30 - 10 - 2017
دولتی ها، مخالف سرسخت توسعه شبکههای اجتماعی ایرانی
حمید تهرانی- در واقع همه آنچه درباره ضرورت تشکیل شبکههای مجازی ایرانی و ضرورت پیوستن یا حمایت از آنها گفته میشود، تعارفی است برای آنکه در مقابل شبکههای قدرتمند خارجی مانند توئیتر، تلگرام و… کشور ما نیز حرفی برای گفتن داشته باشد و ایران خیلی عقب مانده و دور از قافله تمدن رایانهای به نظر نرسد.
طی هفتههای گذشته چند شبکه اجتماعی ایرانی که مهمترین آن شبکه اجتماعی کلوب است، متوقف شده یا از مرگ خود خبر داده. مالکان و ادارهکنندگان این شبکهها در مصاحبهها یا بیانیههایی که صادر کردهاند دلیل اقدامات خود را سختگیریها و سنگاندازیهای مقامات دستاندرکار و نهادهای نظارتی ذکر کرده و درباره تصمیم برای توقف فعالیتهای خود تصریح کردهاند که با وجود تهدیدها و سختگیریهایی که علیه فعالیتشان میشود، ادامه فعالیت و باقی ماندن به عنوان یک شبکه اجتماعی، انتخابی عاقلانه و هوشمندانه نیست. این فعالان عرصه فضای مجازی بر این نکته پای میفشارند که همواره در معرض تهدیدهای گوناگون مقامات فنی (مسوولان وزارت ارتباطات و شورای عالی فضای مجازی) و نیز مقامات قضایی قرار داشتهاند و از این بابت بارها به تعطیلی و توقف فعالیت شبکهشان توصیه شدهاند. روشن است که این توصیهها، تنها توصیه صرف نیست و اگر شنوندگان به چنین توصیههایی عمل و به عبارت بهتر تمکین نکنند احتمال آنکه توصیه از طریق اعمال شیوههای غیردوستانه و احتمالا قهرآمیز به اجرا درآید زیاد است. بر این پایه بسیاری از راهبران، مالکان و یا ادارهکنندگان ترجیح میدهند پیش از توسل مقامات قدرتمند به زور، خود به این توصیه تمکین و آن را عملی کنند.
با این حال مقامات متولی یا دستاندرکار در امور فضای مجازی ایران اصرار دارند که به جای روی آوردن به شبکههایی مانند توئیتر، تلگرام و اینستاگرام، کاربران ایرانی به شبکههای اجتماعی ایرانی روی آورند و از موتورهای جستوجوگر ایرانی استفاده کنند. محمود واعظی که خود روزی بر مسند وزارت ارتباطات تکیه زده بود در همان هنگام، وقتی در معرض پرسش و انتقاد در مورد بسته یا فیلتر شدن شبکههایی مانند توئیتر قرار گرفت، نه فقط خود به عضویت شبکه کلوب درآمد بلکه در مصاحبهای همه ایرانیان را تشویق کرد که به جای استفاده و بهرهگیری از شبکههای خارجی، شبکههای داخلی و ایرانی را تقویت کنند و به محصولات ملی روی آورند. پس از این دعوت البته برخی چهرههای ایرانی در شبکههای داخلی حسابهای کاربری ایجاد و از طریق آن برای ایجاد رابطه با هموطنان و شهروندان ایرانی تلاش کردند. آن دعوت زمینهای ایجاد کرد که طی آن بسیاری از ایرانیان نسبت به ایجاد، راهاندازی یا توسعه شبکههای اجتماعی ایرانی امیدوار شدند. تردیدی نیست که توان بالقوه نیروهای فنی و متخصص ایرانی، آنقدر قوی است که توان کافی برای راهاندازی و اداره شبکههای اجتماعی همانند شبکههای خارجی را دارد اما آیا ظرفیتهای حکومتی نیز از شکلگیری و توسعه شبکههای اجتماعی ایرانی پشتیبانی میکند؟ ظرفیتهای سختافزاری و توان نرمافزاری تخصصی برای ایجاد، راهاندازی و توسعه شبکههای اجتماعی در داخل کشور تنها نیمی از ابزار لازم و ضروری را مهیا میکند. نیم دیگر نیازمندی این فرآیند به ظرفیتهای کشور و حاکمیت آن برای تحمل و تساهل در برابر راهاندازی و بهرهبرداریها از شبکههای اجتماعی داخلی مربوط میشود. البته هرچه ایران در نیمه اول مایحتاج راهاندازی این پایگاهها و شبکههای اجتماعی قدرتمند و تواناست بالاخص نیروی متخصص ایرانی به یمن دانش و تواناییهای فردی کارشناسان و مهندسان ایرانی به راحتی از عهده این امور برمیآید، در نیمه دیگر آنکه از جمله سرعت و قیمت اینترنت، تساهل و رواداری در مقابل تاسیس، راهاندازی و توسعه این شبکهها و مانند آن است، ایرانیان در تنگنا به سر میبرند.
گاهی به نظر میرسد نوعی حسادت میان دولتیها و به عبارت بهتر حکومتیها علیه صاحبان و بهرهبرداران شبکههای مجازی ایرانی وجود دارد. اگر کمی بدبینانه به این موضوع نگریسته شود، حتی میتوان اتهامهایی را نیز به مقامات حکومتی در مورد محدودسازی و سختگیری علیه شبکههای اجتماعی ایرانی مطرح کرد؛ اتهامهایی که برای اثبات و احراز آن میتوان از موضعگیریها، اقدامها و رفتارهای همین مقامات حکومتی استفاده کرد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد