6 - 10 - 2017
دیوان شرقی
مهمان امروز: یوهان ولفگانگ گوته
گوته یکی از کلیدهای اصلی ادبیات آلمانی و جنبش وایمار کلاسیک و همچنین رمانتیسیسم به شمار میرود. وی یکی از مردان بزرگ فرهنگی قرون ۱۸ و ۱۹ اروپا و یکی از افراد برجسته ادبیات جهان محسوب میشود. گوته آلمانی، شکسپیر انگلیسی، هومر یونانی و دانته ایتالیایی را چهار رکن ادبیات اروپا میدانند.
آلفرد روزنبرگ، ایدهپرداز اولیه نازیسم نظرات خود را مرهون و برگرفته از آموزههای گوته میداند و او را «جوهر روح خود» نامیده است.
گوته پس از اینکه تعدادی از آثار بزرگش را به پایان رساند، سال ۱۷۷۵ به وایمار رفت و در آنجا بین سالهای ۱۷۷۶-۱۷۸۶(حدود ۱۰ سال) وزیر حکومت شد. سپس تا سال ۱۷۸۸ به ایتالیا رفت و در آنجا به تحصیل هنر و مجسمهسازی باستانی پرداخت. او خود را با کارهای میکل آنژ و رافائل مشغول کرد.
گوته سال ۱۷۸۸ به وایمار بازگشت و تقریبا باقی عمرش را در آنجا گذراند، هرچند زندگی او در آنجا با جنگهای ناپلئونی روبهرو شد. گوته در وایمار به تحصیل زبانهای فارسی و عربی و همچنین قرآن پرداخت و شیفته اشعار حافظ شد. وی علاقه ویژهای نیز به شهر ایلمناو در نزدیکی وایمار داشت. در کوه کیکلهان در نزدیکی شهر ایلمانو کلبهای از وی به یادگار مانده است.
پس از مرگ همسر گوته «کریستیان» در سال ۱۸۱۶، خود او نیز پس از شش سال بر اثر عفونت ریوی در شهر وایمار درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. گفته میشود آخرین گفته شاعر پیش از مرگش، نور بیشتر بود.
ای حافظ،
سخن تو همچون ابدیت بزرگ است،
زیرا آن را آغاز و انجامی نیست.
کلام تو همچون گنبد آسمان، تنها به خود وابسته است
و میان نیمه غزل تو با مطلع و مقطعش فرق نمیتوان گذاشت،
زیرا همه آن در حد جمال و کمال است…!
اگر هم دنیا به سر آید،ای حافظ آسمانی، آرزو دارم که تنها با تو و در کنار تو باشم و چون برادری، هم در شادی و هم در غمت شرکت کنم. همراه تو باده نوشم و چون تو عشق ورزم، زیرا این افتخار زندگی من و مایه حیات من است…!
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد