23 - 03 - 2020
دوصد گفته چو نیمکردار نیست
عباس آرگون*- یکی از مسائل اصلی کشور که از آن غافلیم، فقدان عملگرایی و پرداختن به سخنرانیها و برگزاری جلسات، همایشها و گردهماییهای متعدد است. همواره تلاشمان به دنبال تعریف و تبیین بایدها و نبایدها در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است. الحق والانصاف هم در این کار حرفهای شدهایم. اجرای این برنامهها اما به کجا میرود؟ برنامه مشخص برای عملیاتی و اجرایی کردن همه نشستها و همایشها به واقع وجود ندارد، هر آنچه تعریف شده صورت نمیپذیرد و تنها نسخههای متعددی برای انجام کارها نوشته میشود و هیچگاه عملیاتی نمیشود، از فساد و بیماری سیستم اداری و دستگاههاى دولتى به شدت انتقاد کرده و از این کار گلهمندیم. درباره تاثیرات سوء این شیوههای ناکارآمد در جامعه بسیار سخن میگوییم اما دریغ از اقدام موثر برای شناسایی و از بین بردن ریشههای فساد که در کشور افزایش یافته و نهادینه شده است و موریانهوار به جان کشور افتاده است.
از قاچاق کالا به کشور که ارقام نجومی آن منتشر میشود و همواره بنگاههای تولیدی کشور را فلج میکنند سخن فراوان گفته میشود؛ قاچاقی که به دنبال آن بخشهای مولد یکی پس از دیگری به تعطیلی کشانده میشوند و هر روز لشکر بیکاران را طویلتر میکنند و از آن دادمان به آسمان میرود ولی دریغ از اقدامی قاطع و عملی برای از بین بردن این سم مهلک اقتصاد.
ما آن قدر لایحه و طرح پیشنهاد میدهیم که بخشی از آنها حتى فرصت مطرح شدنش در دوران مسوولیتمان فراهم نمیشود. مواردی هم که تصویب میشود آن قدر مبهم است که بخشنامه و آییننامههاى متعدد برای تبیین آن بیشتر از اصل بخشنامه است؛ آییننامهها و بندهایی که در تضاد با هم پیش میروند و بخش ناچیزی هم که اجرایی میشود هیچگونه ارزیابیای از عملکرد صورت نمیگیرد. بنابراین ما در کشور نه تنها کسری قوانین نداریم بلکه تورم برنامه و قانون داریم. پس از چهار دهه از آغاز حکومت اسلامی در کشورمان همچنان به دنبال افزایش قوانین و مقرراتیم. آیا زمان آن نرسیده که برخی از قوانین خود را پالایش کنیم؟ آیا ما نیازمند تنقیح قوانین نیستیم؟ ما زمان و انرژی و هزینه زیادی برای نگارش برنامههای مختلف صرف میکنیم، تنها برای اینکه برنامه داشته باشیم، این در حالی است که براساس برنامهها عمل نمیکنیم و در نهایت باورهای خودمان را اجرایی میکنیم. همین موضوع باعث شده درصد به سرانجام رسیدن برنامههایمان در حداقل ممکن باشد.
همواره به دنبال سرمایه و سرمایهگذار خارجی میگردیم و از مزیتهای سرمایهگذاری و تولید ملی و تقویت آن صحبت میکنیم در حالى که به دلیل عملکردها و فراهم نشدن بسترهای لازم برای فعالیت و سرمایهگذاری نه تنها موفق به جذب سرمایهگذار خارجی نمیشویم بلکه بخشی از سرمایههای داخلی را فراری داده و بخشی دیگر را در بانکها سپردهگذاری کرده و از بازدهی و سود غیرقابل رقابت آن به هر فعالیت مولد اقتصادی برخوردار نمیشویم و بیشتر به دنبال واردات و استفاده از کالاهاى خارجى میرویم .
ما مشکلات اشخاص، بخشها و سازمانها و مردم را متعلق به خود آنها دانسته که خودشان باید آن را حل کنند حتی به قیمت مختل کردن امور دیگران. برای حل مشکلات نیازمند اقدام و عمل به صورت هماهنگ هستیم. ما نگاه جامع و سیستمی به موضوعات مطروحه نداریم. ما کاملا بخشی عمل کرده و هر مسوول کار خودش را انجام میدهد و در نهایت ترکیب خروجی آن نه تنها مثبت نیست بلکه گاهی منفی نیز هست. ما به جای منافع ملی برای منافع فردی، بخشی و صنفی اولویت قائلیم و همه کار به کار همدیگر داریم و همه در کار یکدیگر دخالت میکنیم و هـیچکداممان هم آن کار را به درستی انجام نمیدهیم و مسوولیت نداشته و پاسخگو نبوده و همه نیز انتقاد میکنیم و همه را مقصر میدانیم چه از داخل و چه از خارج کشور و تنها این خودمان هستیم که بیعیب و نقصیم.
دانشمندان، صاحبنظران و اقتصاددانان کشورمان از چالشها و ابرچالشهای کشور سخن میگویند و هر روز که جلوتر میرویم چالشهای بیشتری ایجاد میشود و چالشهایمان تبدیل به ابرچالش میشوند.
براى همه روزها و هفتههای سال نامگذارى کردهایم و تنها طى سال در روز یا هفته به خصوص بدان توجه کرده و آن هم به صورت شعاری. آیا وقت آن نرسیده برای بهبود اقتصاد ایران کمی از شعارها فاصله بگیریم و در یک راهبری اقتصادی- سیاسی همه اجماع کنیم تا بتواند نتیجه را آن طور که باید و لازم است ببینیم؟
امروزه شرایط اقتصادى کشورمان خاص است و باید به صورت دیگری به شکل جدیدتر و متفاوتتری به موضوعات و مسائل کشور نگاه و تفکر کنیم و به شیوه جدید و متفاوتی عمل کنیم. شرایط متفاوت است. به دنبال راهحلهای متفاوت باشیم و روش انجام کارها را تغییر دهیم تا به نتایج درستی برسیم. اگر به روش گذشته ادامه دهیم همچنان نتایج بیحاصل گذشته تکرار خواهد شد؛ همان نتایجی که امروز پر از چالش ما را ساخته است. بیاییم شیوه رفتار و عمل خود را تغییر دهیم و به دور از شعار و هماهنگ با نگرش سیستمی و یکپارچه و مجموعهنگر اقدام و عمل کنیم و دنبال رفع تکلیف نباشیم. ما از ابتدای تحصیلمان به دنبال رد تکلیفیم. ما به جای انگیزه برای کار بیشتر هیجانزده هستیم. ما ابتدا تصمیم میگیریم و عمل میکنیم و سپس در خصوص آن کارشناسی مىکنیم و آن تصمیم و عملکرد را توجیه میکنیم. تصمیمات احساسی میگیریم. حد وسط کمی داریم. نگاهمان فرآیندی و طیفی نیست. نگاه و عملمان صفر یا یک است .
*نایب رییس کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق بازرگانی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد