود این شرایط، با نگاهی به مسائل بلندمدت اقتصادی و بررسی فعالیت شرکتها، از نظر من بازار سرمایه ایران پتانسیل رشد دارد و در صورت رفع تنشهای سیاسی و نظامی، تقاضا در بازار سرمایه احتمالا تقویت خواهد شد. از جمله عوامل اقتصادی کوتاهمدت موثر بر بازار، میتوان به افزایش نرخ دلار نیما و کاهش قیمتگذاریهای دستوری اشاره کرد که این موارد از تصمیمات سازنده و مفید برای بازار سرمایه و اقتصاد کشور به شمار میآیند. در نتیجه اگرچه بازار سرمایه ایران در حال حاضر تحت فشارهای متعدد قرار دارد، اما با اتخاذ سیاستهای پایدارتر و رفع تنشهای داخلی و خارجی، میتوان به بهبود شرایط و بازگشت رشد امیدوار بود.
* کارشناس ارشد اقتصادی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد