5 - 12 - 2019
دورخیز برای بهارستان
گروه سیاسی- صبح روز ۱۶ خرداد، کانالهای غیررسمی خبری را منتشر کردند که دستگاه تعلیم و تربیت را به خبر یک رسانهها تبدیل کرد؛ «وزیر آموزشوپرورش استعفا داد». اما عصر همان روز با پیگیریها یخبرنگاران، معاونت روابط عمومی و اطلاعرسانی آموزشوپرورش، خبر پذیرش استعفای وزیر آموزشوپرورش را تکذیب کرد. در اطلاعیه این معاونت آمده بود: «خبر پذیرش استعفای وزیر آموزشوپرورش که توسط برخی رسانهها و خبرگزاریها منتشر شده است، تکذیب میشود.» غافل از آنکه در ساعات پایانی پنجشنبه خبر موافقت رییسجمهور با استعفای وزیر آموزشوپرورش منتشر شد و خبر تکذیبیه در سایت آموزشوپرورش نیز جای خودش را به خبر استعفا داد!
اما عدم پرداخت مطالبات، مسائل پرورشی و آموزشی، عدم اجرای طرح رتبهبندی معلمان و انتصابات سیاسی از جمله دغدغهها و گلایههای فرهنگیان در چند ماه اخیر بود که مجلس قول پیگیری داد تا به زودی وزیر را برای پارهای از سوالات به بهارستان بیاورند. البته این اعتراضها تنها مختص به فرهنگیان شاغل و رسمی آموزشوپرورش نبود بلکه معلمان حقالتدریس، معلمان طرح خرید خدمات، معلمان بازنشسته و مربیان پیشدبستانی و سربازمعلمان نیز در صف گلایه از آموزشوپرورش قرار داشتند.
از این رو عدم اجرایی شدن وعدههای بطحایی در قبال فرهنگیان میتواند یکی از دلایل استعفای او باشد. ضمن اینکه این گمانه نیز مطرح است که او با زمزمه استیضاح توسط مجلسیها، استعفا را ترجیح داده است.
اما فارغ از این دلایل، موضوعی جالب نیز درخصوص استعفای آقای وزیر مطرح میشود. بطحایی در متن استعفای خود خطاب به رییسجمهور، علت استعفا را حضور در انتخابات مجلس عنوان کرده است.
حال سوال اینجاست که آیا واقعا وزیر آموزشوپرورش وکالت را به وزارت ترجیح داده است و اگر ترجیح داده چه دلیلی برای این افول مقام داشته؟
البته این روزها اگر مقام و وزیری از سمتش استعفا میدهد خیلی نباید تعجب کرد. شرایط فعلی و نارضایتی اقشار مختلف جامعه از اوضاع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور بر کسی پوشیده نیست. از این رو بارها زمزمههایی از استعفای معاون اول و برخی دیگر از وزرا به دلایل مختلف از جمله فرار از پاسخگویی شنیدیم که البته در نطفه مسکوت ماند. واقعیت آن است که اداره کشور در شرایط فعلی آسان نیست. گاو نر میخواهد و مرد کهن.
قطعا در این میان خود روحانی بهتر از هر کسی به شرایط کشور واقف است اما او نیز بارها با گلایه و اعتراضهایی به دنبال فرار از مسوولیت بوده و هست. رییسجمهور به بهانههای مختلفی از جمله محدودیت اختیاراتش به دنبال آن است که نشان دهد دست و پایش را برای اداره درست کشور بستهاند هرچند برخی معتقدند که رییسجمهور بدون هیچ بهانهای به دنبال راهکاری است تا همانند دوره گذشته بتواند محبوبیت نه تنها خود بلکه جریان اصلاحطلب را حفظ کند و کشور را از وضعیت فعلی بیرون آورد.
به هر حال آنچه در ظاهر دیده میشود این است که وزرای روحانی رفتن را به ماندن ترجیح میدهند درست مانند طرفداران رییسجمهور که اکنون به مخالفان دولت دوازدهم تبدیل شدند و حتی ناراضی از رایی هستند که به نام حسن روحانی به صندوق ریختهاند.
به نظر میرسد هر چه از دولت روحانی میگذرد امید به امکان تحقق وعدهها کاسته میشود و این میتواند تاثیر جدی بر سبد رای اصلاحطلبان داشته باشد؛ اصلاحطلبانی که به خاطر وعدههای آزادی، رفع حصر، برجام و… به رییسجمهور رای دادند.
باید تاکید داشت که این مخالفتها و نارضایتیها در حالی مطرح است که خود بزرگان اصلاحات به ویژه بعد از خروج آمریکا از برجام ندای پشیمانی سر دادهاند چرا که مهمترین دستاورد دولت که قابل دفاع بود، همین مساله برجام بود که الان به یک وصله ناجور بدل شده است. روحانی اولویت خود را بر حل مساله هستهای و برجام گذاشت و در سال ۹۵ هم به موفقیتی دست پیدا کرد، اما تمرکز زیاد بر این موضوع سبب شد تا از سایر حوزهها غافل بماند.
آنچه اکنون شاهدش هستیم این است که با خروج آمریکا، اقتصاد و سیاست خارجی متلاطم شده و دولت به لحاظ سیاست داخلی و خارجی برای تحقق اهداف خود پشتوانه کافی ندارد و همه اینها میتواند دلیلی باشد که وزرا یک به یک ندای استعفا سر دهند یا اینکه سکوت کنند و با انجام تعهدات خود در حد توان، تا پایان کار دولت روحانی دندان روی جگر بگذارند.
در مورد بطحایی نیز باید اذعان داشت که او در بدترین شرایط سکان وزارت آموزشوپرورش را در دست گرفت. عدم تعهد فرهنگیان از سوی دولت و حجم گستردهای از مطالبات قشر فرهنگی مهمترین دلیل برای خروج وزیر آموزشوپرورش از کابینه بود هرچند در این میان نمایندگی را بهانه کرد. در این مورد نیز دولت باید به فکر باشد و با اجرای تصمیمات کلان سعی کند اختیاراتش را در دست بگیرد تا هم شرایط کشور کمی بهبود یابد و هم وزرا یک به یک مجبور به ترک پست خود نشوند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد