16 - 04 - 2017
دلالی گوشت گربه برای شرق آسیا!
محمد میلانی- شهری که مادرم را کشت، چه میداند کسی! شاید حرف جانسوز تولهسگی باشد؛ تولهسگی که در میان تلی از اجساد سگهای کشتهشده، گرسنه و متعجب تلاش میکند سینه مادر را بار دیگر بر دهان بگیرد. دیدن این تصویر که مدتی است دست به دست میچرخد به حدی دردآور و جانکاه است تا چه برسد به آنکه بخواهی توصیفش کنی. حجم زیاد آزار و کشتار وسیع حیوانات در کشور در وضعیتی است که به هیچ عنوان نمیتوان آن را نادیده گرفت. به کمک وسایل ارتباطجمعی و شبکههای اجتماع تضییع حقوق حیوانات، امدادرسانی، زندهگیری، اورژانس و رسیدگیهای پزشکی در حد توان افراد متخصص و پیگیر در انجام است اما شدت حیوانآزاریها و کشتارها به حدی است که در بسیاری از موارد این امکانات پاسخگو نیست. فجایع در حق حیوانات پشت سر هم رخ میدهند. از کشتار سگهای شهری در سوله کهریزک توسط بخش ساماندهی شهری تهران وابسته به شهرداری و سگآزاری با سیخ و… شهر جویبار تا متلاشی کردن سر گربهای در بازارچه پارک لاله درست در اولین روزهای نوروزی تا فریب و صید گربههای پارک هنرمندان. تنها شواهدی از نامهربانیهای شدید با حیوانات در کشور است. وقتی به سنت رسولمان نظر میافکنیم و حکم اخلاقی مبتنی بر سیره عملی و اخلاقی این بزرگان را جستوجو میکنیم، شاید هیچ جای تردیدی بر حرام بودن این عمل و توامان با آن عینیت گناه کبیره باقی نماند. مضاف بر آنکه این آسیبهای اجتماعی بیشک از نوع تلقی و مهمتر از همه عدم شناخت درست از فرهنگ اصیل خودمان نشات میگیرد؛ رفتارهای نابسامان عرفی که میتوانند حکمی بر وجود خطری بزرگ و در کمین برای فرهنگ اجتماعی و شهری و حتی روستایی ما باشند. حال سوال اینجاست که چرا در جامعه ما تا این اندازه حیوانآزاری و نامهربانی با حیوانات را شاهد هستیم.
مشکل کجاست
علی (امید) ظهری، عضو فعال انجمن حمایت از حیوانات و دارای مجوز اورژانس و زندهگیری و امدادگر حیوانات که بیش از دو هزار عملیات زندهگیری و امداد به حیوانات بهطور عمده در شهرها را در تجربه کاری خود دارد، در گفتوگو با «جهانصنعت» ریشههای فرهنگی و نبود یک سیستم آموزشی مدون را بزرگترین عامل نامهربانی با حیوانات در ایران میداند. وی میگوید: رسیدگی به حیوانات شهری هنوز برای بسیاری عجیب است. ایجاد حس ناراحتی و حتی عصبیت روانی از دیدن حیوانات متاسفانه به طریق کاملا روانی و حتی قابل پیشگیری و درمان در بین مردم ما رواج دارد. هنوز اطلاعرسانی برای کمکرسانی به حیوانات و امدادرسانی پزشکی نیز جنبههای کاملا فردی و گروهی دارد و هیچ نهاد یا ارگانی نیست که برای گسترش امدادرسانیها یا درمان حیوانات کمکرسان یا حتی عاملی برای انجام هماهنگیهای لازم باشد.
به همان میزان که بیتوجهی به نوعی در عملکرد مسوولان شهری ما وجود دارد به همان میزان نیز حس حیوانآزاری در جامعه گسترش داشته است. نبود بازدارندههای قاطع قانونی در برخورد با حیوانآزاران، بزرگترین مشکل حال حاضر در برخورد و کنترل آزاردهندهها محسوب میشود. قضات و صادرکنندگان حکم برای آزاردهندگان نیز بسته به میزان خشونت در آزار و میزان صدمه و جراحات حیوانات برای کسانی که از آنها شکایتشده، میتوانند حکم صادر کنند.
این مقام آگاه عنوان میکند: سال گذشته قاطعیت قاضی محترم و پیگیری ارزشمند مقامات انتظامی در پرونده سگآزاری استان گلستان نمونه ارزشمندی از این هماهنگی و اجرای حکم در دستگاه قضایی است. این حرکت با توجه به انتشار ندامت فرد ضارب در شبکهها و فضای اجتماعی توانست نمونه مناسبی در ایجاد ترس از عقوبت کار برای عامل آن قساوت و آگاهسازی گسترده در جامعه باشد. اما همیشه شاهد بروز روند اجرایی به همین خوبی نیستیم. مثلا سگکشیهای تاسفبار ساماندهیهای وابسته به شهرداریهای شهرها بالاخص تهران به هیچ عنوان قابل پیگیری نیستند. شهرداری، بخشخصوصی را مختار و مقصر در این امر میداند و پیمانکار سگکش دارای قرارداد، به عنوان آخرین رشته از این زنجیره نهتنها رفتار خود را پایش نمیکند بلکه به هیچ عنوان مسوولیت نمیپذیرد. در این میان حتی با کمال تاسف برخی از سگهایی را که احیانا نژاد بهتری دارند یا نشان میدهد تربیت شده هستند، خارج از محدوده جمعآوری به دلالان نیز میفروشند. اما بقیه آنها متاسفانه دچار سرنوشتهایی نامعلوم میشوند که کشته شدن نمونه بارز آن است. یکی از آن سرنوشتها همان صحنه دلخراش گرسنگی تولهسگی است که به دنبال سینه مادرش در میان کشتهها میگردد. این تنها بخشی از این رفتار غیر مسوولانه است.
نمونههایی از تنوع آزار رساندن به حیوانات
مشکل دیگر در این فرآیند در خانهها و محلههای شهری و در محیطهای روستایی بروز پیدا میکند. بسیاری از آنها حتی دیده و منتشر نمیشوند و به همین دلیل میتوانند سرایتدهنده این نابهنجاریهای روانی و شخصیتی در میان افراد باشند.
کمیل شهامتدوست، عضو رسمی انجمن حمایت از حیوانات که علاوه بر نگهداری تعدادی از حیوانات توانخواه، مسوولیت غذارسانی را به گربههای چند منطقه و پارک در تهران بهعهده دارد، پرده از برخی از این جنایات برمیدارد. سوزاندن بدن حیوانات، خاموش کردن سیگار روی بدن سگها توسط برخی معتادان و آزار جنسی آنها را بخشی از نمونههای قابل اثبات پزشکی در این خصوص میداند. وی تشریح میکند: سال گذشته سگی را در پارک خزانه پیدا کردیم که جراحات آزار و خاموش کردن سیگار روی بدن این سگ به طرزی شرمآور بود که این سگ حتی دچار آسیبهای روحی نیز شده بود. اگر چه نمیتوان کسی را مستقیم عامل این مشکل دانست اما در خصوص مداوا و بهبود تمام تلاشم را کردم. سرپرستی این سگ را خانوادهای در آمریکا پذیرفتند و سگ را انتقال دادیم و هماکنون زندگی عادی خود را دارد. اما اگرچه این سگ نجات یافت ولی فجایع اینچنینی هنوز مشکلساز هستند و وجود دارند. مشکل ما فرهنگی است و تا این مشکل برطرف نشود، به جد وضعیت تغییر نمیکند. مثلا در روستاها هنوز هم دم و گوش سگهای کوچک را میبرند تا در دوره بلوغ و در جنگ با گرگها نقطه ضعفشان نباشد. حساسترین و پردردترین قسمت بدن یک سگ گوش اوست. تمام این کارها اگرچه نباید انجام شود اما در انجام آن نیز هیچگونه مراقب یا مسایل اخلاقی و پزشکی رعایت نمیشود. کشتار حیوانات برای استفاده از اعضای بدن آنها در کابردهای مختلف یا برای مسایل جادوگری و سیاهبازیهای رمالها و دعانویسهای قلابی هنوز باعث کشتار سگها به دلیل استفاده از سر آنها میشود.
در این خصوص علی ظهری ضمن تایید این واقعیت حتی خبر از فروش مادگی کفتاری (ناموس کفتار) تا مبلغ ۱۵۰ میلیون تومان در تهران همین مدتی پیش خبر داد.
اما آزارهای جنسی حیوانات برایم بیشتر جای سوال داشت. وضعیت به شرایط روانی و روحی و اعتیاد افراد به مواد مخدر توهمزا ارتباط بیشتری پیدا میکند. براین اساس آزار جنسی، تعرض به حیوان محسوب نمیشود. بلکه مسایلی نظیر تخلیه و بریدن اندامهای جنسی حیوان به صورت کاملا وحشیانه صورت دیگری از این رفتارهای غیرانسانی است.
علی ظهری به موردی در رودهن که در خانهای به سگی تعرض میشده اشاره میکند که پس از نجات سگ اگرچه وجود اسپرم انسانی در دستگاه تناسلی سگ مورد آزمایش قرار گرفت اما محدودیتهای موجود در هماهنگی و نبود قانون جامع حمایت از حیوانات مانع پیگیریهای آتی شد. ضمن تایید این مساله توسط کمیل میهندوست درخصوص سگها که تقریبا عامل قربانی در این خصوص هستند، عسل روییندژی پرستار و دیگر حامی فعال حیوانات به فاجعه سال گذشته در خیابان شیخ صفی تهران اشاره میکند که تعرض به حیوان از سوی فردی با سابقه اعتیاد و عدم تعادل روانی صورت گرفته بود که توسط همسرش به گروههای حامی حیوانات گزارش شد و پرده از این ناهنجاری تاسفآور برداشت.
این فعال حقوق حیوانات غیر از این مورد به مصائب گروههای حامی حیوانات در اکثر شهرهای ایران اشاره میکند و میگوید: غیر از خودم که بارها هنگام غذا دادن به حیوانات مورد آزارهای شدید کلامی و حتی رفتاری اعم از تعقیب و شناسایی شهروندان تهرانی قرار گرفتهام، شاهد و ناظر تکرار همین رفتار درخصوص حامیان حیوانات در شهرهایی نظیر اصفهان، کاشان، یزد و شیراز… هستم. اگرچه فقر فرهنگی و نبود آموزشهای درست عامل بسیار مهمی در بروز این معضلات و مشکلات هستند اما خود مردم نیز تمایلی به الگوبرداری درست و مناسب در این خصوص ندارند. رفتار بزرگان دینی ما و در همین دوره و هماکنون رفتار مسلمانان کشور ترکیه آیا برای افراد نمیتواند الگوی مناسبی باشد؟ چطور طبقههای عمومی جامعه در کمال تاسف از سریالهای ساخته شده در این کشور حتی الگوبرداری انتخاب نام برای فرزندان خود میکنند اما هیچ وقت نگاهی به رفتار کسبه مسلمان و معتقد شهرهای این کشور در بحث حمایت از حیوانات نمیکنند؟ این کشور دارای اورژانس حیوانات است. سگها در خیابان واکسینه شده و دارای سلامت دستگاه گوارش و مورد احترام شهروندان هستند. در این کشور و حتی در تهران و اصفهان دیده و به کرات از افراد موثق شنیدهام که در شهرها، ماه مبارک رمضان مراکز و غذافروشیها اگر در میانه روز تعطیل هم باشند غذاهای حیواناتی که از آنها تغذیه میگیرند، سرساعت و زمان مشخص داده میشود. مخالفان و معترضان به حقوق حیوانات حتی از رفتارهای مثبت و پسندیده همشهریهای خودشان نیز الگوبرداری نمیکنند. به کودکان خود احترام و توجه به حقوق حیوانات را باید آموزش دهیم. ایکاش این فرهنگ مورد توجه جدی ارگانهای رسمی آموزشی در کشور قرار گیرد.
معضل دیگری که این روزها برخی از شهرها و البته فعلا به طور رسمی و نه در قالب شنیدهها و دیدهها شهر تهران را با آن مواجهاند، صید گربه و فروش آنهاست. حادثه پارک هنرمندان که به صورت موردی برجسته شده، نشان میدهد کسانی در قالب پارک خواب و بیخانمان اقدام به بیهوش کردن گربههای این پارک از طریق ریختن دارو در شیری میکنند که به عنوان خوراک به آنها میدهند و پس از صید آنها بدون سر و صدا آنها را به دلالان میفروشند. این حیوانات به برخی از افرادی با ملیتهایی اغلب شرق آسیایی که هنوز در قید و بند مرامهای اعتقادی منسوخ خود هستند؛ جهت استفاده غذایی فروخته میشوند. در این خصوص عکسهای متعدد و گزارشهایی قابل استناد در شبکههای خبری مدافع حیوانات به کرات انعکاس یافته، در اقداماتی کاملا خودجوش بارها بساط این افراد برچیده شده و حتی مورد ضرب و شتم البته نادرست برخی از افراد عصبانی از این عملکرد نیز قرار گرفتهاند اما به دلیل عدم پیگیری قانونی این فرآیند کماکان ادامه دارد. خرید این حیوانات در مکانی واقع در ۳۰ کیلومتری جاده زنجان به بیجار که تردد افراد با ملیتهای جنوب شرقی آسیایی را به همراه داشته، حادثهای دیگر است که ظن و گمانها را بیشتر میکند. کمیل شهامتدوست بررسی این شرایط در پارک هنرمندان را به این صورت بیان میکند: تایید این مساله بسیار مشکل است اما کماکان در مرحله تحقیق و بررسی هستیم. به چادر افراشته مسافرتی که در گزارشهای مردمی میبینید در پارک هنرمندان رفتهایم. حتی مقامات محترم انتظامی نیز حضور یافتهاند و بساط آنها برچیده شده است. تعدد گربههای بیحس و حال در جایی از پارک هم کاملا مورد تایید است. اما هنوز منتظر دریافت اسناد مستدل دیگری هستیم تا بتوانیم این حرکت ناشایست را رسما به اثبات برسانیم. مضاف بر آنکه حرکتهای دیگری نیز در سایر پارکهای تهران گزارش شده است. اما واقعیت چیز دیگری است. با تایید استفاده از گوشت سگ و گربه در بخش تولید سوسیس و کالباس در واقع یک دلنگرانی و عامل بروز شایعههای فراوانی فارغ از توجه به اصل مساله میشود. اما فارغ از این شایعات که میتوانند صحنه اجتماعی را با مشکل مواجه کنند و تایید آنها زمانبر است و به واقع آن بخش از مساله به حوزه توان و اختیارات ما مربوط نمیشود، صادقانه میخواهیم صرفا در عرصه اجتماعی تا رسیدن به حقیقت و اطلاعرسانی تلاش شایستهای انجام دهیم.
قانون در خصوص حیوانآزاری چه میگوید
همه این حرفها و گفتههایی که از قضا جای تاسف بسیار زیادی نیز برای ما شهرنشینان باقی میگذارد، باز جای خالی مفهومی به نام قانون است. بیهیچ اطناب کلامی باید گفت، قانون مدونی درخصوص حیوانات نداریم. قانونی که بتواند گربهکشها و سگکشها را به اندازه جرمی که مرتکب میشوند بازخواست و به منظور تحقیق و اثبات جرم اطلاق حکم کند. اینکه چرا تا امروز این امر تحقق نیافته شاید اکنون مهم نباشد، اینکه چرا اینقدر کوتاهی در این خصوص صورت گرفته، جای سوال است.
علی ظهری بیان میکند: سالهاست بناست این قانون از سوی سازمان محیطزیست به دولت ارائه شود و برای انجام روال قانونی و تایید نهایی، ارگانها و دستگاههای دیگر در آن دخیل شوند. اما این امر اتفاق نیفتاده. اصلا مشخص نیست واقعا چنین قانونی پیشنویس شده یا خیر. شخص مدیر سازمان حفاظت از محیطزیست به کرات سگ را در زمره حیوانات موذی دانسته و در فعالیتهای این سازمان نیز، آن را لحاظ کرده است. وقتی سگ و گربه در حد حیوان موذی و ناقل بیماری، مطابق با باورغلط و عقب افتاده اجتماعی تلقی شوند، دیگر چه امیدی میتوان به تحقق این مهم داشت. تمام تلاش نهادهای حمایتی اطلاعرسانی عمومی در صورت بروز فاجعهای درحق حیوانات است تا از این طریق بتوان بر عاملان اقامه دعوی کرد، وگرنه مثال سازمان نظارت بر ساماندهی شهرداری و بحث سگهای کشته شده این سازمان مهمترین نمونه است. برای نمونه در سالهای گذشته فیلم تزریق اسید به سگها را میتوانید مهمترین جنایت در حق این حیوانات بدانید. ولی در نهایت کسی را نمیتوان متهم و پاسخگو دانست.
روییندژی، اجماع متخصصان قانون، کارشناسان احکام اسلامی با توجه به سیره پیشوایان اسلام و اصول مبتنی بر قوانین مدنی را مهمترین عامل در تدوین قانونی اصیل برای حمایت از حقوق حیوانات میداند و تاکید میکند: متاسفانه شاهد هیچ حرکت یا تلاشی برای تدوین چنین قانونی نیستیم. مرز رسیدن به چنین شرایطی کاهش نسبی حیوانآزاری است که میتواند نشاندهنده بهبود و تعالی فرهنگی در این خصوص باشد.
همین چند روز پیش سه گربه در خیابان شهید نامجوی تهران به دلیل عدم تعبیه و جانمایی صحیح مأمورانی که سموم موشکش را در جویها و فاضلاب شهری این محله میگذاشتند، به طرز فجیع کشته شدند. زمانی امدادگران به این صحنه میرسند که کف پیاده رو و بخشی از حاشیه خیابان، اندامهای گوارشی صدمه دیده و بیرون ریخته این حیوانات تصویر بسیار دردناکی را خلق کرده بود. فاجعهای که رفت و در کنار تصویر آن توله سگ تشنه به شیر مادر، آزار آن سگ با سیخ و ضجههای دردمند سگ جویباری، سگهای تیرخورده در پارک قزلحصار، گربه بیسر در بازار پارک لاله، گربهای که در خیابان شهید مدنی تهران در شب چهارشنبه پایان سال ۹۵ با قراردادن ترقه در دهانش توسط حیوانآزاران کشته شد، خرس کشته شده و عکسهای یادگاری مردم بیاطلاع و کم فرهنگ با خرس بیجان و…قرار گرفت. اما هنوز گویا بنا براین است که تصاویر زیادی به این آلبوم اضافه شود. شاید امیدوار بودن به عدم افزایش عکسهای موجود در این آلبوم تنهاترین امید و خواسته باشد، خواسته من و بسیاری از شهروندان این شهر و کشور.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد