18 - 01 - 2025
دیوید لینچ، کارگردان مشهور از دنیا رفت
سازنده فیلمهایی چون «جاده مالهالند» و سریال «تویین پیکز» در ۷۸ سالگی درگذشت. دیوید لینچ، کارگردان سرشناسی که سینمای آمریکا را با دید هنری تاریک و سوررئالیستی خود در فیلمهایی مانند «مخمل آبی» و «جاده مالهالند» و در تلویزیون با سریال «تویین پیکز» جلا داد، در ۷۸ سالگی از دنیا رفت.
لینچ سال ۲۰۲۴ فاش کرد که پس از یک عمر سیگار کشیدن به آمفیزم مبتلا شده و احتمالا دیگر نمیتواند برای کارگردانی از خانه بیرون بیاید. خانواده او با انتشار خبر درگذشتش نوشتند: حالا که او دیگر بین ما نیست، حفره بزرگی در دنیا وجود دارد اما او میگفت: چشمت به دونات باشد نه به سوراخ.
این کارگردان در «تویین پیکز» و فیلمهایی چون «مخمل آبی»، «بزرگراه گمشده» و «جاده مالهالند» عناصری از سینمای ترسناک، نوآر و سوررئالیسم کلاسیک اروپایی را در هم آمیخت و داستانهایی خلق کرد که بیشباهت به داستانهای لوئیس بونوئل نبود. لینچ که ۴ بار نامزد اسکار شده بود، یک اسکار افتخاری برای یک عمر دستاورد هم در سال۲۰۲۰ دریافت کرد.
وی سالها بهعنوان نقاش و سازنده فیلمهای انیمیشن کوتاه و اکشن زنده کار کرد و اولین فیلم بلندش را سال ۱۹۷۷ به نام «کله پاککن»، اثری وحشتناک با طنز سیاه ساخت و با سبک سازشناپذیرش بهسرعت توجه هالیوود و جهان را به خود جلب کرد.
سپس از سوی شرکت تولید فیلم مل بروکس استخدام شد تا فیلم «مرد فیلنما» را بنویسد و کارگردانی کند. این درام تاثیرگذار درباره یک فرد عجیب و تغییر شکل یافته در انگلستان ویکتوریایی است که به یک شهرت ملی تبدیل شده بود. این فیلم ۸ نامزدی اسکار به دست آورد که یکی از آنها اولین نامزدی لینچ در بخش بهترین کارگردانی بود. «مرد فیلنما» یک فیلم موفق در گیشه و نزد منتقدان شد و لینچ جایزه اسکار بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه اقتباسی را دریافت کرد و فیلم نامزدی بهترین فیلم را هم کسب کرد.
«مخمل آبی» با حضور بازیگران قدرتمندی چون ایزابلا روسلینی، لورا درن، دین استاکول و مهمتر از همه دنیسهاپر در نقش یک شرور دیوانه و خارج از کنترل، شهرت لینچ را بهعنوان یک نویسنده نترس و جسور تقویت کرد و چهارسال بعد برای فصل اول سریال «تویین پیکز» ۱۴نامزدی امی دریافت کرد. سال۱۹۹۰ او انقلابی با سریال «تویین پیکز» در تلویزیون ایجاد و تحقیق درباره قتل مرموز یک دختر دبیرستانی را به یک برنامه داستانی مدرن تلویزیونی بدل کرد.
لینچ بعدها در فیلمهایی مانند «بزرگراه گمشده»(۱۹۹۷)، «جاده مالهالند» که جایزه بهترین کارگردانی را از جشنواره کن۲۰۰۱ گرفت و «امپراتوری داخلی»(۲۰۰۶)، سبک فوقالعادهای را به نمایش گذاشت که با تمرکز بر توطئههای شخصیتها، دگرگونیها و خشونت شکل میگرفت. اولین فیلم لینچ پس از «تویین پیکز»، فیلم «وحشی از ته دل» در سال۱۹۹۰ بود که با اقتباس از رمانی از بری گیفورد با بازی نیکلاس کیج در نقش یک تبهکار سابق و دوست دختر هوسبازش با بازی لورا درن ساخته شد و هیات داوران کن را شگفتزده کرد و نخل طلای کن را برایش به ارمغان آورد.
لینچ با «داستان استریت» بهعنوان اولین فیلمی که در آن در نوشتن فیلمنامه نقشی نداشت، بار دیگر نظر منتقدان را جلب کرد و با «جاده مالهالند» با طنز تیرهای به شیوه هالیوود در برخورد با چهرهها پرداخت و نامزدی اسکار۲۰۰۲ را برای بهترین کارگردانی کسب کرد. سال۲۰۲۲، او در نقش جانفورد در فیلم «فابلمنها» ساخته استیون اسپیلبرگ ظاهر شد و صداپیشگی دانشمند دیوانه را در «مرغ رباتی» انجام داد. علاوهبر اسکار افتخاری، وی با یک جایزه ویژه از جوایز ایندیپندنت اسپرایت در سال ۲۰۰۷ و شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز در سال ۲۰۰۶ از وی تجلیل به عمل آمد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد