8 - 02 - 2025
دستاورد مبنایی- شناختی انقلاب اسلامی در کسب امر استقلال سیاسی
عباسعلی رهبر*
استقلال سیاسی به معنای مستقل بودن هیات حاکمه یک کشور از نفوذ بیگانگان و اتخاذ تصمیمات سیاسی بر اساس منافع ملی کشور است. در واقع استقلال سیاسی مبنای دیگر ابعاد استقلال فرهنگی و اقتصادی است. انتخاب و انتصاب مسوولان ابتداییترین حق مردم یک کشور محسوب میشود. وابستگی، دوران پهلوی، به حدی بود که انتخاب نخستوزیر و سایر مسوولان باید با نظر مستقیم غرب انجام میشد. رجال سیاسیِ وابسته به غرب، از خود رضاخان و محمدرضا گرفته تا عناصر مختلف دربار، نکتهای تاملبرانگیز در وابستگی بیچونوچرای رژیم پهلوی است.
محمدرضا پهلوی در کتاب انقلاب سفید، درباره اِعمال نفوذ بیگانگان در مهمترین رکن کشور، در دوران پدرش و بعد از آن، اعترافی کرده که قابلتوجه است: «بعد از رفتنِ پدرم (شهریور ۱۳۲۰)، مدتی مدید کارها در ظاهر بهدست یک عده ایرانی انجام میشد ولی در عمل قسمتی بهدست سفارت انگلستان و قسمت دیگر بهدست سفارت روس انجام میگرفت و به طوری که در کتاب ماموریت برای وطنم شرح دادم، صبح مستشار سفارت انگلستان با یک لیست انتخاباتی بهسراغ مَراجع مربوطه میآمد و عصر همان روز کاردارِ سفارت روس با لیست دیگری میآمد. متاسفانه من 20سال تمام از دوران سلطنت خودم، با چنین مجلسهایی سروکار داشتم و همیشه میدیدیم که در آنها، در برابر هر اقدامی اصلاحی که متضمن نفع اکثریت ملت بود ولی به نحوی از انحا به منافع اقلیت حاکمه لطمه میزد، سدی از مخالفتها و کارشکنیها پدید میآمد که آن اقدام را خنثی و بیاثر میکرد.
اردشیر زاهدی، داماد شاه و آخرین سفیر او در آمریکا مینویسد: «باید عرض کنم که انتصاب هویدا به نخستوزیری، اگرچه ظاهرا اتفاقی صورت گرفت اما هویدا نخستوزیری بود که آمریکا، انگلستان و اسرائیل روی او توافق کرده بودند و به همین دلیل، اعلیحضرت، با آنکه چند بار کوشید تا هویدا را کنار بگذارد و من یا اسداللّه علم و یا هوشنگ انصاری را مامور تشکیل کابینه کند، موفق نشد. حسین فردوست در بخشی از خاطرات خود، با اشاره به ملاقات خویش با ترات، رییس اطلاعات انگلیس در ایران و ناراحتی او از اینکه محمدرضا به رادیوهای آلمان گوش میکند و از روی نقشههای آنها جنگ جهانی دوم را دنبال میکند، میگوید: «پس از بازگشت، جریان را به محمدرضا گفتم. او شدیدا جا خورد و پرسید: «انگلیسیها از کجا میدانند که من به رادیو گوش میدهم؟! فردا اول وقت با ترات تماس بگیر و بگو محمدرضا نقشهها را پاره کرد و به هیچ رادیویی هم گوش نخواهد کرد، مگر رادیوهایی که ترات اجازه دهد.
انقلاب اسلامی و تحول در امر استقلال سیاسی
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، اولین و اساسیترین نتیجهای که به دست آمد قطع دست ایادی شرق و غرب از کشور بود. خود ملت مسوولان را انتخاب کردند و یکی از اصول مهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران استقلال، حاکمیت و تمامیت ارضی کشور است. اصل استقلال از چنان ارج و منزلتی برخوردار شد که همراه اصل آزادی، در کنار اسلام، به عنوان اصلی تفکیکناپذیر، به قانون اساسی جمهوری اسلامی وارد شد و حفظ استقلال وظیفه دولت و آحاد ملت و مسوولیت اصلی سیاست کشور تلقی گردید. اصل نهم اشاره دارد که در جمهوری اسلامی ایران آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت اراضی کشور از یکدیگر تفکیکناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشهای وارد کند و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادیهای مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.
رهبری انقلاب اسلامی و استقلال سیاسی تعبیرات امام خمینی(ره) از استقلال سیاسی، بسیار روشن و همه فهم است چنانچه معمول فرمایشات امام و رسم رهبری ایشان چنین بود که مفاهیم و مسائل گوناگون علمی را به زبان ساده و آشنای جامعه به ملت القا میفرمودند. ایشان به این تعابیر از استقلال سیاسی یاد میفرماید: «غلام حلقه به گوش دیگران نباشیم» ـ «مستعمره و اسیر نباشیم» ـ «دیگران در امور ما دخالت نکنند» ـ «خودمان مملکت را اداره کنیم و سرپرست نداشته باشیم» ـ «حاکم ما دست نشانده نباشد» ـ «حاکم ما نوکر نباشد» ـ «پایگاهها از مملکت ما برچیده شود نتوانند به ما تحمیل کنند» و می فرمایند: «باید مستقل باشیم نه به طرف چپ و نه راست، بلکه تحت لوای اسلام» و در منشور برادری نیز میفرمایند: «هر دو جریان باید با تمام وجود تلاش کنند که ذرهای از سیاست «نه شرقی، نه غربی» عدول نشود و اگر ذرهای از آن عدول شود آن را با شمشیر عدالت اسلامی راست کنند.» همچنین با اشاره به اینکه که «هدف، اسلام و استقلال مملکت است» میفرمایند: «اگر اسلام و حکومت اسلامی آنطوری که دلخواه ماست تحقق پیدا کند کارها اصلاح میشود. لکن ما اول باید اساس مملکتمان را درست کنیم. اگر استقلال کشور را درست نکنیم کارها درست نخواهد شد.»
لازم به ذکر است که حضرت امام به طور صریح تذکر میدهند که: «فرهنگ، اساس استقلال و ملیت یک ملت است و هم بعد از انقلاب به کرات تذکر دادهاند از جمله در تاریخ (11 / 7 / 67) در پیام بازسازی کشور چنین شروع میفرمایند: «بر هیچ یک از مردم و مسوولان پوشیده نیست که دوام و قوام جمهوری اسلامی ایران بر پایه سیاست نه شرقی نه غربی استوار است و عدول از این سیاست، خیانت به اسلام و مسلمین و باعث زوال عزت و اعتبار و استقلال کشور و ملت قهرمان ایران خواهد بود.»
مقام معظم رهبری هم در مورد استقلال سیاسی کشور اشاره داشتهاند که انقلاب آمد استقلال کامل سیاسی را به کشور داد. یعنی امروز در این دنیای بزرگ، در میان این قدرتهای بزرگ، یک قدرت وجود ندارد که بتواند ادعا کند خواست او، اراده او بر اراده مسوولان کشور یا ملت ایران اندک تاثیری دارد. این نکته به خصوص – یعنی ایستادگی، استقلال، عزت سیاسی – بیشترین جذابیت را برای ملتها دارد. اینکه میبینید ملتها نسبت به ملت بزرگ ایران احساس احترام میکنند، بخش عمدهاش مربوط به این قسمت است: استقلال سیاسی.
شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی ابتکار امام(ره) بوده است که بنابر فرمایش مقام معظم رهبری، هنر بزرگ امام بزرگوار ما این بود که چارچوب محکمی را برای این انقلاب به وجود آورد و نگذاشت این انقلاب در هاضمه قدرتها و جریانهای سیاسى مسلط هضم شود. شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی»، یا شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» که تعالیم امام و خط اشاره انگشت ایشان در دهان مردم انداخت، معنایش این بود که این انقلاب متکی به اصول ثابت و مستحکمی است که نه به اصول سوسیالیسم اردوگاه آن روز شرق ارتباطی دارد، نه به اصول سرمایهدارى لیبرال اردوگاه غرب. علت اینکه شرق و غرب با این انقلاب دشمنی کردهاند و سرسختی نشان دادهاند، همین بود.
رهبری انقلاب نبودن استقلال را اینگونه ترسیم میکنند که هویت ملی را از مردم آن کشور میگیرد، افتخارات را از آنها میگیرد، سابقه تاریخی را از آنها میگیرد، منافع مادی آنها را چپاول میکند، هویت فرهنگی و زبان آنها را هم میگیرد. این وضع تسلط یک قدرت بر یک کشور است.
در پایان باید گفت که بنا بر فرمایش مقام رهبری همه دولتهای مستکبر خبیث دنیا میخواهند جمهوری اسلامی را نابود کنند و از بین ببرند و هیچ غلطی نتوانستهاند بکنند. دلیل اقتدار جمهوری اسلامی همین بقای جمهوری اسلامی در این چهار دهه است. با این فضای نامساعد، با این وضعیت نامساعد، با این دشمنیهای بزرگ، جمهوری اسلامی زنده است بنابراین، این نشاندهنده این است که این نهال، امروز به درخت تناوری تبدیل شده که نمیتوانند آن را از جای خودش تکان بدهند. این بنا، بنای بسیار رفیع و مستحکمی است و قویتر هم خواهیم شد. این را شما بدانید! جمهوری اسلامی قویتر خواهد شد.
البته نیاز است یک بازخوانی مثبتگرایانه بر روشهای بسط فرهنگ متعالی برآمده از انقلاب اسلامی داشته باشیم.
فرهنگ متعالی با تاکید بر فرهنگ خودباوری، استقلال، نوعدوستی، ايثار و شهادت ضمن توجه به تسهيل كنشهاي هدفمند اجتماعي، كاهش هزينه تعاملات و قراردادهاي اجتماعي ميتواند در خلق، گسترش و تثبيت سرمایه اجتماعي در جوامع اسلامي نقشي كليدي ايفا کرده و زمينه بسط اين مفهوم را در جامعه فراهم آورد. اين فرهنگ ميتواند با عنايت به گسترش روحيه برادري اسلامي و ديگر خواهي، افزايش اعتماد متقابل به افراد جامعه اسلامي را به ارمغان آورد. همچنين گسترش مشاركت عمومي و همكاري اجتماعي از سوي همگان براي حفظ حدود و ثغور جامعه اسلامي از نتايجي پربار اين فرهنگ است كه نقش مهمي در تحقق سرمايه اجتماعي در جوامع اسلامي خواهد داشت.
* عضو هیات علمی دانشگاه علامهطباطبایی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد